دسترسی به محتوای اصلی
راهِ ابریشم

با "پله آخر" ایران از پله های فستیوال کارلووی واری بالا رفت

نتشر شده در:

علی مصفا، هنرپیشه ایرانی، با دومین فیلمش "پله آخر" بار دیگر به 47 امین برگزاری فستیوال کارلووی واری بازگشت. او در سال 2005 با اولین فیلمش "سیمای زنی در دوردست"، با نقش آفرینی لیلا حاتمی، در بخش مسابقه ای این فستیوال شرکت داشت.

تبلیغ بازرگانی

در "پله آخر" که باز هم در آن، لیلا حاتمی نقش اول را بر عهده دارد، گرچه علی مصفا همچنان شخصیتی سکوتمند است اما بر خلاف فیلم قبلی، جای بیشتری برای سخنوری دیگران گذاشته و فیلم از ریتم تند تری نسبت به فیلم اول او برخوردار است.
آین فیلم که به گفته کارگردان، نگاهی است به کتاب "مردگان، اثر "جیمز جویس"و به گفته برخی، تأثیری هم از تولستوی در آن دیده می شود که برای من چندان روشن نبود، از زندگی مردی 47 ساله صحبت می کند که در روزمره گی اسیر شده در عین حال احساس می کند همسرش در حال دور شدن از اوست. در این میان به او گفته می شود که سرطان دارد وبه گونه ای محکوم به مرگ است. اما پیش از این زمان، به دلیل یک رخداد ناگهانی می میرد و سپس ناظر شخصیت های مختلف زندگی اش و مفسر رفتار بازماندگان می شود.

13:28

گفتگو با علی مصفا

در این فیلم که داستانش با رفت و آمد به گذشته تعریف می شود، زندگی این زوج و شکل گرفتن سایه یک رابطه سه گانه، بیشتر برخالی بودن زندگی شخصیت اصلی داستان انگشت می گذارد. شخصیتی که نقشش را خود کارگردان، یعنی علی مصفا، بازی می کند.
از علی مصفا پرسیدم چگونه شد که هشت سال برای ساختن این فیلم زمان گذاشته و چرابه اینگونه رابطه پرداخته چون همیشه گفته می شود نویسندگان و یا سینماگران از زندگی خود و یا دور و برشان الهام می گیرند. درحالی که زندگی زوجی او ظاهرأ از ثبات برخوردار است. یا به عبارت دیگر این برمی گردد به زندگی شخصی خود او و یا واقعأ با الهام از کتاب "جیمز جویس" ساخته شده ؟
گفتنی است که پوستر فیلم "پله آخر" که اثر محمدحسین شهیدی، نقاش ایرانی، است برنده جایزه بهترین پوستر فیلم جشنواره فیلم کارلووی واری شد .
این فستیوال، از آغاز ماه ژوئن تا چهارم ژوئیه 2012 ، از علاقمندان سینما دعوت کرده بود تا از راه اینترنت یکی از 23 پوستر فیلم شرکت کننده در این جشنواره را بر بگزینند.. بر اساس این نظرسنجی، پوستر فیلم "پله آخر" جایزه بهترین پوستر جشنواره را گرفت.
سایت جشنواره کارلووی واری، با اعلام این خبر در روز 5 ژوئیه، به نقل از علی مصفا، کارگردان این فیلم می نویسد: "در پوستر فیلم های ایرانی معمولا ازعکسی از صورت شخصیت اصلی فیلم استفاده می شود. اما ما خواستیم کار دیگری کرده باشیم .. من به فکر استفاده از نقاشی افتادم و به دوست نقاشم، شهیدی، چند عکس را نشان دادم و او این نقاشی را کشید. بعد فقط کمی آن را تغییر دادیم."

"کودکان بلویل" یا همان "شهر زیبا" به روی پرده سینما ها در فرانسه می آید

پس از موفقیت بزرگ اصغر فرهادی در سینما های فرانسه با فیلم "جدائی نادر از سیمین" ، ربودن اسکار و آماده ساختن فیلمی با شرکت "ماریون کوتیار" هنرپیشه صاحب اسکار فرانسوی و "طهار رحیم"، هنرپیشه به تازگی مطرح شده این کشور، فیلم های پیشین این کارگردان مورد توجه قرار گرفتند. از این رو پس از "درباره الی" و "چهارشنبه سوری" که به اشتباه در جراید از آن به عنوان اولین فیلم اصغر فرهادی صحبت می رفت، دومین فیلم فرهادی "شهر زیبا"، با نام "کودکان بلویل" در روز 11 ژوئیه به روی پرده سینما ها می آید.

در این فیلم، اصغر فرهادی مقوله اعدام نوجوانانی را مطرح می کند که پیش از رسیدن به هژده سالگی به قتل دست زده اند و دستگاه قضائی منتظر این است که آنها به هژده سالگی برسند تا اعدامشان کند. طبیعتآ داستان در محله های فقیر و نازیبای یک شهر بزرگ می گذرد اما همان دنیای فیلم های فرهادی یعنی دنیای بسته شخصیت ها و مسائلشان در آن حاکم است.

بدین ترتیب می بینیم اصغر فرهادی گوی سبقت را از دیگران ربوده به عنوان سردمدار نسل دیگری از سینمای ایران مطرح می شود. چرا که او توانسته بیشتر از سینماگران دیگر این کشور به درون همه طبقات اجتماع در فرانسه رخنه کند و مهم تر از همه این که نام این سینماگر خواهد توانست از این پس، همچون برخی سینماگران شناخته شده دیگر، خیل بزرگتری از دوستداران سینما را به سینما ها بکشاند.

"سهم فرشتگان" در دل تماشاگران سهم گرفت

کن لوچ سینماگر خوب انگلیسی که نخل طلای فستیوال کن را در سال 2006 برای فیلم "باد بر میخیزد" ربود ، پس از گرفتن جایزه هیأت داوران همین فستیوال برای فیلم جذاب "سهم فرشتگان" در ماه مه گذشته، به پرده سینماها بازگشت.

دادن این جایزه بدین دلیل نبود که "کن لوچ" در فضائی پر از بحث بر سر کاستی های اقتصادی و انسانی ، فیلمی شاد و امیدوار کننده می آفریند، بلکه بدین دلیل که "کن لوچ" طبق معمول همیشگی خود پس از قرار دادن دکور در اجتماعی که در آن قشر محروم با مشکلات خود دست و پنجه نرم می کنند و چندان امیدی هم به رهائی از بن بستهایشان ندارند و بنابراین در دایره بسته خشونت، تبهکاری و شکست قرار می گیرند،این کارگردان متعهد، با طنز بسیار نشان می دهد که اگر بخت دیگری به این جوانان داده شود و در آنها علاقمندی به حرفه یا شناختی به وجود آید، این دایره بسته می تواند شکسته شود.

در فیلم "سهم فرشتگان" نه تنها می بینیم چگونه یک گروه جوان بی دست و پا موفق به ربودن کالائی پر قیمت می شود بلکه می فهمیم که پس از تقطیر ویسکی، میزان الکلی که تبخیر می شود را "سهم فرشتگان" می خوانند. در این فیلم سهم فرشتگان راه آینده ای روشن را برای این جوانان باز می کند.

 

فستیوال "آوینیون" صحنه ای برای نشان دادن دنیائی در بحران

فستیوال تآتر و هنرهای مختلف شهر "آوینیون" در جنوب فرانسه که از زمان بر پا شدنش در سال 1947 توسط "ژان ویلار" به این سو تبدیل به یکی از مهمترین رویداد های فرهنگی فرانسه شده است، در 66 امین برگزاری خود، از روز 7 تا 28 ژوئیه ، 2000 برنامه را ارائه می دارد.
این فستیوال از سال 2004 به این سو ، که همه ساله یک هنرمند را برای پیاده کردن برنامه خاص آن سال، شریک خود می کند و اکثرأ نمایش ها و آثاری را به اجرا در می آورد که برخی از آنها طی مدت فستیوال خلق می شوند، امسال بیشتر شاهد نمایش هائی خواهد بود که بحران و پرسش های مهم امروز جهان را منعکس می کنند.
امسال هنرمندشریک "سایمون مک برنی" ، کارگردان انگلیسی تآتر است که اثر موفق خود "استاد و مارگریت" برگرفته از رمان "بولگاکف" را برای اولین بار در فرانسه به روی صحنه می آورد. این هنرمند این رمان را اثری مهم برای طرح پرسش پیرامون دید انسانها، واقعیت و تخیل می داند.
گفتنی است که نبود انگلستان، مهد تآتر، سالها، به طور کلی و یا نسبی ، در فستیوال "آوینیون" احساس می شد و بیشتر این فستیوال نگاهش به سوی المان و شخصیت هائی چون "برشت" و "توناس اوسترمایر" معطوف بود.
چرا که در این سالهای پس از جنگ دوم جهانی، تآتر نو آور ومدرن شده المان، جائی برای انگلستان نمی گذاشت که در آن نمایشنامه نویسانی چون "هارولد پینتر" و "هوارد بارکر" وجود داشتند و هنر پیشگانی چون "بن کینگزلی" و "جرمی آیرونز" ویا "کنث برانا" که بعد ها از هالی وود سر درآوردند، صحنه را پر می کردند. دلیل این بود که میزآنسن نمایش ها بسیار آکادمیک باقی مانده بود. اما اکنون هنرمندان سرزمین شکسپیر که به "اوینیون" دعوت شده اند، از نو شدن هنری حکایت می کنند که دیگر به دلیل بحران اقتصادی توسط دولت انگلستان حمایت نمی شود.

در این شرایط است که "سایمون مک برنی" و همکاران دیگرش از جمله گروه "شفیلد" به آوینیون دعوت شده اند و گروه "1927" هم با نمایش "حیوانات و کودکان کوچه ها را قلمرو خود ساخته اند"، که امتزاجی است از سینمای انیمیشن و تآتر سبک برشت، رویکرد دیگری از تآتر انگلیسی را ارائه می دارند.
فستیوال "آوینیون" که توسط "ژان ویلار" و همکاران دیگرش، زیر عنوان "هفته هنرهای دراماتیک در آوینیون" در سال 1947 آغاز به کار کرد و از همان آغاز ایوان"شهر پاپ ها" را صحنه خود قرارداد، در واقع هدفش علاقمند کردن جوانان و آن افرادی بود که هرگز به تآتر توجهی نمی کردند و آن را متعلق به نخبگان می دانستند. اعضای گروه تآتر که در میانشان نام چهره فراموش نشدنی این هنر "ژرار فیلیپ" دیده می شود، با حمایت و همکاری بسیار نزدیک مردم شهر توانستند با بیرون کشیدن نمایش از صحنه تآترهای متعارف وبردن آن به مکان های غیر متعارف، شمار بزرگی از تماشاگران رابه این شهر بکشانند و به این شمار بیافزایند.
آنها توانستند مردم را با آثاری چون "سید" اثر "کرنی"، "ریچارد دوم" اثر شکسپیر و "پرنس هامبورگ" اثر "کلیست" آشنا کنند.
از سال 1964 به بعد"ژان ویلار" تصمیم گرفت در های فستیوال را به روی هنرهای دیگر نیز بگشاید. در نتیجه رقص و سینما را هم به آن افزود و از کارگردانان سینما هم برای طراحی صحنه دعوت به عمل آورد. او به شمار مکان های نمایش در شهر افزود و مدت این رویداد هنر را به 4 هفته افزایش داد.
پس از مرگ ژان ویلار در روز 28 مه 1971 ، دستیار او "پل پوو" مشعل را به دست گرفت و اشکال دیگر فرهنگی را به آن افزود. از جمله اجرای آفرینش های موسیقی ، تاتر کودکان، شعر و کتاب خوان، جلسات بحث...
این خلاصه ای از تاریخ تحول بخش "این" یا درون ویابخش رسمی فستیوال بود. بخش "آف" یا بخش غیر رسمی با نمایش "ناپالم" اثر "آندره بندتو" در سال 1968 در حاشیه فستیوال آغاز شد. در آن فستیوال، نمایش " پایاس با سینه های برهنه" در خیابان اجرا گردید و رسوائی به بار آورد و مقامات شهر را بر این داشت که نمایش آن را ممنوع سازند. اما نظر به اینکه این نمایش ها مصادف شده بود با انقلاب داشجوئی و کارگری در فرانسه، این بخش اهمیت پیداکردو هم اکنون در بیش از100 مکان مختلف برگزار می گردد. در بخش رسمی 35 تا 40 نمایش، 300 بار در 20 مکان مختلف که اکثرأ بناهای تاریخی هستند و اغلب در فضای باز به روی صحنه می آیند. بخش غیر رسمی توسط سازمان دهندگان فستیوال رسمی مدیریت نمی شود و تنها یک انجمن به کار خبر رسانی، دادن خدمات و پخش برنامه های مشترک می پردازد. امسال "بهار عرب" و تولیداتی که در این پیوند به روی صحنه آمده اند در حاشیه برنامه های این بخش قرار داده شده است.
گفتنی است که بین 20 تا 40.000 نفر به تماشای نمایش های مجانی می روند. و حدود 450 خبرنگار هم این رویداد مهم هنری تابستانی راپوشش می دهند.
در آمد حاصله از این رویداد برای کسبه و دیگر مشاغل شهر "آوینیون" 23 میلیون یورو تخمین زده می شود.

"دوکوفله" مروری بر سی سال کار خود می کند

یکی از خلاق ترین طراحان باله مدرن فرانسه بدون شک " فیلیپ دوکوفله" است که از سی سال پیش، با طراحی های عجیب و نمایش های بزرگ خیابانی و مکانهای بزرگ ، جای خاصی در دنیای رقص و صحنه آرائی برای خود یافته است.
به مناسبت این سی سالگی او به درون انبار گروه خود سر زده، اشیاء، زیور آلات، لباسها و کفش های نمایش های مختلف را بیرون کشیده، تا روز 16 ژوئیه، در نمایشگاهی به مرور بر بخشی از نمایش های عظیمی می پردازد که در زمان خود شگفت زده کرده بودند. البته مکان "گراند هال" مجموعه "ویلت" هم بسیار بزرگ است و به کسی که ازجمله نمایش شگفت انگیز رژه روز 14 ژوئیه چند سال پیش را طراحی کرده بود امکان می دهد که آفرینش تازه اش به نام "پانوراما" را به نمایش در آورد که از بخش هائی از اولین باله هائی وی تشکیل شده،. البته هستندکسانی که اورا تنها به عنوان طراح نمایش های بزرگ قبول دارند و از این رو دلشان میخواست تمامی یک نمایش را ببینند ، اما به هر حال دیگرانی که کارهای این هنرمند را چندان دنبال نکرده اند، از ورای این رویدادبه استعداد فوق العاده "دوکوفله" در اجرای دقیق و حساب شده نمایش های عظیم پی می برند.
دخالت هنرمندان در سیاست.

"آلیور استون" ، رئیس جمهوری مکزیک را یک فاجعه خواند

چند روز پیش از انتخابات ریاست جمهوری مکزیک در روز اول ژوئیه، "آلیور استون"، سینماگر آمریکائی که برای نمایش فیلمش "وحشی ها" به "بورلی هیلز" آمده بود، "فلیپه کالدرون"، رئیس جمهوری بازنده مکزیک را یک "فاجعه" خواند وگفت او مردم کشورش را در کابوس فرو برده است.
علت این بود که "آلیور استون"، در فیلم خود به مبارزات خونین تولید کنندگان کالیفرنیائی حشیش و یک کارتل مکزیکی مواد مخدر می پردازد.
او می گوید "کالدرون" که این سینماگر وی را با "بوش" مقایسه می کند، با اعلان جنگ به کارتل های مواد مخدر، شمار آنها را از چهار به هفت رسانده وبه افزایش خشونت ها افزوده است.
در واقع از سال 2006 به این سو که مبارزه با قاچاقچیان موارد مخدر به ارتش سپرده شده، بیش از 50.000 نفر که بسیاری از آنها مردم عادی بودند، کشته شده اند.
"آلیور استون" همچنین "کالدرون" را متهم به تقلب در انتخابات ریاست جمهوری سال 2006 می کند که تنها با کمتر از یک پوئن بر رقیب خود از حزب چپ، "آندرس مانوئل لوپز" پیروز شد. گر چه "آلیور استون" آرزو کرد که "انریکه پیه نا نینتو" کاندیدای حزب " انقلابی رسمی" پیروز شوداما افزود او می بایست با آمریکا همکاری کند تا بتواند از پس جنایتکارانی بر اید که در قاچاق مواد مخدر شرکت دارند.
"انریکه پیه نا نینتو" در انتخابات پیروز شد اما نباید فراموش کرد که حزب او طی 71 سال، از سال 1929 تا 2000 در مکزیک در قدرت بود و این کشور را در دیکتاتوری فرو برده بود. حال این پرسش پیش می آید که آیا مکزیک بار دیگر در این تله خواهد افتاد ؟ خوشبینان می گویند که دیگر مردم مکزیک آن مردم گذشته نیستند و گرچه شمار فقیران در این کشور بالاست و بیش از 8 میلیون جوان آن نه دیپلمی دارند و نه یک کار درست، افزایش چشمگیر طبقه متوسط از سال 1994 به این سو که اکنون نیمی از جمعیت کشور را تشکیل می دهند ، افزایش 5% شمار دیگر ی از مردم به مالکیت خانه هایشان، افزایش شمار اتومبیل ها و تلفن همراه ، همگی عواملی هستند که می توانند از بازگشت دیکتاتوری جلوگیری کنند.
به هر حال فیلم "وحشی ها"، با شرکت "بنی سیو دل تورو"، "سلما هایک"و "بلیک لایولی" در روز 6 ژوئیه در آمریکا به روی پرده سینما ها آمد.

"بونو" وترانه اش به مناسبت دوره سفرهای "آنگ سان سو چی" به اروپا

آنگ سان سو چی ، برنده جایزه صلح نوبل و نماینده پارلمان بیرمانی که سالها در کشورش در حبس خانگی به سربرد و پس از 21 سال برای گرفتن جایزه صلح نوبلش به نروژ آمد و طبیعتأ به انگستان، کشوری که درآن تحصیل و ازدواج کرده بود هم سری زد. در روزهای 26 تا 29 ژوئن به دعوت "فرانسوآ هولاند"، رئیس جمهوری فرانسه، به این کشور آمد.
پیش از آن خواننده گروه بنام "یو 2 " که در اسلو با وی دیدار نمود از تحسین خود از زنی سخن گفت که بهترین سالهای عمرش را وقف مبارزه برای آزادی و دمکراسی در کشور ش کرده، از فرزندان وخانواده اش دور ماند و شوهر انگلیسی او هم به دنبال ابتلا به بیماری سرطان بدون این که بتواند همسرش را ببیند درگذشت.
"بونو، خواننده گروه "یو تو" که ترانه ای را هم در وصف این زن مبارز ساخته، می گوید آنچه بیشتر او را شگفت زده کرده، آرامش و عدم خشونت این زن است. "بونو" می افزاید : "با "داوسو" (که لقبی است مهربانانه که مردم برمه به آنگ سان سو چی داده اند و منظور خاله "سو" است) شما تنها احساس نمی کنید که صلح به معنای نبود جنگ است بلکه احساس می کنید که صلح به معنای نبود جنگ در درونمان است."
ترانه ای که "بونو"، ستاره موسیقی راک، برای "آنگ سان سو چی" ساخته "واک آن" (به راه رفتن ادامه بده) نام دارد که با استقبالی که در همه جا از "آنگ سان سو چی" به عمل می آمد و در خور یک ستاره راک بود ، همخوانی دارد. به عنوان مثال، هزاران هزار نفر در مراسمی که "آنگ سان سو چی" شرکت می کرد حاظر می شدند وبرایش دست می زدند.

 

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

بخش‌های دیگر را ببینید
  • 08:45
  • 08:53
  • 09:56
  • 15:40
  • 09:08
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.