فرانسه، همنشین دیرین ایران L’Iran et la France : une complicité ancienne
نتشر شده در:
گوش کنید - ۱۳:۳۱
ترجمۀ رمانها و نمایشنامههای فرانسوی در پیدایش رماننویسی و نمایشنامه نویسی در زبان فارسی سهم بسزایی داشت. شعر نو فارسی نیز زیر تأثیر شعر فرانسوی پدید آمد. بیشتر پیشگامان شعر نو فارسی فرانسهزبان بودند.
شنوندگان عزیز، سلام!
Chers auditeurs bonsoir
شاید برخی از ایرانیان ندانند که کشور فرانسه و فرهنگ آن چه جایگاه ارجمندی در میان سرآمدان سیاسی و فرهنگی ایران در قرنهای نوزدهم و بیستم میلادی داشته است. مداخلۀ فرانسه در ایران، در قیاس با کشورهای انگلیس و روسیه که ایران را در سراسر قرن نوزدهم و نیمۀ اول قرن بیستم بازیچۀ آزمندیها و رقابتهای خود کرده بودند، بیشتر مداخلۀ فرهنگی بوده است. بیگمان، جدا از جاذبۀ فرهنگ فرانسوی، یکی از علتهایی که بزرگان سیاسی و فرهنگی ایران در گذشته کشور فرانسه و فرهنگ آن را میستودند و گرامی میداشتند، بیغرضی سیاسی این کشور نسبت به ایران بود.
Pourquoi la France et sa culture ont-elles tellement séduit les élites politiques et culturelles iraniennes du 19e et de la première moitié du 20e siècle ? Mis à part quelques moments très courts où la France s’est politiquement intéressée à la Perse, il n’est pas faux de dire que la présence de la France dans ce pays pendant les deux derniers siècles a été culturelle. Si la France a conquis, contrairement à l’Angleterre et à la Russie, le cœur des élites iraniennes, c’est sans aucun doute en raison de son désintéressement politique
آموزش زبان فرانسه در میان سرآمدان ایرانی از قرن هفدهم میلادی آغاز شد، اما در قرن نوزدهم بود که به واقع رواج یافت چنان که رفته رفته این زبان به یکی از میانجیان اصلی رابطۀ فکری ایرانیان با تمدن غربی تبدیل شد. میتوان گفت که زبان فرانسه تا حدودی درهای تمدن غربی را به روی سرآمدان ایرانی گشود. این گشودگی در تحول جامعه و دولت ایران بسیار اثرگذار بود. آموزش زبان فرانسه سبب شد که زبان فارسی نه تنها از زبان فرانسه واژههای فراوان به وام بگیرد بلکه حتی از نحو و قواعد دستوری آن نیز اثر پذیرد.
Devenu la langue de culture par excellence, le français se transforma dès le 19e siècle en un médiateur actif entre la civilisation occidentale et l’Iran. Le persan lui emprunta beaucoup de mots et copia même certains de ses modes de construction de phrases de telle sorte qu’il a eu un impact durable sur sa syntaxe et ses structures grammaticales. La plupart des membres de l’Académie de la langue persane fondée en 1935 sur le modèle de l’Académie française étaient francophones
فرهنگستان زبان فارسی در سال 1935 میلادی به تقلید از آکادمی فرانسه تشکیل شد و بیشتر اعضای آن فرانسهزبان بودند. ترجمۀ آثار اروپایی به زبان فارسی بیشتر از زبان فرانسه انجام میگرفت. ترجمۀ رمانها و نمایشنامههای فرانسوی در پیدایش رماننویسی و نمایشنامه نویسی در زبان فارسی سهم بسزایی داشت. میدانید که شعر نو فارسی نیز زیر تأثیر شعر فرانسوی پدید آمد. ایرج میرزا، نیما یوشیج و بسیاری دیگر از پیشگامان شعر نو فارسی فرانسهزبان بودند. در پیدایش مدارس جدید نیز فرانسویان سهم بزرگی داشتند. نخستین مدرسۀ لازاریستها در سال 1839 میلادی در تبریز بنیان گذاشته شد.
Pendant longtemps, la traduction des auteurs européens en persan s’est effectuée à partir du français. L’apparition du roman et des pièces de théâtre en Iran fut une des conséquences de la traduction en persan des romanciers et des dramaturges français. La poésie persane moderne, communément appelée « la poésie nouvelle », fut aussi stimulée par la poésie française. Ses précurseurs comme Nima Yushij étaient eux aussi francophones
بنیانگذاری دارالفنون را نیز در سال 1851 میلادی نباید از یاد برد. این مدرسه از روی مدل مدرسۀ پلیتکنیک فرانسه بنیان گذاشته شد. در این مدرسه، جوانان ایرانی پزشکی، مهندسی، زمینشناسی و علوم نظامی میآموختند و گروهی از استادان فرانسوی در کنار استادان اتریشی در آن درس میدادند. بیشتر دیپلمههای این مدرسه سپس برای ادامۀ تحصیل به فرانسه میرفتند و پس از بازگشت به ایران، به توسعۀ بنیادهای آموزش عالی میپرداختند که به بنیانگذاری دانشگاه در سال 1935 انجامیدند.
La fondation de la première école lazariste à Tabriz en 1839 peut être considérée comme un embryon de l’enseignement moderne en Iran. Cette initiative sera suivie par la création d’autres écoles lazaristes à Ispahan et à Téhéran. C’est en 1889 que l’Alliance française s’installe en Perse. La fondation, sur le modèle français, de l’école polytechnique appelée Dar-al Fonoun en 1851, avait pour but la formation d’une élite moderne. Destinée à enseigner aux jeunes Iraniens la médecine, l’ingénierie, la géologie et les sciences militaires, cette école avait, entre autres, recruté un certain nombre de professeurs français. Ses diplômés poursuivaient souvent leurs études en France
نخستین کاوشهای باستانشناختی در ایران را نیز فرانسویان آغاز کردند. این کاوشها در سال 1884 میلادی در شوش انجام گرفت. سپس در سال 1895، ناصرالدینشاه انحصار کاوشهای باستانشناختی را در ایران به فرانسویان واگذار کرد و بدینسان، هیأتی فرانسوی راهی ایران شد. در سال 1900 دولت قاجار با دادن انحصار کاوشهای باستانشناختی به فرانسویان از آنان خواست که تنها ابژههای طلایی و نقرهای یافته شده را در اختیار دولت ایران قرار دهند. این وضع تا سال 1929 میلادی ادامه یافت تا اینکه ایران به این قرارداد اعتراض کرد و چنین نهادند که فرانسویان جز الواح رُسی، ابژۀ دیگری نباید از ایران بیرون ببرند.
Ce sont encore les Français qui ouvrent la voie en 1884 de la recherche archéologique en Perse. En 1895, ils obtiennent le monopole des explorations archéologiques dans ce pays et en 1900 par une nouvelle convention ils sont tenus à restituer au gouvernement persan uniquement les objets en or et en argent. Les autorités du pays résilieront cette convention en 1929. A partir de cette année, tous les artefacts archéologiques, sauf les tablettes d’argile, et tous les objets de valeur sont considérés comme patrimoine iranien et répartis entre le musée national d’Iran et le Louvre
باستانشناسی فرانسوی در ایران سهم بزرگی در شناخت تاریخ پیش از اسلامِ ایران داشت و نسلی از ایرانشناسان بزرگ فرانسوی در دامان خود پروراند. جای بسی خوشحالی است که هنوز ایرانشناسان فرانسوی برجستهای مانند پییر بریان، ژان کلنز، پییر لوکوک، کلاریس هرناشمیت، هانری دو فوشهکور و دیگران زندهاند و بر گنجینۀ ایرانشناسی میافزایند.
La connaissance de l’Iran ancien doit beaucoup aux recherches archéologiques françaises en Iran. Ces recherches ont donné naissance à une génération d’iranologues dont les œuvres continuent à enrichir la connaissance et à nourrir l’intelligence. Quel bonheur de voir que de grands iranologues français tels que Pierre Briant, Jean Kellens, Pierre Lecoq, Clarisse Herrenschmidt, Henri de Fouchécour et autres continuent d’approfondir notre connaissance de l’Iran
شاد و خرم باشید!
Je vous souhaite santé, bonheur et prospérité
Et j’espère vous retrouver dans la prochaine émission
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید