بروس اسپرینگستین که از سوی هموطنانش به نشانۀ احترام و محبت عنوان "رئیس" (The Boss) گرفته است، در آخرین آلبوم خود به سالهای جوانی و دورانی باز میگردد که تفکر – یا خیالبافیهای – آرمانی در آمریکا بیشتر رواج داشت و موسیقی آمریکایی در اوج خلاقیت و سرزندگی بود.
بروس اسپرینگستین کمکم به جایگاه یگانهای در عرصۀ موسیقی آمریکایی دست یافته که خود، به تناسب جغرافیای این کشور، وسعت و تنوعی خیرهکننده دارد.
اسپرینگستین را باید نمایندۀ یکی از شریفترین شاخههای موسیقی آمریکایی دانست: مردمپسند، چنان که فیلمهای فرانک کاپرا و جان فورد بودند: ساده، محکم و عمیقاً ریشهدار در فرهنگ سرزمین.
آلبوم جدید بروس اسپرینگستین (Western Stars) که در هفتۀ آخر ماه ژوئن ٢٠١٩/خرداد ١٣٩٨ به بازار آمد، چکیدهای است از دنیایی که او طی چهل سال خواندن و ترانهسرایی ساخته است: جادههای طولانی، بیابانهای بیانتها، ایستگاههای خلوت، آدمهای سرخورده و در عین حال اندکی امیدوار، جامعهای خشن و بیتفاوت که گهگاه به نور حرکتی مثبت و انسانی روشن میشود و بالاخره مفهوم عمیق وطن و عشق و دلبستگی به آن.
اسپرینگستین طی چند دهه همان راهی را رفته است که خوانندگان بزرگ موسیقی راک و فولک آمریکایی – شاید قبل از همه وودی گاتری – ترسیم کردهاند: اشعار ساده و تأثیرگذار با درونمایههایی کاملاً مشخص که مثل یک داستان کوتاه با دقت و ایجاز ساخته میشود.
کل آلبوم جدید بروس اسپرینگستین را میتوان نگاهی نوستالژیک به سالهای ١٩۶٠ و ٧٠ دانست. اتفاقاً این آلبوم مصادف شده است با نمایش فیلم آخر کوئنتین تارانتینو به اسم "روزی روزگاری هالیوود" که آن هم نگاهی مشابه به هالیوود همان سالهاست. این همزمانی شاید نشانهای باشد از نگاه یا حسّی کلیتر که در آمریکای امروزی، غبطۀ آن سالهای پرشور و آفرینش سدۀ بیستم را میخورد.
قطعاتی از آلبوم جدید بروس اسپرینگستین را در فایل صوتی گوش کنید
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید