دسترسی به محتوای اصلی
گزارش هفته

برخی واکنش های مردم پاریس به کشتار مردم این شهر در حملات سیزدهم نوامبر

نتشر شده در:

نخستین واکنش و حس عمومی در قبال رویدادهای تروریستی سیزدهم نوامبر در پاریس بهت و ناباوری عمومی بود. این رویدادها به یک معنا در کل تاریخ مُدرن فرانسه بی سابقه بوده اند : در عرض چند دقیقه ۱۳۰ تن از شهروندان غالباً جوان این کشور در نتیجۀ عملیات تروریستی عده ای که خود را "مجاهد فی سبیل الله" می نامند کشته و صدها تن دیگر زخمی شدند. اما، در نتیجۀ این جنایات هزاران خانواده در یک چشم برهم زدن داغدار و عزادار شدند و درهم شکستند و کل یک کشور در ماتم فرو رفت.

rfi/persan
تبلیغ بازرگانی

 

ساعاتی پس از رویدادهای سیزدهم نوامبر به سالن کنسرت "بتکلان" در محلۀ یازدهم پاریس رفتم : جایی که سوءقصدکنندگان جمعیت انبوه و جوانی را به رگبار بسته و بیشترین شمار قربانیان را آفریده بودند.
دسته های بزرگ مردم در سکوت به محل حادثه می آمدند و در حالی که اشک از گونه های شان جاری و غمی بزرگ بر چهره های شان سایه انداخته بود به یاد جانباختگان حادثه گاه شمعی برمی افروختند و گاه شاخه گلی بر زمین می نهادند و سپس چشم بر هم می گذاشتند و به یاد و خاطرۀ صدها قربانی جنایات تروریستی در سکوتی عمیق فرومی رفتند.
گر چه سخن گفتن در چنین لحظاتی بسیار دشوار می نمود، اما، مایل بودم نخستین واکنش برخی از همین مردم را در مورد آنچه در آن جمعه شب سیاه سیزدهم نوامبر روی داده بود جویا شوم. به همین خاطر از مادری جوان که به همراه دو فرزند خردسال و همسرش به محل حادثه آمده بود پرسیدم که نخستین احساس او نسبت به آنچه روی داده بود چیست.    
او در پاسخ گفت :  
اولین واکنش من نسبت به این رویدادها نوعی حس ناتوانی و اندوه است. به نظر من این جنایات از خارج وارد فرانسه شده اند. فرانسه کشور همزیستی و هم آوایی ادیان گوناگون است و کثرت مذاهب هیچگاه در این کشور به چنین خشونت هایی منجر نشده است. راستش من گمان نمی کردم که بعد از حملۀ ژانویه گذشته به نشریه "شارلی ابدو" از نو شاهد چنین خشونت هایی در فرانسه باشیم، هر چند خشونت های جمعه گذشته بمراتب بدتر از ماجرای نشریه "شارلی ابدو" بوده اند. آنچه به نظر من نگران کننده تر است این است که نمی دانیم در آینده چه اتفاقی روی خواهد داد.

نگرانی از آینده احساس زن نسبتاً سالمندی بود که در شب حادثه بسیاری از جوانانی را که توانسته بودند از چنگ قاتلان در سالن کنسرت "بتکلان" بگریزند در خانه اش پناه داده و تا رسیدن امدادگران بر زخم هایشان مرحم گذاشته بود. او نیز می گفت : 
 
آنچه نگرانی مرا باعث می شود این است که اوضاع در آینده بدتر شود. راستش نمی دانم چه چیزی می تواند مانع این افراد از تکرار فجایع جمعه گذشته شود، به ویژه اینکه آنان مطمئن هستند که درهای بهشت به روی شان باز است و لابد در ازای جنایات شان چهل، پنجاه حوری باکره نیز دستخوش می گیرند. نمی دانم چه چیزی جلودار این آدم ها خواهد بود به ویژه اینکه اینان در گوشه و کنار پنهان هستند. در هر حال، مطمئنم جنایات این افراد ربطی به دین اسلام ندارد. اینان عده ای بیمار هستند. من خودم شخصاً نمی دانم که به چه طریق باید مانع این افراد از تکرار جنایات شان شود. اما، این را میدانم که اقدام های دولت فرانسه در پیشگیری از وقوع این جنایات تاکنون ناکافی بوده اند.
 
کمی آن طرف تر از مرد سیاه پوشی که در گوشه ای ایستاده و به فکر فرو رفته بود پرسیدم که به گمان او علت این جنایات چیست؟

 
وقایع سیزدهم نوامبر بی ارتباط با دخالت های ارتش فرانسه در خاورمیانه نیست. آشوب خاورمیانه در رویدادهای سیزدهم نوامبر پاریس دخیل است. متاسفانه منطق "رئال پولتیک" منطق بسیار بی رحمی است. نمونه اش رابطه ای است که هم اکنون میان فرانسه و دولت ایران بر سر مسئلۀ سوریه و مبارزه با داعش در حال شکلگیری است.
آیا باید برای رسیدن به صلح با جمهوری اسلامی ایران علیه داعش همکاری کرد؟ نخستین پاسخ من به این سئوال منفی است. اما، متاسفانه در تصمیم گیری رهبران سیاسی از جمله رهبران فرانسه ملاحظات دیگری نقش بازی می کنند که لزوماً با منطق حقوق بشر سازگار نیستند. فرانسه امروز مایل به همکاری اقتصادی با ایران است و نمی خواهد که جای خود را در این زمینه به رقبای اش بسپارد حتا اگر این همکاری به زیان منطقه و مردمان آن تمام شود.

در آن حوالی به یک جهانگرد نیز برخوردم که مانند صدها جهانگرد دیگر به نشانۀ همبستگی با خاطرۀ قربانیان حوادث تروریستی سیزدهم نوامبر به نزدیکی سالن "بتکلان" آمده بود. او منشاء اتفاقات جمعه گذشته در پاریس را رویارویی دو منطق می دانست : منطق خشونت و منطق گفتگو
در اینجا همانند خاورمیانه مسئلۀ اصلی مسئلۀ افراطگرایی و ضدیت آن با کسانی است که از منطق گشایش و گفتگو تبعیت و حمایت می کنند. مسئله کلیدی این است که چگونه می توان در مقابل افراطی ها از جهان آزاد و ارزش های آزاد صیانت کرد. شاید برای جلوگیری از افراطگرایی باید در بادی امر در جهت بهبود وضعیت اقتصادی مردمان فقیر خاورمیانه کوشید. برای این منظور هم نظام های آموزشی باید تقویت و بازنگری شوند و هم وضعیت اقتصادی مردم باید بهبود یابد. در این حال، شما چاره ای جز مبارزۀ همزمان با افراط گرایی در همۀ پهنه ها ندارید.
با این مقابلۀ همزمان با افراطگرایی مادر جوانی که در آغاز با او گفتگو کرده بودم موافق بود که در پاسخ به این پرسش که در حال حاضر راه حل خشونت های تروریستی چیست می گفت : 
تنها راه حل به نظر من از میان بردن داعش و همۀ گروه های تروریستی است و برای رسیدن به این منظور باید با دیگر قدرت های بزرگ جهانی متحد شد. تنها به این ترتیب است که مردم می توانند آرامش درونی شان را بازیابند.
 
  

 

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.