فیگارویِ ادبی را نویسندگانِ راستگرایِ فرانسه برای جلوگیری از تبدیل شدنِ ادبیات کشورشان به یکی از جنگ افزارهای توتالیتاریسم شوروی پایه گذاری کردند. یکی دیگر از هدفهای فوریِ آنان جلوگیری از زیاده رویهای جنبشِ سیاه پاکسازی بود که پس از آزادسازیِ فرانسه به راه افتاد و به کشتار بدون محاکمۀ بیش از ۹۰۰۰ فرانسوی به اتهام همکاری با نازی ها انجامید. این مجله از پرداختنِ به آثار کلاسیک هرگز بازنایستاده و خواندن آنها را همواره به خوانندگانش توصیه کرده است. فراوردههای ادبی امروز را نیز بیشتروقتها با معیارهای ادبیات کلاسیک سنجیده است.
اکتبر امسال، فیگاروی ادبی، ضمیمۀ هفتگیِ روزنامۀ فیگارو، قدیمیترین روزنامۀ فرانسوی، هفتاد ساله شد. فرانسویها فیگارو را با ادایِ حرف تعریف آن، «لوفیگارو» تلفظ میکنند. این روزنامۀ راستگرا از سال ۱۸۲۶ منتشر میشود و اکنون نزدیک به دو قرن از انتشارِ نخستین شمارۀ آن میگذرد. فیگاروی ادبی به صورت کنونیاش در سال ۱۹۴۷ چشم به جهان گشود. البته روزنامۀ فیگارو در سالهای میان دو جنگ جهانی بخشِ ادبی نیز داشت. هفته ای یک بار صفحاتی از روزنامه را به ادبیات اختصاص میدادند. آن بخشِ هفتگی «لولیتِرِر» یعنی «ادبی» نام داشت و در آغازِ انتشارش در سال ۱۹۰۵ جداگانه به صورت ضمیمه چاپ میشد. صفحات ادبی فیگارو از سال ۱۹۳۴ زیر نظر «پییر بریسون» منتشر میشد. این روزنامه نگار نامدار فرانسوی سپس مدیر مسئول فیگارو شد و در سال ۱۹۴۲ هنگامی که نازیها منطقۀ آزاد را نیز در فرانسه اشغال کردند، ناگزیر از انتشار روزنامه در شهر لیون دست کشید و به نهضتِ مقاومت فرانسه پیوست. به گفتۀ شاهدانِ عینی، او در گریزاندنِ یهودیها به سویس شرکت داشت. معروف است که بیوۀ هانری برگسون، فیلسوف یهودیتبار فرانسوی، به کمک او از فرانسه گریخت.
پس از جنگ جهانی دوم، در سال ۱۹۴۶ پییر بریسون به یاری «موریس نوئل»، از مبارزان سرشناسِ نهضت مقاومتِ فرانسه و خبرنگار فیگارو در سالهای میان دو جنگ، انتشار ضمیمۀ ادبیِ فیگارو را با همان نام پیشینِ «لولیتِرِر» (ادبی) از سرگرفت. نخستین شمارۀ آن در ۲۳ مارس آن سال با مقاله ای از «فرانسوا موریاک»، عضو آکادمیِ فرانسه، در بارۀ مارسل پروست منتشر شد. فرانسوا موریاک در سال ۱۹۵۲ برندۀ جایزه نوبل ادبی شد. «لولیتِرِر» در آغاز مستقل از فیگارو چاپ میشد و جداگانه به فروش میرسید. در آن نخستین شماره، گردانندگانِ مجله مخالفت خود را با «ادبیات متعهد» آشکارا اعلام کردند. در آن زمان، حزب کمونیست فرانسه از «ادبیات متعهد» پشتیبانی میکرد و ژان پُل سارتر در مجلۀ «له تان مدرن» (روزگارانِ نو) از مُنادیان آن بود. نویسندگانِ «لولیتِرِر» می خواستند به خوانندگانشان ادبیاتی را معرفی کنند که پیامی فراتر از تنگناهای سیاسی زمانه داشت.
در سال ۱۹۴۷ «لولیتِرِر» به «لوفیگارو لیتِرِر» (فیگارویِ ادبی) تغییر نام یافت و به ضمیمۀ هفتگی فیگارو تبدیل شد. از همین رو، بعضیها زادروز فیگارویِ ادبی را ۲۳ مارس ۱۹۴۶ یعنی روز انتشار نخستین شمارۀ «لولیتِرِر» میدانند. پافشاری نویسندگانِ فیگارویِ ادبی بر نامتعهد بودن ادبیات به این معنا نبود که آنان به آنچه در فرانسه و جهان میگذشت بیاعتنا بودند. بعضی از پژوهشگران حتی معتقدند که فیگارویِ ادبی را نویسندگانِ راستگرایِ فرانسه برای جلوگیری از تبدیل شدنِ ادبیات کشورشان به یکی از جنگ افزارهای توتالیتاریسم شوروی پایه گذاری کردند. یکی دیگر از هدفهای فوریِ نویسندگان آن مجله جلوگیری از زیاده رویهای جنبشِ سیاه پاکسازی بود که پس از آزادسازیِ فرانسه به راه افتاده بود. در آن جنبش که به کشتار بدون محاکمۀ بیش از ۹۰۰۰ فرانسوی به اتهام همکاری با نازی ها انجامید، گروههایی از مبارزانِ نهضت مقاومتِ فرانسه و بخشی از تودۀ مردم شرکت داشتند. افشایِ توتالیتاریسم شوروی و انتقاد بیامان از جنبشِ سیاه پاکسازی «فیگارویِ ادبی» را خیلی زود در میان آزاداندیشانِ فرانسوی محبوب کرد.
از فیگاروی ادبی زیر عنوان ورودی یا آستانۀ آکادمیِ فرانسه یاد میکنند. زیرا از سویی همیشه به اخبار و مسائل مربوط به آن نهاد معتبر علاقه نشان داده و از سوی دیگر، از همان آغازِ انتشارش آکادمیسینهایی مانند فرانسوا موریاک و دیگر نام آوران عضو آن نهاد را به خدمت گرفته است. آنان همه از سنت ادبی فرانسه که آکادمی یکی از تجلیگاههای آن است، دفاع کرده اند. جایزههای ادبی نیز در صفحات آن مجله همیشه جای ویژه ای داشته اند. بیشتر ژورنالیستهای فیگاروی ادبی معمولاً خود نیز دستی در کار آفرینش ادبی دارند. آنان برای شناسایی و شناساندنِ نویسندگانِ باذوق با ناشران و دیگر مؤسسههای چاپ و انتشار کتاب همکاری می کنند. بعضی از آنان عضو گروه داوری جایزههای معروف ادبی نیز هستند. برای مثال، موریس نوئل عضو گروه داوری جایزۀ رُنودو بود. یا برنار پیوُ، همکار قدیمی فیگاروی ادبی، مدتهاست عضو فرهنگستان گنکور است و تا چندی پیش مُجری برنامههای فرهنگی و ادبی در تلویزیون فرانسه بود. هر نویسندۀ ناشناسی که به برنامههای او راه مییافت، بیدرنگ شناخته میشد. برای نویسندههای سرشناس نیز حضور در برنامههای او بسیار مُغتَنم بود.
فیگاروی ادبی تاکنون سهم بزرگی در شناساندن نویسندگان معترض شوروی و دیگر کشورها داشته است. برای مثال، در سال ۱۹۴۷ با انتشار ترجمۀ فرانسوی کتاب ویکتور کراوْچِنکو، کارمند پیشین شوروی، زیر عنوانِ «من آزادی را برگزیدم»، فیگاروی ادبی از نویسندۀ کتاب دفاعی جانانه کرد. زیرا پیروانِ فرانسوی شوروی به سرکردگی حزب کمونیست فرانسه، نویسنده را به جاسوسی برای آمریکا متهم کردند و او دادخواهی کرد و دادگاه در چهارم آوریل ۱۹۴۹ حق را به جانب او داد. کتاب «من آزادی را برگزیدم» پس از آن دادگاه ۵۰۰ هزار نسخه در فرانسه به فروش رفت. با دفاعی که فیگاروی ادبی در آن ماجرا از ویکتور کراوْچِنکو کرد، دیگر بر همگان به ویژه بر روشنفکران چپ فرانسه آشکار شد که نویسندگان آن مجله سر سازش با کمونیسم و نظام شوروی ندارند.
تاکنون کم نبوده اند نویسندگان و روشنفکران چپگرا که «فیگارویِ ادبی» را به محافظهکاریِ ادبی متهم کرده باشند. شاید به این سبب که آن مجله از پرداختنِ به آثار کلاسیک هرگز بازنایستاده و خواندن آنها را همواره به خوانندگانش توصیه کرده است. فراوردههای ادبی امروز را نیز بیشتروقتها با معیارهای ادبیات کلاسیک سنجیده است. برپایۀ پژوهشِ ارجمند خانم «کْلِر بْلاندَن» بیشتر خوانندگانِ این مجله وابسته به طیف گسترده ای از طبقۀ متوسط جامعۀ شهری فرانسه اند. البته فیگارویِ ادبی تنها به ادبیات و فراوردههای ادبی نمیپردازد. در آن، از هنرهای دیگر از جمله نقاشی، موسیقی و سینما و گاه از تاریخ و باستانشناسی نیز سخن گفته میشود. دستورِ کار این مجله را در تاریخ هفتاد ساله اش چندین بار تغییر داده اند. اما در پایبندی آن به هنر غیرایدئولوژیک و نامتعهد تردید نکرده اند.
فیگارویِ ادبی: هفتاد سال نبرد با ادبیّات متعهد
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید