خاستگاه چهارشنبه سوری La fête, mise en scène de l’éternel retour
نتشر شده در:
گوش کنید - ۱۳:۱۷
چهارشنبه سوری را در هر شهر و روستایی به شیوۀ خاصی برگزار میکنند و این نشان میدهد که در هر جایی معنای ویژهای به آن دادهاند. بیشتر جشنهای کهن خاستگاه دینی دارند. سرچشمۀ چهارشنبه سوری را نیز در باورهای دینی ایرانیان باید جست.
شنوندگان عزیز، سلام
Chers auditeurs bonsoir
چهارشنبه سوری نام یکی از جشنهای کهن ایرانی است که ایرانیان آن را در شب آخرین چهارشنبۀ اسفند ماه هر سالِ شمسی برگزار میکنند. دربارۀ معنای واژۀ «سوری» حدسهای گوناگون زدهاند. بعضیها آن را از ریشۀ «سور» به معنای جشن و سرور میدانند. اما چون یکی از معناهای «سور» رنگ سرخ است، چنان که گل سرخ را گل سوری نیز گفتهاند، در نتیجه، کسانی «چهارشنبه سوری» را نه «چهارشنبۀ جشن و سرور» بلکه «چهارشنبۀ سرخ» معنا میکنند. زیرا یکی از آیینهای چهارشنبه سوری، افروختن آتش و جستن از روی آن است و میدانید که در هر جستنی میگویند: زردی من از تو، سرخی تو از من.
Chahârshanbeh ou, plus brièvement, chârshanbeh signifie mercredi en persan. Le dernier mercredi de l’année solaire iranienne est un jour de fête qu’on appelle «Chârshanbeh souri» dont la célébration se déroule la veille par la pratique d’un certain nombre de rites dont le plus courant consiste à sauter par-dessus le feu en proférant à chaque saut : «ta rougeur soit la mienne, ma pâleur soit la tienne». Sur la signification du qualificatif «souri» les avis divergent. Certains le rapportent à «sour», la fête, d’autres à «sorkh», rouge, une autre acception du mot «sour». Car le feu qu’on allume est de couleur rouge
در شب چهارشنبه سوری، مردم در گوشه و کنار ایران علاوه بر جَستن از روی آتش، مراسم دیگری نیز برگزار میکنند. در بعضی جاها خاکستری را که از آتش باقی مانده است، یکی از حاضران در خاکاندازی جمع میکند و از خانه بیرون میبرد و در کنار دیواری میریزد. در بازگشت در میزند. باید از او بپرسند: «کیست؟» و او بگوید: «منم!» میپرسند:«از کجا آمدهای؟» پاسخ میدهد: «از عروسی»، میگویند: «چه آوردهای؟» پاسخ میدهد: «تندرستی». در بعضی شهرهای ایران به ویژه در تبریز، در شب چهارشنبه سوری آجیلِ شیرین میخورند. پریدن از روی آتش به تازگی در آن شهر معمول شده است. در تبریز و در بیشتر شهرهای آذربایجان، چهارشنبه سوری را «چهارشنبۀ آخر» میگویند. در اصفهان آن را «چهارشنبه سُرخی» نیز مینامند. بختیاریها به آن «تش پَرَک» هم میگویند.
Sur l’origine de ce rite iranien, les livres et les documents historiques sont soit silencieux soit très imprécis. En fait, les recherches scientifiques pour clarifier son origine ont commencé au début du siècle dernier. Vu la présence du feu dans ce rite, beaucoup d’Iraniens le considèrent comme un rite préislamique. Mais les zoroastriens, qui vénèrent le feu comme une entité sacrée, ne le reconnaissent pas. De plus, chez les Iraniens préislamiques, chaque jour du mois avait un nom. La division du temps en période de sept jours est une pratique chaldéenne dont les Arabes ont héritée. Chaque période de 7 jours correspond à un quartier de lune. Chez les Arabes, le mercredi était un jour maléfique
تحقیق دربارۀ خاستگاه چهارشنبه سوری در ایران از قرن گذشته آغاز شده است. بیشتر ایرانیان آن را به سبب افروختن آتش آیینی کهن میدانند. اما بعضی از پژوهشگران از جمله کورش نیکنام که خود موبَد زرتشتی است، معتقدند که این آیین در دورۀ اسلامی باب شده است. اول اینکه زرتشتیان چنین آیینی ندارند. دوم اینکه ایرانیان باستان هفته نداشتند که چهارشنبه هم داشته باشند. آنان نه برای روزهای هفته بلکه برای هریک از روزهای ماه نامی داشتند. سوم اینکه روز چهارم هفته، چنان که جاحِظ در کتاب المحاسن و الاضداد آورده، در میان اعراب روزی نحس و نامبارک بوده است. چهارم اینکه در تقویم یا گاهشماری قمری، بیست و چهار ساعت شبانه روز از غروب آفتابِ روز پیش آغاز میشود و جشن چهارشنبه سوری نیز مانند بسیاری از جشنها یا سوگواریهای شیعی مانند عید غدیر و نیمۀ شعبان در غروب روز پیش برگزار میشود.
Dans le Khorasan, province du nord-est de l’Iran, une croyance populaire attribue l’origine du rituel du feu à la veille de «Chârshanbeh souri» à Mokhtâr al-Thaqafi qui, en 685, ce qui correspond à l’an 66 de l’hégire, mena un soulèvement chiite à Koufa. Le jour du soulèvement était fixé au jeudi soir 14 Rabi al-Awwal, mais la révolution éclata le mardi soir, quand les compagnons de Mokhtâr rencontrèrent une patrouille sur le chemin de la maison de leur chef. Mokhtâr ordonna à ses disciples d’allumer des feux en signe de révolution. Mais certains théologiens chiites soupçonnent que ce rite, en raison de la présence du feu, soit un rite zoroastrien d’où leur désapprobation
در خراسان خیلیها سرآغاز چهارشنبه سوری را قیام مختار ثقفی در کوفه میدانند که عصر روز سهشنبه دوازدهم ربیع الاول سال 66 هجری روی داد و مختار از شیعیان خواست که به نشانۀ قیام آتش برافروزند. اما بعضی دیگر خاستگاه این جشن را قیام ابومسلم خراسانی برضد امویان میدانند که گویا در آخرین چهارشنبۀ سال 126 خورشیدی روی داد و او مانند مختار از پیروانش خواست که بر بامهای خود آتش برافروزند. اما افروختن آتش در نوروز رسم کهنی در ایران بوده است. به گفتۀ ابوریحان بیرونی، مردم ایران پیش از نوروز برای دور کردن چشم بد خانههاشان را با افروختن آتش دودآگین یا تدخین میکردند. به همین سبب، پورداوود گمان میکند که پس از اسلام، ایرانیان آتش افروزی پایان سال را به آخرین چهارشنبه انداختند.
Mais quelle que soit son origine, l’attachement des Iraniens à ce rite est indéfectible. Dans la plupart des villes, aujourd’hui encore, après le saut sur le feu, on brise une cruche en s’imaginant lui transférer le malheur des habitants de la maison. A Téhéran, on met une ou plusieurs pièces de monnaie dans un pot neuf, puis on le fait tomber du toit de la maison dans la rue. Une autre coutume très populaire dans certaines villes comme, par exemple, Chiraz, est de frapper une cuillère contre des plaques ou des bols tant pour le divertissement que pour annoncer une bonne nouvelle. Cette coutume s’appelle «Qâshoq zani» et a souvent une connotation amoureuse
ایرانیان قرنهاست چهارشنبه سوری را در شهر و روستا جشن میگیرند. برای بسیاری از آنان اهمیتی ندارد که خاستگاه آن ایران پیش از اسلام باشد یا ایران پس از اسلام. آنان آداب و مراسم این جشن را در طی زمان ساخته و پرداختهاند و آن را، چنان که میبینیم، در هر شهر و روستایی به شیوۀ خاصی برگزار میکنند و این نشان میدهد که در هر جایی معنای ویژهای به آن دادهاند. بیشتر جشنهای کهن خاستگاه دینی دارند. سرچشمۀ چهارشنبه سوری را نیز در باورهای دینی ایرانیان باید جست. از آغاز قرن گذشته بعضیها کوشیدهاند به این جشن نیز مانند دیگر جشنهای کهن ایرانی معنای ملی بدهند و آن را در زمان تاریخی بگنجانند بی آنکه به این نکته توجه کنند که مردم با برگزاری جشن میخواهند از زمان بیرون بروند و لحظهای آن را فراموش کنند.
La fête de Chârshanbeh souri comme toute autre fête est un moment joyeux qui permet aux hommes de se libérer momentanément des contraintes de la société. Sa célébration est aussi bien une évasion du quotidien qu’une exploration des possibles ou mêmes des impossibles qui sont inconcevables dans la réalité quotidienne. Peu importe qu’elle soit d’origine islamique ou préislamique. L’instant de la fête permet d’être dans le présent et d’échapper au temps qui habituellement tisse la trame de la vie sociale. Le plaisir de la fête comme tout autre plaisir ne renvoie pas à un horizon temporel
شاد و خرم باشید!
Je vous souhaite santé, bonheur et prospérité
Et j’espère vous retrouver dans la prochaine émission
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید