دسترسی به محتوای اصلی
زمینه ها و دیدگاه ها

نبرد جناح چپ و راست در انتخابات فرانسه و بحران اقتصادی

نتشر شده در:

امروز یک‌شنبه مردم فرانسه پای صندوق‌های رأی‌گیری حاضر شدند تا در نخستین مرحلۀ انتخاب رییس جمهوری آیندۀ فرانسه شرکت کنند. مقابلۀ دو جناح چپ و راست در انتخابات پیش رو هرگز در تاریخ فرانسه تا این حد خصمانه نبوده است. سه کارشناس در این میزگرد از دلایل این مقابلۀ خصمانه، مهم‌ترین بحران‌های فرانسه و میزان توان نامزدهای اصلی برای حل این بحران‌ها می گویند. 

REUTERS
تبلیغ بازرگانی

امروز دور نخست رأی گیری بود و نهایتا یکی از دو نامزد اصلی در دور دوم انتخابات که روز پنجم ماه می، یعنی 16 اردیبهشت برگزار خواهد شد به عنوان رییس جمهوری فرانسه، انتخاب می شوند.

نامزدهای این دوره از انتخابات ریاست جمهوری فرانسه به ترتیب عبارتند از "اوا ژولی" از حزب سبز و طرفداران محیط زیست، "مارین لوپن" از حزب راستگرای افراطی "جبهۀ ملی"، "ژان لوک ملانشون" نامزد ائتلافی از احزاب چپ از جمله حزب کمونیست فرتنسه به نام "جبهۀ چپ"، "فیلیپ پوتو" از حزب جدید ضدسرمایه‌داری، "ناتالی آرتو" از حزب کارگران، "ژاک شومیناد" از حزب همبستگی و پیشرفت (طیف چپ‌های هوادار ژنرال دوگل)، "فرانسوا بایرو" از حزب جنبش برای دموکراسی، "نیکلا دوپن-اینان" از حزب "جمهوری به پا خاسته"، "فرانسوا هولاند" از حزب سوسیالیست و "نیکلا سارکوزی" رییس جمهوری کنونی فرانسه از حزب "اتحاد برای جنبش مردمی".

تا این لحظه بر اساس نظرسنجی ها، فرانسوا هولاند از حزب سوسیالیست و نیکلا سارکوزی از حزب "اتحاد برای جنبش مردمی"، اصلی ترین نامزدهای این دوره از انتخابات ریاست جمهوری هستند. فرانسوا هولاند در آخرین نظرسنجی ها همچنان پیشتاز است اما گفته می شود نظرسنجی ها حکایت از نظر رأی دهندگان در همان روز مشخص دارد و شاید نتوان آن را به روز انتخابات اصلی تعمیم داد.

در این بخش از برنامۀ زمینه ها و زمانه ها، انتخابات ریاست جمهوری فرانسه و رقابت سیاسی نامزدهای آن را با سرکار خانم شهلا شفیق، جامعه شناس و فعال حوزۀ زنان، فریدون خاوند، اقتصاددان و سعید پیوندی، جامعه شناس بررسی می کنیم. هر سه کارشناس میزگرد این هفته در پاریس هستند.

 

چرا در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری فرانسه نسبت به دوره های قبل، میزان مقابلۀ کاندیداها با یکدیگر تا این حد تند شده و دو جناح چپ و راست تا این حد برخورد تند و حتی به گفتۀ برخی خصمانه ای با یکدیگر دارند؟

سعید پیوندی: دو عامل مهم در تند شدن این رقابت ها وجود دارد. عامل اول این که فرانسه با بحران هایی از جمله بحران اقتصادی، بیکاری، قرض خارجی و... مواجه است و تند شدن رقابت نامزدها به راه حل های متفاوتی که ارائه می کنند برمی گردد.

عامل دوم این که شخیت سارکوزی است. او در پنج سال گذشته یکی از غیرمحبوب ترین رییس جمهوری های فرانسه بوده که خیلی از نامزدها تلاش می کنند از طریق مبارزه و برخورد منفی با ایشان افکار عمومی منفی علیه ایشان را به خود جلب کنند. بنابر این باید این تند شدن را هم در شخصیت سارکوزی و نوع برخورد و مدیریت ایشان دانست که واکنش های زیادی نیست به آن وجود دارد.

فریدون خاوند: تا اندازۀ زیادی با تأثیر بحران اقتصادی در این روند موافقم. فرانسه در دورۀ سختی زندگی می کند. مانند خیلی از کشورهای اروپایی، فرانسه هم درگیر یک اصلاحات اقتصادی است که از چند دهۀ گذشته در دنیا آغاز شده است؛ مانند اصلاحاتی که در سال 1980 در کشورهای آنگلوساکسون اتفاق افتاد و یا در سال ها 2000 به وسیلۀ حزب سوسیالیست در آلمان انجام شد و توانست تا حد زیادی آلمان را برای مقابله با بحران آماده کند. این اصلاحات به خاطر روحیۀ فرانسوی ها و تاریخ این کشور انجام نشد. چون انجام این اصلاحات به کارهای بنیادی و مصرف داروهای تلخ و دردناکی نیاز دارد و به همین علت است که بر سر این موضوع اختلاف نظر شدیدی وجود دارد.

