جنبش جلیقه زردها و عقبنشینی دولت فرانسه
روزنامههای فرانسه یکسر در تسخیر "جلیقه زردها" و خروش اعتراضات اجتماعی در فرانسه است. جوششی که ناگهان از قلب جامعۀ فرانسوی بیرون زده شد و با تظاهرات روز شنبۀ گذشته در خیابان شانزهلیزه چهرهای ترسناک به خود گرفت. با اینحال روزنامهها و صاحبنظران مطبوعاتی از توضیح ماهیت و ویژگیهای این جنبش عاجز ماندهاند.
نتشر شده در:
"جلیقه زردها: ماکرون و فیلیپ عقبنشینی میکنند"... تیتر بزرگ روزنامۀ لوموند، منعکسکنندۀ آخرین تصمیم دولت است که صبح امروز اعلام کرد که بهای سوخت را به مدت شش ماه افزایش نخواهد داد. ادوارد فیلیپ نخستوزیر فرانسه همچنین گفت که بهای برق هم فعلاً افزایش نخواهد یافت.
به این ترتیب جنبش اعتراضی ناگهانی و شتابندهای که جامعۀ فرانسوی را درنوردید و به جنبش جلیقه زردها معروف شد، توانست دولت را یک قدم به عقب براند. این جنبش البته با اعتراض به افزایش بهای سوخت شروع شد اما خواستههایش حالا بسیار گستردهتر شده است. حالا، به عقیدۀ سرمقالهنویس لوموند، معترضان خواهان استعفای رئیس جمهوراند. روزنامۀ لوموند با اشاره به ریشههای عمیق و دیرینۀ نارضایتی، مینویسد که یکی از نظرسنجیهای اخیر شاید پاسخ پرسشها را در خود داشته باشد: از هر ده فرانسوی، هشت نفر باور دارند که مسئولان سیاسی هیچ اهمیتی برای آنان قائل نیستند. بیاعتقادی به امر سیاسی و به حکومت به جایی رسیده است که مردم فقط و فقط به خود و به صدای خود باور دارند. آنان دیگر حتی خواستار واسطگی سندیکاها یا احزاب سیاسی هم نیستند.
حرکت سیاسی یا نومیدی؟
روزنامۀ فیگارو در سرمقالۀ خود – تحت عنوان بحران دموکراسی – پرسش میکند: ماجرا چیست؟ آیا "ملتی است که به پاخاسته یا گروهی از آدمهای خشن و نیهیلیست که گلهوار به خیابان ریختهاند؟ و در مقابل، آیا گروهی از نخبگاناند که مملکت را اداره میکنند یا فقط آدمهای زرنگی که از زندگی واقعی مردم هیچ نمیفهمند؟ آیا جامعۀ فرانسوی در حال حرکتی سیاسی است یا فقط به نومیدی رسیده است؟"
فیگارو با تأکید بر سردرگمی تمامی جامعه میافزاید: "جلیقه زردها به دور خود میچرخند و دولت هم همچنان در حال مشورت است".
مسئله اینست که معترضان که به طور خودجوش و بیشتر از طریق شبکههای اجتماعی بسیج شدهاند دارای رهبری نیستند و وقتی دولت میگوید که حاضر به مذاکره است، هیچ فرد یا هیئت مشخصی را در مقام مخاطب ندارد. حتی یازده نفر از جلیقه زردها که قدم پیش گذاشتند تا با نخست وزیر مذاکره کنند، تهدید به مرگ شدند و در نتیجه از گفتگو پرهیز کردند. چه کسانی آنان را تهدید به مرگ کردهاند؟ به درستی معلوم نیست اما گفته میشود که این تهدیدها از لایههای رادیکال و آنارشیست درون جنبش برمیخیزد؛ کسانی که روزنامۀ فیگارو آنان را نیهیلیست یا "نیستانگار" – یا هیچانگار - توصیف میکند.
روزنامۀ لیبراسیون نظر دو متفکر را در مورد ماهیت جنبش اعتراضی فرانسه پرسیده است. میشل ویویورکا (Michel Wieviorka) جامعهشناس صاحبنام فرانسوی میگوید اگرچه جنبش جلیقه زردها با اعتراض به افزایش بهای سوخت شروع شد اما خشمی عمیقتر در دل جامعه نهفته که طی سه دهۀ گذشته انباشته شده است: مردم احساس میکنند که قدرتمندان حرف آنها را نمیفهمند و آنان را تحقیر میکنند. این جامعهشناس فرانسوی معتقد است که شیوۀ حکومت کردن امانوئل ماکرون و رفتار مغرورانهاش هم در آغاز جنبش بیتأثیر نبوده است. او میگوید که در سالهای اخیر نمونههایی از جنبشهای اعتراضی در آمریکا یا اسپانیا دیده شده بود که از طریق شبکههای اجتماعی شکل گرفته بودند. اما خصوصیت جنبش جلیقه زردها در سراسری بودن آن است: آنها یک محل، یک خیابان یا حتی یک شهر را به عنوان محل تظاهرات انتخاب نکردند بلکه از همان آغاز گفتند که باید در سراسر کشور، حتی در جادهها و بزرگراهها حضور یافت و رفت و آمد را مختل کرد.
میشل ویویورکا میگوید که خطر بهرهبرداری نیروهای راست افراطی از این جنبش زیاد است. اما متفکر دیگری که لیبراسیون از او نظرخواهی کرده خانم شانتال موف، فیلسوف بلژیکی است که مفهوم "پوپولیسم – یا عوامگرایی - چپ" را در بحثهای سیاسی باب کرده است. او بر خلاف ویویورکا اعتقاد دارد که گروههای رادیکال چپ بهتر خواهند توانست از جنبش کنونی بهره ببرند. خانم شانتال موف میگوید که سی سال سیاستهای "نئولیبرال" و انفجار نابرابریهای اقتصادی ما را به یک جنبش "ضدسیاسی" رسانده است. به این معنا که جلیقه زردها نسبت به هر نوع ساختار یا ساز و کار سیاسی بدبیناند و حتی حاضر نیستند با مسئولان سیاسی گفتگو کنند. سؤال اینجاست که جنبشی چنین کور و بیهدف چگونه خواهد توانست خواستههای خود را به زبان سیاسی بیان کند؟ و اصلاً این خواستهها دقیقاً چه هستند؟
قطر سازمان اوپک را ترک میکند
روزنامۀ فیگارو در ضمیمۀ اقتصادی خود از قول وزیر انرژی قطر مینویسد که بیرون آمدن از اوپک تصمیم بسیار دشواری بوده است. فیگارو یادآوری میکند که قطر یکی از کوچکترین اعضای اوپک است و کشوری است که با حدود ٢٫٧ میلیون جمعیت، فقط ٢درصد کل تولید نفت اوپک را تأمین میکند. ذخایر نفت قطر ده برابر کمتر از ذخائر عربستان است. در عوض، قطر یکی از عوامل مهم بازار جهانی گاز به حساب میآید. بعد از آمریکا، روسیه و ایران، قطر چهارمین تولیدکنندۀ گاز جهان است. البته در حال حاضر قطر اولین صادرکنندۀ گاز مایع است، که از طریق کشتی صادر میشود و نسبت به انتقال با خط لوله آسانتر و انعطافپذیرتر است. قطر به لطف این گاز به یکی از ثروتمند ترین کشورهای جهان تبدیل شده است.
اما به نوشتۀ فیگارو یکی از دلایل تصمیم قطر برای ترک سازمان اوپک، اختلافاتش با عربستان سعودی است. مقامات قطری این موضوع را تکذیب میکنند و میگویند قطر فقط به فکر استراتژی اقتصادی خود و در تدارک آینده است، با اینحال به نظر میرسد که قهر قطر از اوپک، پشت کردن علنی به عربستان هم باشد.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید