پدر و مادر بابک خرمدین به قتل و مثله کردن جسد داماد و دخترشان هم اعتراف کردند؛ روایت فرشید آریان از دوستی با بابک خرمدین

دو روز پس از اعلام خبر قتل و مثله شدن جسد بابک خرمدین کارگردان و مدرس سینما به دست پدر و مادرش که جامعه و افکار عمومی را در بهت و حیرت فرو برد، سرپرست دادسرای جنایی تهران از اعترافات جدید والدین او به قتل داماد و دخترشان به همان شیوۀ فجیع و هولناک خبر داد. این در حالیست که پدر و مادر بابک خرمدین از ارتکاب این جنایات، ابراز «خشنودی و آرامش» کرده و گفته اند «ذره ای احساس پشیمانی نمی کنند». از سوی دیگر، بر اساس اظهارات یکی از دوستان صمیمی خواهر بابک خرمدین، وی گفته بوده که در کودکی بارها مورد تجاوز پدرش قرار گرفته و بر اثر فشار روحی ناشی از آن، به بیماری ام اس مبتلا شده بوده است. گفتنی است که در پروندۀ کشتن فرزند به دست پدر در ایران، قصاص صورت نمی گیرد و مجازات آن به گفتۀ حقوقدانان، بین سه تا ده سال حبس است.

پدر و مادر بابک خرمدین به قتل و مثله کردن جسد داماد و دخترشان هم اعتراف کردند © Tasnim

قاضی محمد شهریاری سرپرست دادسرای جنایی تهران، که روز دوشنبه ۲۷ اردیبهشت ماه  از قتل و مثله کردن جسد بابک خرمدین کارگردان ۴۷ سالۀ سینما توسط پدر و مادرش خبر داده بود، روز چهارشنبه ٢۹ اردیبهشت، گفت: «پدر و مادر بابک خرمدین به قتل داماد و دختر خود نیز به همان شیوۀ فجیع اعتراف کرده اند». وی تصریح کرد: «پدر و مادر بابک خرمدین اعتراف کردند که داماد این خانواده را در سال ۱۳۹۰ و دختر خود را نیز در سال  ۱۳۹۷ به همان روش یعنی تکه تکه کردن جسد و انتقال به سطل زباله به قتل رسانده اند.»

او در جمع خبرنگاران درباره جزئیات اعترافات پدر بابک خرمدین درباره قتل داماد و فرزندانش گفت: «این خانواده دارای چهار فرزند به نام آرزو متولد ۵۱، بابک متولد ۵۳، افشین متولد ۵۷ و آزیتا متولد ۶۱ بوده است که بر اساس اظهارات متهم، آرزو در سال ۸۸ ازدواج کرده و بعد از مدتی از همسرش جدا می‌شود که در حال حاضر همسر اول آرزو در قم زندگی می‌کند».

وی با بیان اینکه آرزو مجدداً با پسر عمه‌اش ازدواج کرده، تصریح کرد: «پدر بابک خرمدین اعتراف کرده که اولین قتل مربوط به داماد خانواده بوده است، او داماد خانواده یعنی خواهرزاده‌اش را در سال ۱۳۹۰ به قتل رسانده و پس از مثله کردن وی، تکه های جسد او را نیز در سطل‌های زباله در چندین نقطه در نزدیکی محل زندگی‌ خود رها کرده‌است که محل های رهاسازی جسد نیز مشخص شده و ماموران در این محل ها حاضر شدند».

قاضی شهریاری با اشاره به اعترافات پدر بابک خرمدین در خصوص قتل خواهرزاده‌اش که داماد وی نیز بوده است، گفت: «بر اساس اعترافات متهم، آرزو و همسر دومش کمتر از شش ماه باهم زندگی می‌کنند و بعد از مدتی باهم دچار اختلاف می‌شوند، آرزو به منزل پدرش برمی‌گردد و در نهایت والدین آرزو تصمیم به قتل دامادشان می‌گیرند».

قاضی شهریاری ادامه داد: «بر اساس گفته متهمان، آنها با مقتول تماس گرفته و وی را به منزلشان دعوت کرده و برای او زرشک پلو و مرغ درست کرده و در داخل آن مقداری داروی بیهوشی می‌ریزند و او را نیز به گفته مادر بابک با ضربات چاقو به قتل می‌رسانند. بر اساس اظهارات متهمان، علت این کار نیز رفتارها و اقدامات غیراخلاقی داماد خانواده و آزار و اذیت دخترشان ذکر شده است».

وی در خصوص اعلام مفقودی فرامرز (شوهر آرزو) از سوی خانواده‌اش گفت: «خانواده فرامرز اعلام مفقودی کرده بودند اما پدر بابک به آن‌ها گفته است که ماشین فرامرز را در نزدیکی فرودگاه پیدا کرده و مدعی می‌شود که فرامرز در کار قاچاق انسان بوده است.»

قاضی شهریاری درباره اعترافات پدر بابک در خصوص قتل دخترشان آرزو نیز گفت: «هفت سال بعد، این زن و شوهر دست به جنایت هولناک دیگری زدند و بر اساس اعترافات متهمان، آرزو نیز در سال ۹۷ به همین روش و با ریختن قرص بیهوشی در کله‌پاچه‌ای که برای او مهیا شده بود به قتل می‌رسد و پس از مثله کردن، تکه‌های جسدش را در نقاط مختلف شهر رها می کنند».

او با بیان اینکه «انگیزه متهمان از قتل آرزو رفتارهای غیراخلاقی و انحرافات دخترشان پس از جدایی از همسرش اعلام شده است»، گفت: «بنابر ادعای این زوج، دخترشان پس از جدایی به مصرف موادمخدر و انحرافات روی آور شده بود و به همین دلیل او را نیز به قتل رسانده و جسدش را مثله کردند».

وی ادامه داد: «پیش از این، متهمان گفته بودند که دخترشان به ترکیه رفته است اما پس از دستگیری این زوج به اتهام قتل بابک و بررسی‌هایی که انجام شد، ما هیچ مدرکی مبنی بر خروج آرزو از کشور و اقامت وی در ترکیه پیدا نکردیم». وی افزود: «از ابتدای دستگیری این دو فرد احتمال می‌دادیم، آنها در مفقود شدن این دو نفر نیز نقش داشته‌اند».

وی در خصوص صحت روان پدر و مادر بابک خرمدین گفت: «بر اساس اعلام پزشکی قانونی، این دو نفر بعد از معاینات روانپزشکی دارای ۹۵ درصد سلامت عقل هستند. البته بررسی بیشتر در این خصوص نیز ادامه دارد، اما متهم در کمال آرامش و کامل به تمام سوالات پاسخ می‌دهد و اسامی و وقایع را به طور کامل به یاد می‌آورد و از سلامت کامل ذهنی برخوردار است.»

وی با بیان اینکه مادر خانواده در سه قتل همراهی داشته است، گفت: «این خانواده از قبل از انقلاب در اکباتان ساکن بودند و برای اینکه به راحتی بتوانند اجساد را از منزل خارج کنند، آنها را مثله می‌کردند».

او همچنین با بیان اینکه «متهمان تفکرات مذهبی نداشته و بیشتر تفکرات و عقاید ملی دارند»، گفت: «پدر خانواده به بابک خرمدین اسطوره ایرانی علاقه داشته و به همین دلیل، نام خانوادگی خود را به خرمدین تغییر داده بود. بر اساس اعترافات او، آنها به دلیل اینکه فرزندانشان فساد اخلاقی داشته‌اند، این حق را برای خود قائل بوده اند که آنها را بکشند، اما اینکه این تفکرات از کجا آمده است، هنوز نمی‌دانیم».

وی در پاسخ به این سوال که آیا همه اعضای تکه تکه شده بابک خرمدین پیدا شده است؟ گفت: «خیر، بخش‌هایی از بدن بابک خرمدین هنوز پیدا نشده است.»

سردار حسین رحیمی فرمانده انتظامی تهران بزرگ نیز با اشاره به اعترافات این زوج در خصوص قتل بابک خرمدین و دختر ۴۶ ساله و داماد ۵۵ ساله‌ این خانواده، گفت: «دلایل ارتکاب قتل ادعایی است که از سوی والدین مطرح شده و ماموران پلیس آگاهی در حال بررسی موضوع هستند». به گفته او، «تحقیقات در خصوص این پرونده از افراد مطلع و دیگر فرزندان این زوج نیز ادامه دارد و ماموران پلیس در محل های ادعا شده از سوی این افراد نیز حضور پیدا کرده‌اند».

بر اساس اظهارات دوست صمیمی آرزو (خواهر بابک خرمدین) به خبرگزاری رکنا، وی گفته بوده است که در کودکی پدرش به او به طور مکرر تجاوز می کرده و مادرش هم از این موضوع خبر داشته و او را به سکوت دعوت می کرده است که در اثر این بحران، وی به بیماری ام اس پیشرفته مبتلا شده بوده است. 

در حال حاضر، پدر بابک خرمدین به اتهام مباشرت در قتل و مادر او به اتهام معاونت در قتل، در بازداشت به سر می برند. پدر مقتول گفته است اگر بتواند از بازداشت بیرون بیاید، آن دو فرزند دیگر خودشان را هم به به قتل می‌رسانند. مادر بابک نیز درباره اینکه آیا او سراغ خواهرش را نمی گرفته، گفته است: «برایش مهم  نبود. نپرسید. او فهمیده بود. می‌گفت آرزو نه زنگ می‌زند، نه خبری ازش هست،  نکند بلایی سر آرزو آمده و کشته شده. اینها را می‌گفت ولی هیچ چیز دیگر برایش مهم نبود».

واکنش ها به خبر قتل بابک خرمدین؛ کارزار «جنایتکار نباید ولی دم باشد» در فضای مجازی

انتشار خبر قتل بابک خرمدین و قطعه قطعه شدن بدنش، در فضای مجازی بازتاب گسترده ای یافته و بسیاری از کاربران ایرانی در شبکه‌های اجتماعی به دلیل همانندی نام این کارگردان سینما با شخصیتی تاریخی به مقایسۀ سرنوشت مشابه آنها پرداخته اند.

از دیگر ابهامات این پرونده آن است که مشخص نیست بابک خرمدین و خواهرش از قتل های پیشین پدر و مادر خود آگاه بوده اند یا نه؟ در همین حال، کارزاری با هشتگ «جنایتکار نباید ولی دم باشد»، در فضای مجازی به راه افتاده است.

مرضیه وفامهر بازیگر و همسر ناصر تقوایی کارگردان سینمای ایران در واکنش به این موضوع در صفحۀ خود در فیسبوک گفته است: «از خانۀ سینما درخواست می کنم به عنوان یک شاکی تقاضا کند که ابعاد جنایت روشن و جنایتکاران به مجازات برسند؛ آن هم والدينى جنايتكار يا بيمار روانى. مدعى العموم بايد به دليل جريحه دار شدن وجدان اجتماع شاكى باشد. وجدان اجتماع اگر به خواب رود و از خون جوان كشى بگذرد، اين نفرت گريبان همه بيهوشان و مدهوشان را خواهد گرفت. ريشه ى جوان كشى بايد در تاريخ ايران خشكانيده شود و هر سهراب كشى و رومينا كشى و .... مذموم و نكوهيده شود. چه بسا اين پدر و مادر براى مخفى كردن جنايتى بزرگتر پسر را از ميان برداشته اند تا او كه فيلمساز بود ابعاد پنهان پدر و مادر را روزى به تصوير نكشد».

همچنین انتشار فیلمی که گفته می‌شود از دوربین آسانسور محل زندگی‌ آنها ضبط شده است، با واکنش‌ گسترده‌ای در میان افکار عمومی مواجه شد. بنابر گزارش‌ها در این ویدیو، پدر و مادر بابک خرمدین در حال انتقال جسد مثله شده او هستند که در چند کیسه و چمدان جاسازی شده است. رسانه‌های ایران از اعترافات پدر او نوشته‌اند که گفته است کیسه‌های حاوی تکه های جسد را با ماشین در سطل های زبالۀ سه نقطه شهر، فاز ۳ اکباتان، آریاشهر (صادقیه) و میدان صنعت رها کرده‌است.

پدر بابک خرمدین در اعترافات خود، در «توجیه» این قتل، دربارۀ اختلاف عقیده با پسرش گفته است که «بعد از بازنشستگی با مسافرکشی هزینه زندگی‌ام را تأمین می‌کردم. در این سال‌ها با سختی بابک را بزرگ کردم اما در سال‌های اخیر، او مدام با ما بدرفتاری می‌کرد و حتی گاهی من و مادرش را کتک می‌زد. مدام هنرجویانش را که همگی دخترهای جوان بودند به خانه می‌آورد. هر روز یک نفر را به بهانه تدریس خصوصی به خانه می‌آورد و به اتاقش می‌برد. وقتی به بابک اعتراض کردیم او با بدرفتاری جواب داد. او به حرف‌های من و مادرش گوش نمی‌داد و آبروی‌ ما در خطر بود، دیگر چاره ای نداشتم.»

مادر بابک خرمدین هم گفته است که از قتل فرزندش پشیمان نیست. او گفته است: «آبروی‌ ما را برده بود و مدام ما را با رفتارش آزار می‌داد. مدتی قبل بابک با زنی که در خارج از کشور زندگی می‌کند شریک شده بود. قرار بود این زن به او ۳ میلیارد تومان بدهد تا او خانه و وسایل کار تهیه کند اما نمی‌دانم چطور شد.»

بابک خرمدین به روایت دوستش فرشید آریان

بابک خرمدین پس از اتمام ویزای دانشجویی خود در لندن، مدتی را در منزل فرشید آریان روزنامه‌نگار، شاعر و بازیگر ساکن لندن زندگی کرده است. فرشید آریان به نکاتی اشاره کرده که ممکن است برخی ابهامات موجود در ماجرای قتل بابک خرمدین را روشن کند.

وی با بیان اینکه «بابک همراه دوست دخترش با ویزای دانشجویی از ایران به لندن آمد»، گفت: «من وکیل هستم و کارهای حقوقی و حقوق بشری می‌کردم و به واسطه اینکه بازیگر تئاتر هستم، بابک از طریق دوستان هنرمند به من معرفی شد تا بتواند به عنوان پناهنده در بریتانیا بماند. خبر قتل او، آن‌هم به دست پدر و مادرش به این شکل فجیع من و خیلی از کسانی که او را از نزدیک می‌شناختند، شوکه کرد.»

فرشید آریان درخصوص گمانه‌زنی‌هایی که دربارۀ همجنسگرایی بابک خرمدین به عنوان علت و انگیزه قتل او به دست پدر و مادرش در شبکه‌های اجتماعی مطرح شده، گفته است: «بابک مدت‌ها با زنی دوست بود و با هم از ایران برای تحصیل آمدند. من در مدتی که هم‌خانه بودیم و از نزدیک با او ارتباط داشتم، گرایش متفاوت جنسی او را متوجه نشدم؛ بنابراین این موضوع را تایید نمی‌کنم. پدرش گفته است که به دلیل روابط متعدد با دخترانی که عموما شاگردانش بودند، آبرویشان را برده بود اما حداقل در زمانی که در لندن بود من چنین رفتاری و یا روابط موازی یا متعدد یا ساختارشکنانه و افسار گسیخته، آن‌گونه که خانواده‌اش توصیف کرده‌اند، هم ندیدم. شاید این رفتارهای او ناشی از مشکلات مختلف پس از بازگشت به ایران و  افسردگی که گاه‌گداری دچارش می‌شد، باشد.»

فرشید آریان با اشاره به شیفتگی و وسواس بسیار زیادی که در رفتارهای بابک خرمدین مشاهده کرده است، می‌گوید: «بابک رفتارهای افراطی عجیبی نسبت به مسائل مختلف از خودش نشان می‌داد. مثلا در فیلم فقط کارهای تارکوفسکی برایش محبوب بود و حاضر نبود هیچ انتقادی در این زمینه بشنود. در شعر فقط شاملو را به عنوان شاعر قبول داشت و می‌پرستید. بارها پیش آمده بود که درباره خانه اکباتان و شیفتگی‌اش به این خانه با من صحبت کرده بود. برای همین درک می‌کنم وقتی پدر و مادرش می‌گویند نمی‌توانستیم راضی‌اش کنیم از خانه ما برود، از چه حرف می‌زنند. من در او obsession و رفتار وسواس‌گونه می‌دیدم.»

این بازیگر تئاتر پروسه ساخت فیلم داستانی «سوگنامه‌ای برای یاشار» را این‌گونه شرح می‌دهد: «وقتی اقامت تحصیلی بابک تمام شد، تصمیم گرفت پناهنده شود و در بریتانیا بماند. کارهای پناهندگی را من برایش کردم. خوب به خاطر دارم از پروسه انجام کارها فیلم می‌گرفت؛ برای اینکه مستندی درباره پناه‌جویان، پناهندگی و چالش‌های آن بسازد. کارهایش هم انجام شد و اقامت گرفت. اما بعد بی‌خبر و بدون خداحافظی برگشت به ایران. چند بار البته در طول مدتی که پیش من بود، از بازگشت حرف زده بود و من هربار توصیه می‌کردم بازنگردد انگار می‌دانستم اگر برود ممکن است کاری دست خودش بدهد.»

به گفته فرشید آریان، بابک رنج‌کشیده و آزار دیده بود: «یک نارضایتی درونی از همه چیز داشت. گاهی از خواندن یک شعر آن‌چنان احساساتی و برانگیخته می‌شد که مثل یک کودک به آغوش من پناه می‌آورد و گریه می‌کرد و گاهی جوری مغرور به خودش بود که باورم نمی‌شد. یک‌بار از بیرون آمدم و صدای داد و فریاد شنیدم. فکر کردم با دوست دخترش مشاجره می‌کند اما وقتی در اتاق باز شد و بیرون آمد، تنها بود. داشت با صدای بلند با خودش دعوا می‌کرد.»

فرشید آریان همچنین گفته است: «روحیه پدر بابک، نظامی و تا حدی خشن بود. همین رفتار روی بابک هم تاثیر گذاشته بود. او هم گاهی خیلی خشن می‌شد. همین‌جا هم که بود، در بحث‌ها گاهی آن‌قدر دگم و غیرقابل انعطاف بود که من به او می‌گفتم اگر هرکسی جای تو بود و این‌همه درباره اینکه باید برخی چیزها را در خودش تغییر بدهد از من شنیده بود، تا حالا یک ذره تغییر کرده بود.اما او اصلا دوست نداشت چیزی را عوض کند.»

پدر بابک خرمدین در مراسم اکران فیلم «سوگنامه ای برای یاشار» ساختۀ پسرش، روی صحنه رفته و از حضور ۶۹ ماهه‌اش در مناطق جنگی با عراق صحبت کرده و گفته بود دو بار شیمیایی شده و چهار بار ترکش خورده است.