شهلا شفیق: مسائل اقتصادی و اجتماعی با هم گره خوده اند. یکی از مسائل بزرگ امروز در برابر جهانی شدن و مسألۀ بحران اقتصادی، گسستگی بین اجتماع، اقتصاد و سیاست و تسلط اقتصاد بر سیاست است که مسائل و معضلات بسیاری به وجود آورده است. امروز در این انتخابات سیاست دارد به جای اصلی خودش برمی گردد. یعنی این که چه جوری سیاست مداران سکان کشور را در دست بگیرند و لزوما تحت تسلط بانک ها و اقتصاد نباشند، این باعث شده است شکاف بین چپ وراست خیلی عمیق تر شود. ما در انتخابات قبلی اختلاف چندانی در برنامه ها میان چپ و راست نمی دیدیم.

در عرصۀ جهانی هم همین طور، شما می بینید یک نوع بازگشت به مجادلۀ سیاسی و جنبش های اجتماعی است که خواهان این هستند که قدرت را در دست بگیرند. یعنی ما به نوعی با یک بازگشت سیاست مواجهیم که خیلی خوب است اما این خودش یک بحراین به وجود می آورد که مسألۀ شخصیت های سیاسی را به وجود می آورد. ده سال پیش می گفتند، رجال سیاسی، دیگر تعیین کننده نیستند و بانک ها تعیین کننده هستند. فکر می کنم امروز ما داریم به دوران پیش از تسلط بانک ها بر سیاست برمی گردیم.

 

به نظر شما اگر بخواهیم از مهم ترین و اصلی ترین بحران های کشور فرانسه در حال حاضر فقط به ترتیب اولویت بندی نام ببریم، این بحران ها از نظر شما چی هستند و کدام یک از نامزدهای فعلی ریاست جمهوری به نظر شما شایستگی و توانایی حل این بحران ها را دارند؟

سعید پیوندی: بحران اقتصادی، بدهی دولت فرانسه، بیکاری و شرایط کار جزو مشکلات اصلی فرانسه هستند. در کنار این موارد با خانم شفیق بر سر ارتباط مسائل اجتماعی با بحران اقتصادی فرانسه موافقم. مشکل آقای سارکوزی در پنج سال گذشته این بوده که با وجود قول هایی که در زمینۀ بهبود وضعیت اقتصاد و آزاد تر کردن بازار کار داده بود؛ اساسا نتوانست درا ین زمین ها موفق باشد و بیلان اقتصادی ایشان منفی است.
این شکست باعث می شود ما فکر کنیم آیا می توان ایشان را کلا نامزد باصلاحیتی برای دومین بار دانست؟

فریدون خاوند: من در این زمینه به هیچ وجه با آقای پیوندی موافق نیستم. مهمترین مسألۀ فرانسه این است که بعد از جنگ جهانی دوم یک قرارداد اجتماعی میان مردم و دولت امضا شد که بر اساس آن یک دولت رفاه همگانی در فرانسه بر اساس قوانین بیمۀ بیکاری، اجتماعی، بازنشستگی، بیکاری و... پایه گذاری شد.

این وضعیت دیگر توانایی تداوم را ندارد و برای این که جامعۀ فرانسه بتواند بخشی از این امتیازها را حفظ کند مجبور است مانند بسیاری از جوامع اروپایی از جمله آلمان، این امتیازها را در راههای دیگری به کار بگیرد. شخصیت آقای سارکوزی و کارهاییی که انجام داده و بخشی از جامعۀ فرانسه با آن موافق نیست، اما در عرصۀ سیاست ما به شخص و ویژگی های شخصیتی او رأی نمی دهیم، به یک سیاست رأی می دهیم.

سارکوزی می‌خواست یک اصلاحات اجتماعی و اقتصادی بزرگ در فرانسه انجام دهد؛ اما مواجه شد با بزرگرتین بحران اقتصادی پس از جنگ جهانی وم و بحران بدهی در اروپا و در مجموع کارهایی کرد که البته برخی از آن ها به نتیجه نرسید به خاطر این که جامعۀ فرانسه به شدت محافظه کار است.

ما محافظه کاران دست راستی تندرو داریم که جلوی اصلاحات اقتصادی را می گیرند، و محافظه کاران بسیار دست چپی افراطی، مثل آقای ملانشون که از روبسپیر، هوگو چاوز، فیدل کاسترو و رژیم چین حمایت می کند و من در ابراز نظرهای ایشان به هیچ وجه مدرنیته و رسیدن به یک جامعۀ بهتر را نمی بینم.

در سیاست، انتخاب، میان خوب و بد نیست، بلکه انتخاب، میان بد و بدتر است و در حال حاضر کشتی فرانسه در منطقه ای طوفانی است و به ناخدای نیرومندی احتیاج دارد که من در آقای فرانسوا هولاند این ناخدای قدرتمند را نمی بینم.

شهلا شفیق: فکر نمی کنم مشکل اصلی فقط در فرانسه باشد. من این خوشبینی را ندارم و فکر نمی کنم که در آلمان یا انگلیس وضع بسیار بهتر است. امروز ما نمی توانیم فقط ضرورت اصلاحات اقتصادی تأکید کنیم بدون این که در نظر بگیریم، چنین اصلاحاتی به کدام خواست های اجتماعی پاسخ می دهد. آدم ها ربات نیستند و خواست هایی دارد. اگر امروز حرف های آقای ژان لوک ملانشون بازتاب اجتماعی پیدا می کند این بازتاب فقط به خاطر گفتمان سیاسی ایشان نیست، بلکه بحث این است که مردم از این تسلط بانک ها بر زندگی شان خسته شده اند. برای این که همیشه وقتی به آن ها قول اصلاحات داده اند؛ این سرمایه دارن بزرگ بوده اند که از این اصلاحات منتفع شده اند.

شما برای این که بتوانید یک جامعه ای را به تحرک و تولید وادار کنید باید این جامعه رویاهایی داشته باشد و این رویاها را امروز درفرانسه، راست، نمایندگی نمی کند. من مطلقا فکر نمی کنم در میان نامزدهای کنونی، یک نامزد ایده آل وجود دارد. نه برنامه هولاند و نه ملانشون به تنهائی پاسخگو نيست شايد تلفيقی از اين دو مناسب باشد . اما فکر می کنم اتفاق مهمی که در این انتخابات افاده این است که مردم به صحنه آمده اند و مسأله از حد انتخاب یک رییس جمهور، فراتر رفته است. طبیعی است که هر یک از این کاندیداها هم در این تقابل می توانند جنبه های عوام فریبانه داشته باشند و حتی به دروغ متوسل شوند.

 

انتخاب هر یک از کاندیداهای اصلی یعنی آقای نیکلا سارکوزی یا آقای فرانسوا اولاند فرانسه را با چه بحران ها و یا پیشرفت ها و فرصت های تازه ای مواجه می کند؟ مزایا و معایب انتخاب هر یک برای فرانسه چه خواهد بود؟

سعید پیوندی: فرانسه در شرایطی است که هر کدام از این دو کاندیدا برنده شوند، ناچار باید دست به اصلاحاتی بزنند که حضم آن برای جامعه می تواند دشوار باشد. مشکلی که من در برنامه های آقای هولاند و آقای سارکوزی می بینم این است که هیچ کدام از این ها یک پروژۀ اساسی که بتواند پاسخ های بالاتری برای حل بحران داشته باشند، ندارند.

فریدون خاوند: فرانسه مشکلات اقتصادی بسیار بزرگی دارد. در سطح اروپا مسألۀ آیندۀ یورو و اتحادیه اروپا مطرح است که متأسفانه در انتخابات هیچ کس دربارۀ آن حرفی نمی زند. برای مقابله با تمامی چالش های فرانسه به کسانی احتیاج داریم که دنیای معاصر خودشان را بشناسند.

ما در میان نامزدها با دو نیروی محافظه کار قرن نوزدهم و قرن بیستم روبه رو هستیم که یکی در جناح خانم لوپن و محافظه کاران افراطی فرانسه است و یکی هم آقای ملانشون که با شعارها و حرف هایش مرا یاد قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم می اندازد.

شانس فرانسه این بود که بتواند یک قدرت متشکل از نیروهای راست مدرن و چپ مدرن تشکیل بدهد که بتواند این کشور را اداره کند و چون امکان چنین توافقی وجود ندارد، امیدوارم آقای سارکوزی پیروز شود و اگر آقای سارکوزی پیروز نشود، امیدوارم آقای هولاند که شخصیتی میانه رو دارد بتواند خودش را از فشار نیروهای چپ افراطی که می توانند برای فرانسه فاجعه آفرین باشند آزاد کند.

شهلا شفیق: اگر آقای سارکوزی انتخاب شوند با ادامۀ روند پنج سال گذشته مواجه خواهیم بود که یک روند رکود و بن بست خواهد بود.
از سویی هم فکر می کنم چالشی که مقابل آقای هولاند خواهد بود این است که چگونه می تواند به خواست های اجتماعی مردم پاسخ بدهد و در عین حال بتواند در مورد مسائلی مانند جهانی شدن، بدهی مالی و نکاتی که آقای خاوند به آن اشاره کردند عمل کند.

 

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

بخش‌های دیگر را ببینید
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.