بودلر برای فارسیزبانان نامی آشناست. اما اهمیت و جایگاه بلند او در تاریخ اندیشه، هنر و ادبیات غربی برای بسیاری از ایرانیان ناشناخته مانده است. کتاب داریوش شایگان زیر عنوان «جنون هشیاری» فارسی زبانان را برای نخستین بار با ابعاد گوناگون اندیشه و هنر این شاعر بزرگ آشنا میکند. شایگان در این کتاب شعرهایی از بودلر را نیز به فارسی ترجمه کرده است که یکی از معروفترین آنها را با صدای او میشنوید.
شنوندگان عزیز، سلام !
Chers auditeurs bonsoir
شارل بودلر، شاعر بزرگ فرانسوی، برای فارسی زبانان نامی آشناست. مقالهها و شعرهایی از او را نویسندگان و شاعران برجستۀ ایرانی در قرن گذشته به فارسی برگرداندهاند و دوستداران شعر و ادب با اشعار و برخی از اندیشههای این شاعر بزرگ آشنا هستند. با این حال، اهمیت و جایگاه بلند او در تاریخ اندیشه، هنر و ادبیات غربی برای بسیاری از ایرانیان ناشناخته مانده است. کتاب گرانقدرِ داریوش شایگان، فیلسوف و نویسندۀ نامدار ایرانی، دربارۀ اندیشه و هنر این شاعر کمنظیر، که چندی پیش زیر عنوان «جنون هشیاری» در تهران به چاپ رسیده است، فارسی زبانان را برای نخستین بار با ابعاد گوناگون اندیشه و هنر او آشنا میکند. داریوش شایگان یکی از ایرانیان انگشتشماری است که از نوجوانی کوشیده است تا راهی به شناخت فرهنگ و تمدن غربی بگشاید و از همین رو یکی از سزاوارترین اندیشهگران ایرانی در شناساندن بودلر به فارسیزبانان است.
Les Iraniens ont découvert Charles Baudelaire il y a presque 80 ans. Plusieurs traductions de ses poèmes et de ses articles par des hommes de lettres renommés au cours du siècle dernier l’avaient rendu célèbre parmi les gens cultivés. Mais ils n’avaient pas une connaissance approfondie de sa pensée et de son importance dans la culture européenne. La publication du livre du philosophe Daryush Shayegan, intitulé «Le démon de la lucidité » consacré à la pensée et à l’art de ce grand poète ainsi qu’à sa place éminente dans la modernité occidentale, permettra aux Iraniens de découvrir non seulement les différentes facettes de cette pensée incontournable mais aussi son incroyable emprise sur les grands esprits du 19° et du début du 20° siècle
از میان هنرمندان و اندیشهگران بزرگ اروپایی که از بودلر اثر پذیرفتهاند، داریوش شایگان سه شخصیت برجسته را برگزیده و به بررسی دامنه و ژرفای اثرپذیری آنان از اندیشۀ بودلر پرداخته است. آن سه شخصیت عبارتند از: نیچه، ریلکه و تی. اس. الیوت. به گفتۀ شایگان، نیچه برخی از اشعار بودلر را خوانده بود، اما در پی کشف نامهای چاپ نشده از واگنر به بودلر، رابطۀ او با شاعر فرانسوی کیفیتی دیگرگون یافت و رفته رفته بودلر وارد معبد ذهنی فیلسوف آلمانی شد. نیچه اعتقاد استواری به برتری فرهنگی فرانسویان در اروپا داشت. فرانسه را سرزمین ذوق و «سنتز» موفقی از شمال و جنوب میدانست. به عقیدۀ او، فرانسویان مسائلی را درک میکنند که انگلیسیها از درک آنها عاجزند. او دلیل دیگر برتری فرانسویان را در اروپا فرهنگ کهن و متنوع مورالیستهای فرانسوی میدانست. مونتنی را استاد خود میخواند و از نظر صداقت او را هم ردیف، حتی برتر از شوپنهاور میشمرد.
Parmi ces grands esprits ayant été influencés par Baudelaire, Shayegan en a choisi trois qui sont Nietzsche, Rilke et T. S. Eliot. La redécouverte de Baudelaire par Nietzsche à la suite de sa lecture d’une lettre inédite de Wagner au poète français, a renforcé la conviction du philosophe allemand de la supériorité de l’esprit français en Europe. Pour Nietzsche, la France est une synthèse réussie du Nord et du Sud. Ce que les Français comprennent reste incompréhensible à un Anglais. Il y a plusieurs raisons à cela dont le goût qui fait que la France est considérée comme la patrie de tous les esprits raffinés
راینر ماریا ریلکه، شاعر گرانقدر اتریشی، یکی دیگر از شخصیتهای بزرگ هنر و فرهنگ اروپایی بود که بودلر را همزاد روح خویش یافت و در سراسر زندگانیاش بیش از هر شاعر دیگری با شعر و اندیشۀ او مأنوس شد. شایگان صفحاتی را به نحوۀ آشنایی اندیشهگران و هنرمندان بزرگ اروپایی با شعر بودلر اختصاص داده است. ریلکه، هنگامی که درپاریس مدتی منشی اوگوست رودن، مجمسهساز نامدار فرانسوی، بود به غنای هنر و اندیشۀ بودلر پی برد. رودن بودلر را میستود و پیوسته از او با ریلکه سخن میگفت. چندین شعر از مجموعۀ «گلهای بدی» را به قالب تصویر درآورده بود و امیدوار بود روزی هنر ژرفاندیشترین شاعر جهان را بر آرامگاه شاعر به صورت یادمانی تجسم بخشد. البته شخصیتهای هنری و ادبی دیگری نیز که گاه بودلرشناس برجستهای بودند، مانند آندره ژید، در شناساندن شاعر بزرگ فرانسوی به ریلکه نقش بسیار داشتند.
Rainer Maria Rilke, grand poète autrichien, fait connaissance avec la poésie de Baudelaire par l’intermédiaire de Rodin dont il fut pendant un certain temps le secrétaire à Paris. Rodin était très épris de Baudelaire à tel point qu’il avait illustré certains poèmes de son recueil «Les Fleurs du Mal». Outre Rodin, d’autres personnalités artistiques et littéraires comme par exemple l’écrivain André Gide ou les poètes Emile Verhaeren et Paul Valéry ont contribué à l’initiation de Rilke à la poésie de Baudelaire
به گفتۀ شایگان، تأثیر بودلر بر ادبیات پایان قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم انگلستان حیرتانگیز بود چنان که شعر و اندیشۀ او الهام بخش طیف وسیعی از شاعران، منتقدان و نویسندگان انگلیسی شد. حضور او را در عمیقترین زوایای ادبیات مدرن انگلیسی به خوبی میتوان دید. تی. اس. الیوت پیش از آشنایی با بودلر ادبیات فرانسوی را میشناخت و از بعضی شاعران فرانسوی الهام میگرفت. اما پس از آشنایی با بودلر، چنان تأثیری از او پذیرفت که بارها خود را «سُلالۀ ادبی بودلر» خواند. بسیاری از احساسها، دریافتها و مفاهیم این دو شاعر به هم نزدیک اند. برای مثال، هردوی آنان نسبت به تمدن جدید و مفهوم پیشرفت بدبیناند و هردو با مفهوم زمان دست و پنجه نرم میکنند.
T. S. Eliot, poète et dramaturge britannique, est une autre figure de la littérature européenne dont Shayegan retrace le parcours et montre comment il s’est rallié à Baudelaire pour ensuite se présenter comme son héritier spirituel. Un long chapitre du livre de Shayegan est aussi consacré à la vision qu’avait Walter Benjamin de Baudelaire. D’après ce philosophe allemand, Baudelaire est le seul poète européen dont la poésie a dépassé les frontières linguistiques et dont les flux électriques de la poésie ont traversé toute l’Europe depuis l’Angleterre jusqu’à l’Allemagne et l’Italie, et même la Russie
Dans ce livre Shayegan a traduit certains poèmes de Baudelaire. Ecoutons-le lire Recueillement
همدردی با درد
عاقل باش ای درد من، و آرامتر بگیر این گاه.
تو خواهان شب بودی؛ حال فرود میآید اینجا:
فضایی ظلمانی دربرمیگیرد شهر را
به برخی صلح میبخشد و به دیگران سودا.
آنگاه که خیل میرندگان فرومایه
زیر تازیانۀ لذّت، این دژخیم سنگدل
به چیدن گلهای ندامت آمدهاند در این بزم ذلّت،
ای درد، دستت را به من ده، سوی من آی،
دور از آنان. بنگر چگونه خمیدهاند سالیان مرده
بر ایوانهای آسمان در لباسهای فرسوده؛
بنگر چگونه افسوس، لبخندزنان از اعماق آبها سربرکشیده؛
بنگر چگونه خورشیدِ محتضر زیر طاق عرش آرمیده
و چون کفنی دراز به سوی مشرق سراسر کشیده
بشنو ای نازنین من، بشنو این شب دلاویز را که خِرامان گام برمیدارد.
شاد و خرم باشید!
Je vous souhaite santé, bonheur et prospérité
Et j’espère vous retrouver dans la prochaine émission
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید