دسترسی به محتوای اصلی
راهِ ابریشم

سینما و کتاب، پیوندی دشوار و ناگسستنی

نتشر شده در:

سالن کتاب پاریس، که از امسال "کتاب، پاریس" نام گرفت، در بخشی از خود به معرفی کتابهائی پرداخت که با سینما در پیوند بودند.

تبلیغ بازرگانی

اقتباس کتاب در سینما به وفور انجام گرفته است. سینماگران حتا انجیل را دستمایه خود قرار داده اند. اما طبیعتأ به نسبت کتاب هزینه سینمائی آن تغییر می کند. به عنوان مثال چند فرسنگ زیر دریا اثر "ژول ورن"، هزینه بسیاری برداشته است و پاره ای دیگر که در یک چهار دیواری می گذرند و شخصیت محور هستند، کم هزینه اند.
کتاب کماکان مورد توجه سینما ست و پروژه ای که بر پایه یک کتاب ارائه شود بیشتر نظر تهیه کنندگان را جلب می کند چون اطمینان بخش است.
که البته این به معنای تضمین پیروزی فیلم نیست اما برای آفرینش آن مهم است. با این وجود سینما گورستان طرح هائی است که به پایان نرسیده اند. بدین معنا که وقتی تهیه کننده موافقت تلویحی خود را اعلام کرد ، این به معنای بستن قرارداد نیست.
نقش تهیه کننده به تامین منبع مالی فیلم منتهی نمی شود بلکه می تواند شماری از ایراد های فیلم و از جمله درازای بیش از اندازه آن را بگیرد. در حالی که وقتی یک سینماگر خود فیلمش را تهیه می کند، نظر به نزدیک بودن بیش از حد به آفرینشش، آن بی طرفی لازم را نمی تواند داشته باشد و از این رو امکان شکست بازرگانی فیلمش را بیشتر می کند. به هر رو برای پاسداری از یکدستی فیلم و ضرب آهنگ درست آن، رابطه تنگاتنگ میان فیلم نامه نویس، سینماگر، تدوین گر و تهیه کننده بسیار مهم است.
در شماری از موارد هم نویسنده ها خود خواسته اند فیلمی از کتابشان تهیه کنند که در مجموع پیروز مند نبوده اند.
شاید یکی از تنها نمونه های موفق نویسنده ای که کتاب خود را به فیلم کشید و شکست نخورد، "یان موآکس"، فرانسوی است که جایزه گنکور نخستین اثر را برای کتاب خود"شادمانی به سوی آسمان" ربود. او سپس نخستین کتاب از یک سه گانه خود را به نام "پودیوم" به فیلم کشاند که بسیار موفق بود و چهار میلیون تماشاچی پیدا کرد. این کتاب از شور بختی های شخصی سخن می گفت که بسیار شبیه به"کلود فرانسوآ"، خواننده بسیار مردمی فرانسه بود که در جوانی در گذشت. "یان موآکس" در این کتاب و فیلم سرشناسی های زود به دست آمده و هویت باختگی را مورد نقد قرار می دهد.
امسال کتابی که در میان کتابهای دیگر نظر را جلب می کرد یک دائره المعارف بزرگ دو جلدی در مورد فیلم های "وسترن"، بین سالهای 1903 و 2014، بود که نویسنده آن "پاتریک بریون"، کار شناس سینمای آمریکاست.
او در این اثر پر حجم، تاریخچه فیلم های وسترن را، از فیلم" دستبرد قطار سریع السیر" ، فیلم 20 دقیقه ای ساخته شده در سال 1903 آغاز می کند و به کمک تجزیه و تحلیل بیش از 1100 فیلم، و گنجاندن 1200 عکس و سند، یک مجموعه بی نظیر می آفریند.
"پاتریک بریون"، نظم تاریخی را برای دسته بندی فیلم های کتابش به کار برده است.
او در توجیه این رده بندی می گوید :

"ناشر در آغاز می خواست که این کتاب نظم الفبائی داشته باشد چون بر این باور بود که خواننده می تواند بدین ترتیب آسان تر مطلب خود را بیابد. اما دسته بندی زمانی امکان می داد تحول یک ژانر را ببینیم. مثلأ ببینم چگونه وسترن هالی وودی در برابر وسترن های ایتالیائی جا خالی کردند.. بعد البته کم کم همین وسترن های ایتالیائی بی ارزش شدند. بنابراین ، منطقی تر به نظر می آمد که یک فیلم سالهای 1903 را در کنار یک فیلم سال 2008 نگذاریم."
"پاتریک بریون" در کتاب خود به این اشاره دارد که در آغاز، زمانی که نخستین وسترن ها نمایش داده می شدند، شخصیت هایشان هنوز زنده بودند .
وسترن های نخستین یا تاریخی از کیفیت چندان بالائی برخوردار نبودند و از این رو از بین رفتند و جای خود را به وسترن های سینمائی دادند.
تغییرات دیگری هم در پروراندن شخصیت ها به وجود آمد و آن نشان دادن چهره ی دیگری از سرخ پوست هابود. بدین معنا که گرچه سرخ پوست ها دشمن به شمار می آمدند، اما دلاور و شرافتمند هم می توانستند باشند.
"پاتریک بریون" در مورد تاریخ پدیدار شدن سرخ پوستانی با کیفیت های انسانی در فیلم های وسترن می گوید :
"همیشه تک و توک وسترن هائی وجود داشتند که خشونت در جنگ ها علیه سرخ پوستان را به گونه ای محکوم می کردند و آگاهی می دادند . این آگاهی، در سال 1950، با دوفیلم ، که هر دو فوق العاده هستند، نشان داده شد. یکی از آنها "دروازه شیطان" ، ساخته "انتونی مان" با شرکت "رابرت تایلور" بود ودیگری فیلم " تیر شکسته" ساخته "دلمر دیوس" با شرکت جیمز استیوارت ، که ماجرای یک بیشقراول ارتش امریکا را به تصویر می کشد که بین سرخپوستان و سفید بوستان صلح برقرار میکند. در این فیلم ها بر فاجعه جنگ با سرخپوستان تکیه می شود. بستر بیشتر وسترن ها را غصب زمین وکشمکش برای مالکیت آن تشکیل می دهد. بدین معنا که وقتی سفید پوستان به سرزمینی می رسیدند و می خواستند در آنجا ساکن شوند، می دیدند پیش از آنها کسان دیگری بر روی این زمین ها زندگی می کردند که سرخپوست ها بودند."
پرسش مهم دیگری که فیلم های گوناگون نام برده و تحلیل شده در این کتاب مطرح می کند این است وسترن به چه فیلمی خطاب می شود و این فیلم ها چه ویژگی ای می بایست داشته باشند ؟
"پاتریک بریون" می گوید :
تنها حضور سرخ پوست ها و یک کافه پر از کابوی از یک فیلم، یک وسترن نمی سازد . وسترن ژانری است چند فرمی . مثلأ اگر بگوئیم منظور فیلم هائی است که مهاجرت ماجراجویان شرق آمریکا را به غرب و کالیفرنیا نشان می دهند که با موانعی بر سر راهشان برخورد می کنند، ساده گوئی کرده ایم. اما فیلم هایی چون "ورا کروز" یا "قلعه آلامو"، چیز های دیگری رانشان می دهند. محل رخدادشان مکزیک است . یا اگر "رد پای 98 " ، ساخته "کلارنس براون" را نام ببریم، می بینیم که در آلاسکا رخ می دهد، یعنی در شمال آمریکا و با یخ و برف سرو کار داریم. این ها همه وسترن هستند."

"پاتریک بریون" با نوستالژی از زمانی می گوید که تازه سینما رفتن را آغاز کرده بود و در آن زمان هر هفته سه وسترن تازه به نمایش در می آمد.. در حالی که امروز ممکن است تنها سه فیلم در سال ساخته شود و اکثر آنها بی ارزش هستند.
در آن زمان "گرسنگان"، دروازه شیطان" و "قطار سه بار سوت می کشد" را می دیدیم، که بسیار مورد انتقاد منتقدین قرارگرفت. فیلم هائی که به زبان فرانسه دوبله شده بودند.
در مورد "قطار سه بار سوت می زند" یا "ماجرای نیمروز" یا "حدال در نیمروز" و این که این فیلم می تواند تقریبا یک فیلم سیاسی باشد چون به گونه ای به "مک کارتیسم" اشاره می کند، می گوید :

"این فیلم توسط استانلی کرامر تهیه شد و فیلمنامه نویس آن "کارل فورمن"، یکی از قربانیان فهرست سیاه "مک کارتی" بود که ناچار شد به انگلستان مهاجرت کند. او بعد ها فیلم های بسیار خوبی را تهیه و کارگردانی کرد. در "ماجرای نیمروز" ما در ظاهر با داستانی پیش پا افتاده روبرو هستیم . بدین معنا که یک "کلانتر شهر" داریم که به خاطر او یک نفر به زندان افکنده شده. این شخص از زندان آزا د می شود . سه نفر منتظرش هستند. این شخص یک قاتل است . سه نفری هم که منتظرش هستند همگی قاتل هستند. این هم تازگی ندارد. همسر "کلانتر" هم، که نقشش را "گریس کلی" ایفا می کند و سر انجام در پایان شوهرش را نجات می دهد، یک "کواکر" است و از این رو خشونت را رد می کند. سپس می بینیم که معاون "کلانتر" در می رود . دوستان وی هم که همواره می گفتند به او کمک خواهند کرد، با در رفتن معاون و دیدن این که تنها مانده اند، جا خالی می کنند. دیگر کسی نمی ماند و "کلانتر" تنها می ماند. همانگونه که هنرمندان، فیلمنامه نویسان، کارگردانان و هنرپیشه های مظنون به چپ گرائی در زمان "مک کارتی" تنها ماندند وقربانی آن سرکوب ها شدند."
در مورد این که تا چه اندازه تنش های سیاسی و جنگ ویتنام بر وسترن تأثیر گذاشته اند ؟ "پاتریک بریون "می گوید :
"بسیار زیاد. آن چه که در سالهای 60 گذشت ، سبب شد کارگردانان جوان آن سالها، از جمله "سیدنی لومت"، "اشپیلبرگ" ، "آرتور پن"، "کوبریک" که وسترن های سیاه وسفید بسیار بدی در زمان کودکی شان در تلویزیون دیده بودند، دیدی بسیار منفی از این ژانر داشته باشند. بر عکس از فیلم های منفی و جنائی خوششان می آمد. دیگر این که ازیک سو کارگردانان بزرگ چون "جان فورد"، رائول والش"، "ولمن" یا مرده بودند یا بسیار ناتوان و پیر شده بودند. هنرپیشه های بزرگ چون " جیمز استیوارت"، "هنری فوندا" و "جان وین" هم درحال پیر شدن بودند. از سوی دیگر جنگ ویتنام با همه خشونت هایش در جریان بود. جنگی که بر خلاف جنگ دوم جهانی که به عنوان جنگی روا در آمریکا توصیف می شد، چنین آوازه ای را نداشت و می دانیم که به عنوان مثال بخشی از دانشجویان دفترچه سربازی خود را پاره می کردند و به کانادا می گریختند. در آن شرایط سخن گفتن پیرامون جنگ با همان بی خیالی که درباره جنگ با سرخ پوستان صحبت می رفت، ممکن نبود. بنابراین کارگردانانی که می خواستند وسترن بسازند، امدند و گفتند "بوفالو بیل" قاتل سرخ پوستان ورباینده گاو های وحشی است و ژنرال " کاستر" راشخصی نادرست نشان دادند. که این هم آنها را به راه درازی نمی برد و نمی توانستند فیلمی چون فیلم "رائول والش" بسازند که در آن ژنرال "کاستر"، که نقشش را "ارول فلین" ایفا میکرد، شخصیتی ایده ال نشان داده می شد.
بنابراین از شمار وسترن ها کاسته شدو دو پدیده تازه هم چهره نشان داد که یکی پدیدار شدن "سام پکین پا" بود که در فیلم هایش به شکل یکسان نادرستان را ، صرف نظر از گروهی که به آن تعلق داشتند، به تصویر می کشید. همه شخصیت ها اعم از راهزنان و یا کابوی ها، همگی کثیف و نامرتب بودند. در واقع دیگر قهرمانی وجود نداشت
ایتالیائی ها هم از راه رسیدند و قانون بازی تغییر کرد. "سرجیو لئونه" می گفت، بر خلاف فیلم های "جان فورد"، که در آنها خوب وبد در برابر هم می ایستادند و به روی هم آتش می گشودند، در فیلم ها ی او آن ها از پشت به یکدیگر شلیک می کنند. در این فیلم ها هم شخصیت ها هیچ کدام ریششان را نمی زدند، نامرتب و کثیف به نظر می آمدند و چندان شخصیت زنی هم وجود نداشت. که این باعث تأسف است. بدین ترتیب چگونه می خواهید که نسل تازه سینماگران بخواهند وسترن بسازند ؟ البته خوشختانه گاهی یکی دو تا وسترن ساخته می شوند. از جمله "کلینت ایست وود" و چهار فیلم وسترنی است که او ساخته. ولی باید گفت که وسترن ژانری در حال از بین رفتن است . درست مانند کمدی موزیکال.. "
"پاتریک بریون" در پایان می گوید که امروزه نیز گاه فیلم های وسترن جالبی ساخته می شود که "بازگشته"، ساخته " الخاندرو گونسالس اینیارتو" از جمله آنهاست.
این کتاب 800 صفحه ای به مبلغ 76 یورو به فروش می رسد.

 

عربستان سعودی وفیلم گشایش فستیوالش

 

یک فیلم کوتاه که شخصیت اصلی است یک بمب انسانی است در مراسم گشایش سومین فستیوال فیلم عربستان سعودی در روز پنج شنبه به نمایش درآمد.
در این فستیوال که در دمام، در شرق عربستان، برگزار می شود، 70 فیلم از 112 کشور نمایش داده می شود و در پایان، در روز دوشنبه، جایزه نخل طلا به بهترین فیلم داده می شود.
این دومین برگزاری فستیوالی است پس از هفت سال توقف، در سال گذشته بار دیگر از سر گرفته شد.
برگزار کنندگان امیدوارند این فسیتوال به رشد صنعت تازه به دنیا آمده سینما در کشوری کمک کند که در آن سالن سینما وجود ندارد. البته شهروندان عربستان سعودی بزرگترین شمار بینندگان فیلم های آنلاین روی اینترنت و یو تیوب را در جهان تشکیل می دهند.
رئیس آن، احمد المولا می گوید می خواهد سطح این فستیوال را به سطح فستیوال های خوب برساند.
او گفت بنیاد گرائی، جنگ، سلامتی، حقوق بشر ویا موضوعاتی از این دست ، موضوعات فیلم های برگزیده را می سازند.
گفتنی است که این فستیوال، که برگزار کننده آن یک نهاد غیر انتفاعی به نام "انجمن برای فرهنگ وهنر" است، نمی توانست بدون چراغ سبز دولت برگزار شود و حکایت از این دارد که موضع مردان حکومت در برابر سینما در حال تغییر است.
یکی دیگر از علائم این تغییر، نشان دادن هفت فیلم کوتاه ساخته شده در سال 2015 در نمایشگاه بین المللی کتاب در ریاض، در روز پایان این نمایشگاه هفته پیش بود.
شهر "دمام"، مرکز استان شرقی عربستان است که در آن اقلیت شیعه زندگی می کند. این استان در سال 2015 صحنه شماری یورش خونین به مسجدهای شیعیان توسط گروه دولت اسلامی بود.
 

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

بخش‌های دیگر را ببینید
  • 08:45
  • 08:53
  • 09:56
  • 15:40
  • 09:08
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.