نیک کِیو که استرالیایی است طی سه دهۀ گذشته فعالیتهای گوناگون داشته است: فیلمنامهنویسی، بازیگری، آهنگسازی برای سینما، رمان نویسی... اما آنچه جایگاه او را ممتاز کرده، ترانههایی است که خود ساخته و خوانده است.
یکی از نخستین تصاویر به یاد ماندنی از نیک کیو (Nick Cave) در فیلم "زیر آسمان برلین" دیده میشود. در این فیلم ویم وندرس که در سال ١٩٨٧ ساخته شد، فرشتهای که بر کرۀ خاکی هبوط کرده و شخصیت اصلی داستان است، به یک کنسرت موسیقی راک میرود و شگفتزده به تماشای آدمها و شنیدن موسیقی مشغول میشود. روی صحنه، خوانندۀ گروه همان نیک کیو است که در آن زمان هنوز شهرت جهانی نداشت اما در میان علاقهمندان موسیقی راک، بخصوص در آلمان، محبوبیتی یافته بود. نیک کیو چند سالی در برلین زندگی کرد و نخستین رمان خود را در این شهر نوشت و بعد از اینکه مشهورتر شد، به لندن رفت.
آلمان، آزمایشگاه موسیقی معاصر
مسیر طیشده توسط نیک کیو گویای نقش خاصی است که آلمان طی پنجاه شصت سال اخیر در موسیقی جهانی داشته است: موسیقی راک، "متال" و انواع موسیقیهای الکترونیک اگرچه معمولاً از طریق انگلیس و آمریکا در جهان منتشر شده، اما آلمان پیوسته آزمایشگاه این موسیقیها بوده است. سبک معروف به "کراوت راک" (Krautrock) که در دهۀ ١٩۶٠ در آلمان پا گرفت، بدون شک در شکل دادن به موسیقی کسانی چون نیک کیو و بسیاری دیگر از "آنگلوساکسون"ها مؤثر بوده است.
گروه آلمانی "کرافتوِرک" (Kraftwerk) اگرچه امروزه در رسانههای بزرگ حضور ندارد و اصولاً از "مخاطب عام" گریزان است، اما بعد از نزدیک به پنجاه سال، نگاه و توجه کارشناسان و خواص موسیقی الکترونیک را همراه خود دارد. گروه "کرافتورک" را شاید بتوان به طور کلی یکی از تأثیرگذارترین گروههای موسیقی در پنجاه سال اخیر دانست. چهار سال قبل، بلیط کنسرت "کرافتوِرک" در موزۀ هنر مدرن نیویورک که ابتدا ٢۵ دلار قیمتگذاری شده بود، در بازار سیاه از ٢٠هزار دلار هم فراتر رفت. این گروه البته از همان آغاز کار سیاستی آگاهانه در قبال مخاطبان خود داشت و با پرهیز از ورود به بازار "عامهپسند"، برای خود هالهای افسانهای ساخت که هنوز هم مؤثر میافتد.
کار حرفهای نیک کیو هم کم وبیش در زیر سایۀ این نوع گروهها پیش رفته است با این تفاوت که حضور او در سینما به عنوان بازیگر یا آهنگساز و همچنین همکاری با ستارگان موسیقی پاپ مثل هموطنش کایلی مینوگ، باعث شده که نیک کیو شهرتی فراگیرتر داشته باشد.
به هرحال رنگ و حال و هوای موسیقی نیک کیو مرهون فضا و فرهنگ اروپایی است. این نکته را هم نباید از قلم انداخت که نیک کیو در مقام نویسنده و شاعری که خوانندگی هم میکند، هیچگاه به کارهای سطحی قناعت نکرده و حتی گهگاه که موسیقی را به اشکال سادهتر تقلیل داده، محصول نهایی را به لطف شعر بهتر کرده است. نیک کیو در فرصتهای مکرر گفته است که لئونارد کوهن را به طور مطلق بزرگترین ترانهسرای همۀ دوران میداند. طبیعی است که تلاش برای تقلید و پیروی از شاعر کانادایی، خیز و برد بیشتری به آثار او داده باشد.
برای شنیدن نمونههایی از آثار نیک کیو به فایل صوتی برنامه رجوع کنید
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید