بیانیۀ «جمعی از اصلاح طلبان»: راهکارهائی که آرزوست
ده تن از اصلاح طلبان در ایران با انتشار بیانیهای، بنوشتۀ خود به «تشریح کارشناسانۀ وضع موجود» پرداخته و راههایی برای «برون رفت از بحرانها و مشکلات موجود» ارائه کردهاند. این بیانیه نخست «تصویری موجز از وضعیت موجود» ترسیم میکند و سپس در پاسخ به این پرسش که «چه باید کرد؟» در سه حوزۀ امور خارجی، اقتصادی و داخلی به بیان آروزهائی که از آنها با عناوین «راهبردها» و «راهکارهای» خروج کشور از «وضعیت خطرخیز» کنونی یادشده، پرداخته است.
نتشر شده در:
تدوینکنندگان بیانیۀ «برون رفت از بحرانها و مشکلات موجود»، در آغاز با اشاره به موقعیت کنونی جمهوری اسلامی ایران یادآوری میکنند که «حجم و ژرفای مشکلات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و نیز مشکلات سیاست خارجی از یک سو و همزمانی و همافزایی آنها از سویی دیگر وضعیتی نگران کننده و کاملاً متمایز با دورههای گذشته رقم زده است». بنوشتۀ آنان، «اعتراضات و ناآرامیهای مستمر ماههای اخیر نشانه روند تدریجی ناامیدی و کاهش اعتماد جامعه به کارآمدی نظام در حل بحرانهای موجود و برون رفت از معضلاتی است که سالها با آن دست و پنجه نرم میکند.»
این بیانیه با اشاره به بحرانهای گوناگونی که ایران امروز را در چنگال خویش می فشارد، «سیاههای قابل بسط از مشکلات کشور» ارائه می کند که « بحران کم آبی و مشکلات زیست محیطی [...] بحرانهای فرهنگی و اجتماعی از افزایش آمار طلاق و اعتیاد و مناسبات هنجار شکنانه گرفته تا فساد مالی نهادینه، رشوه خواری و رانتخواری و ... ، معضلات سیاسی نظیر نقض حقوق و آزادیهای قانونی و تحمیل محرومیتها و محدودیتهای ناموجه و غیرقانونی، ادارهٔ امور براساس تفاسیر مغایر با روح قانون اساسی، عدم تناسب مسؤلیتها و اختیارات بسیاری از نهادها، وجود نهادهای موازی و نظارتناپذیر، مشکلات اقتصادی نظیر بحران اشتغال، تولید و سرمایهگذاری» نمونههای آشکار آنست.
این بیانیه هر چند، با اشاره به دو دورۀ ریاست جمهوری محمود احمدینژاد، از «شعار انحرافی و سیاست مردم انگیز "توقف سرمایه گذاریهای بزرگ و آوردن درآمد نفت بر سر سفرهٔ مردم" در گذشته» و از دست دادن «فرصت طلایی استفاده از درآمدهای افسانهای نفت در سرمایهگذاریهای زیربنایی و مولد» و «حیف و میل» آنها «به دور از نظارت مراجع قانونی» در « نُه توی مناسبات فساد انگیز»، ابراز تاسف میکند، دولت یازدهم و دوازدهم را «ناگزیراز ادامۀ راه گذشته» میداند.
این بیانیه یادآوری میکند که استفاده از «نقش و کارکرد برجام [...] در گرو بازنگری و تحول در حوزهٔ سیاست خارجی ممکن میگشت، [اما] متأسفانه نه تنها چنین تجدید نظری رخ نداد بلکه با شدت بیشتری بر راهبردهای گذشته تأکید شد [و] عدم درک صحیح مصالح و فقدان فراست و موقعیت شناسی لازم در استفادهٔ بهینه از فرصتهای پدید آمده طی سالهای اخیر [...] به تدریج از اعتماد جامعه نسبت به کارآمدی مجموعهٔ حاکمیت در حل مشکلات کاسته و سرمایهٔ اجتماعی نظام را به تحلیل برده است.»
این بیانیه یادآوری میکند که « راه حل مشکلات و معضلات [کنونی کشور] عمدتاً سیاسی است [و] تصور این که بدون تجدید نظر در راهبردها و سیاستهای کلان در سطح ادارهٔ کشور [...] بتوان بر بحرانهای موجود فائق آمد، تجربهای تکراری و شکست خورده است.»
تدوینکنندگان این بیانیه در زمینۀ سیاست خارجی تأکید میکنند «در شرایطی که ایران نیازمند حمایت افکار عمومی جهانی» است « تهدید ایران به خروج از برجام نه تنها سودی برای ما ندارد»، بلکه دولتهای حامی ایران را «برای ایستادگی در برابر آمریکا [...] تحت فشار مضاعف قرار خواهد داد و مواضع آنها را در حمایت از برجام تضعیف خواهد کرد. همچنین اظهاراتی نظیر تهدید به بستن تنگه هرمز [...] موجب تضعیف موضع اروپا در برابر آمریکا در حمایت از ایران [می] شود».
تدوینکنندگان این بیانیه، خواستار «پرهیز از شعارهای بلندپروازانه» شده و یادآوری کردهاند که «ظرفیتها و امکانات جمهوری اسلامی اگر چه قابل توجه، اما محدود است» و از همین رو «ورود به منازعات و رقابتهای فرساینده منطقهای و جهانی بدون ارزیابی درست ظرفیتها و امکانات ملی سرنوشتی بهتر از فرجام اتحاد جماهیر شوروی در پی نخواهد داشت.»
در همین حال «تعدد کانونهای تصمیم گیری و دخالت نظامیان در عرصهٔ دیپلماسی کشور و خارج کردن امور برخی مناطق جهان از حوزهٔ اختیارات دستگاه دیپلماسی رسمی کشور [...] سیاست خارجی ایران را نامنسجم و پرهزینه و کشورهای خارجی را نسبت به مواضع رسمی نظام مردد ساخته» است.
حوزۀ اقتصادی
در حوزۀ اقتصادی اصلی ترین مسئلۀ کشور از نظر تهیه کنندگان این بررسی، «عدم سرمایه گذاریهای زیر بنایی و مولد و ایجاد اشتغال است». این بیانیه یادآوری میکند که بر اساس ارزیابی های صورت گرفته ایران «برای حفظ اشتغال درسطح کنونی به سرمایه گذاری سالانه ۶۰ تا ۶۵ میلیارد دلار نیاز دارد» و چون «تأمین چنین سرمایهای تنها از منابع داخلی و درآمدهای دولت ممکن نیست [...] باید به جلب سرمایهٔ خارجی در بخشهای مختلف به عنوان یک هدف ملی اندیشید.» در همین حال «مبارزه قاطع با فساد و رانت خواری و [...] خروج کامل نهادهای نظامی و امنیتی از حوزهٔ فعالیتهای اقتصادی» از دیگر «اقدامات مبرم و عاجلی» است که باید در این زمینه به اجرا گذاشته شود.
نویسندگان این بیانیه از یکسو بر «تنش زدایی در عرصهٔ سیاست خارجی و تعامل با جهان براساس منافع و احترام متقابل» تاکید میکنند، و از سوی دیگر خواستار «چاره اندیشی» برای «آثار منفی تحریمهای آمریکا بر زندگی مردم» هستند. به نظر میرسد که اگر جمهوری اسلامی قادر به تعامل با جهان باشد، تحریمهای آمریکا علت وجودی خود را از دست میدهد.
حوزۀ داخلی
در ضرورت وحدت و حفظ همبستگی ملی، نویسندگان این بیانیه یادآوری میکنند که «رفتارهایی نظیر ایجاد تضییقات علیه دراویش، دستگیری فعالان محیط زیست به اتهامات بی پایهای نظیر جاسوسی، طرد و حذف نیروهای متخصص و خبره به اتهامهای واهی از جمله داشتن تابعیت دوگانه و وابستگی به بیگانه، صدور احکام سنگین علیه دانشجویان معترض، معلمان، کارگران، فعالان مدنی و رسانهای و محرومیت پیروان مذاهب از حق انتخاب شدن و حضور در نهادهای عمومی و [...] سودی برای کشور و نظام ندارد [و] موجب فرسایش ظرفیت و توان ملی در مقابله با مشکلات و تهدیدها میشود». آنان خواستار «به رسمیت شناختن خواست و ارادهٔ مردم در ادارهٔ امور کشور» و چشم پوشیدن «از قرائتهای انحصار گرایانه از نظام اسلامی به نفع برداشتهای مردمسالارانه و سازگار با مقتضیات جهان جدید» هستند و یادآوری می کنند که یکی از راهکارهای مهم در کسب نظر جامعه «برگزاری رفراندم» است.
اگر مقامات کشور از انجام همه پرسی پرهیز میکنند از آنرو نیست که این راهکار را نمی شناسند و اگر تن به انتخابات میدهند از آنروست که در نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران، نامزدها پیش از انتخاب، منتصب شورای نگهباناند.
نویسندگان این بیانیه سبب «بی اعتمادی کنونی جامعه [را در] عدم صداقت و شفافیت در اظهارات مسؤلان و تضاد آشکار میان اظهارات و اقدامات آنان» میدانند و «پنهانکاریهای محافظه کارانه، خلاف گوییهای مصلحت اندیشانه و تکذیبهای بی پایه» آنان را «علت افزایش بی اعتمادی به صداقت مسؤلان» میشمارند و در همان حال اجرای «راهکارهای» خود را به اراده و خواست همان کسان وامیگذارند.
راه حلهای ارائه شده، به رغم اعتبار نظری، اگر با راهکارهای عملی همراه نباشد از چه ارزش و اعتباری برخوردار است؟ اینکه « نُه توی مناسبات فساد انگیز» پسندیده نیست و یا پایان دادن به آن لازم است، «راهکار» نیست، آرزوست. راهکار پایان دادن به آن چیست؟ در اینکه باید در « راهبردها و سیاستهای کلان در سطح ادارهٔ کشور» تجدید نظر کرد، تردیدی نیست، اما راهکارِ وادار ساختن کسانی که تن به این تجدید نظر نمی دهند چیست؟ اگر کسانی که باید از «شعارهای بلندپروازانه» و «ورود به منازعات و رقابتهای فرساینده منطقهای و جهانی» پرهیز کنند، تن به این خودداری ندهند، چه راهکاری در پیش است. راهکار پایان دادن به «تعدد کانونهای تصمیم گیری و دخالت نظامیان در عرصهٔ دیپلماسی کشور» چیست؟ راهکار خارج کردن «کامل نهادهای نظامی و امنیتی از حوزهٔ فعالیتهای اقتصادی» چیست؟ اینکه باید «قرائتهای انحصار گرایانه از نظام اسلامی» را کنار گذاشت، راهکار نیست؛ اینکه چگونه باید سردمداران این قرائت را کنار گذاشت، راهکار است.
راهکار اجرای آرزوهای بیان شده در این بیانیه کدامست؟
این بیانیه ازسوی بهزاد نبوی، محمد سلامتی، صادق نوروزی، محسن آرمین، مصطفی تاجزاده، فیضالله عرب سرخی، محمد کیانوشراد، عبدالله ناصری، جواد امام و علی باقری انتشار یافته است.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید