دسترسی به محتوای اصلی
راهِ ابریشم

پاریس نیز به پیشواز نوروز می رود

نتشر شده در:

تآتر شهر پاریس به مناسبت نوروز 1392، در روزهای 23 و 24 مارس با شماری کنسرت، فیلم های مستند، کارگاههای موسیقی، رقص و نقاشی برای کودکان و نیز آشپزی ایرانی به استقبال نوروز وسال نوی ایرانی می رود.

تبلیغ بازرگانی

در اطلاعیه خود، تآتر شهر، با معرفی جشن نوروز و معنای آن، می نویسد: حدود 300 میلیون نفر در جهان همراه با سنت های ویژه خود فرارسیدن بهار را جشن می گیرند و یاد آوری می کند که یونسکو در روز 23 فوریه 2010 ، نوروز را به عنوان میراث فر هنگی غیر ملموس جهان به ثبت رساند.

در کنسرت های گوناگون این تآتر، کشورها و اقوام فارسی زبان شرکت دارند.

درآغاز، در ساعت 8:30 دقیقه روز 23 مارس، "آریانا وفاداری"، خواننده اپرا، به تنهائی آوازهای زرتشت را اجرا می کند و در همان برنامه سعید شنبه زاده، نوازنده نی انبان همراه با پسرش نقیب شنبه زاده، نوازنده دمام و حبیب مفتاح، نوازنده سازهای کوبه ای هنرنمائی می نمایند.
دربرنامه دیگر هنرمندان کرد ترکیه، عراق و ایران موسیقی نوروزی خود را ارائه می دارند.
گروه هنری تاجیکستان هم رقص و هم آواز اجرا می کند و بار دیگر علاقمندان می توانند آوای بسیار زیبا ی "آقا نظر آلوواتف" را بشنوند که رقص و آواز "صاحبه دولت شایوآ" را به همراهی سه نوازنده دیگر همراهی می کند.
www.theatredelaville-paris.com/spectacle-weekendnorouzchantmusiquedansepopulaires-486

در برنامه دیگری که"سالن موسیقی" نام گرفته، در روز یکشنبه 24 مارس در ساعت 11، "عبدالولی عبدالرشید اف" ، نوازنده "ساتو" و "تنبور" و برنده جایزه موسیقی های جهان رادیوی "فرانس موزیک" در سال 2012 آوای "آزادخان آشورووا" را همراهی می کند. "شیراز الدین جورآیف" هم با دو تار خود به آنها می پیوندد.
 

باز هم در روز یکشنبه، در ساعت 5 بعد از ظهر، مرجان وحدت همراه با محمد معتمدی "آواز"، پاشا هنجنی، نی، آزاد میرزا پور، تار، سینا جهانبانی، کمانچه و و حسین زهاوی، دف و دهل کنسرتی اجرا می کنند.
در همین برنامه، خواننده بسیار خوش صدای ازبک، "یولدوز توردیوآ" ، همراه با چهار نوازنده گروهش، موسیقی سمرقند و بخارا را ارائه می دارند
همایون سخی، نوازنده رباب و "سیار هاشمی"، نوازنده طبله، به نمایندگی از افغانستان به پیشواز نوروز می روند.
پیش از این کنسرت ها، در ساعت 3 بعد از ظهر، در کافه "دز اویت" ، "ژان کلود کریر" نویسنده و سناریست و کسی که "منطق الطیر" عطار را به کارگردانی "پیتر بروک" به روی صحنه برد، همراه با نهال تجدد به خواندن این اشعار به فرانسه و فارسی می پردازند.
کار گاههای متعددی هم برای آشنائی کودکان با نقاشی، رقص و موسیقی پیش بینی شده، فیلم "بادکنک سفید" ساخته جعفر پناهی و مستندی درباره نوروز در کافه "دز اوویه" به نمایش در می آید.
www.theatredelaville-paris.com/rencontres-agenda-16

مرکز فرهنگی "پویا"، طبق معمول همه سال، در روز 19 مارس، در ساعت 18:30 دقیقه مراسم چهارشنبه سوری و جشن نوروز را برگزار می کند.

موسیقی شاهنامه


حال که در دنیای نورزو و جشن های بهاری هستیم، بی مناسبت نیست درباره برنامه ای سخن بگوئیم که در روز 28 فوریه توسط انجمن فرهنگ آزاد و به همت ناهید انزلیچی برگزار شد و در آن قاسم طالب زاده، نوازنده ویلن و آهنگساز در مورد موسیقی شاهنامه سخنرانی کرد.

12:44

گفتگو با قاسم طالب زاده، نوازنده ویلن و آهنگساز

از او پرسیدم چگونه شد که به مقوله موسیقی در شاهنامه توجه کرده است ؟
قاسم طالب زاده به حافظ، جامی و منوچهری هم اشاره کرده می گوید همه این شعرا در کتابهای خود به موسیقی زمان خویش و یا زمانهای پیش تر پرداخته اند که امروزه به آنها توجهی نمی شود.
قاسم طالب زاده که سازهای نام برده شده در شاهنامه را به دو دسته سازهای بزمی و رزمی تقسیم می کند، در پاسخ به این پرسش که بر مبنای چه داده هائی ادعا می کند پیشینه تاریخی موسیقی در ایران به پنج هزار سال پیش باز می گردد ؟ می گوید: بر مبنای لوحی متعلق به 5 هزار سال پیش که پیدا شده و بر روی آن ما یک ارکستر کوچک متشکل از چهار نوازنده را می بینیم که در برابر شخصیتی می نوازند. ارکستری که در آن یکی چنگ می نواخته، دیگری در بوق و یا شاخ گاو می دمیده، یکی آواز می خوانده و چهارمی طبل می زده است.

کنسرت مجید خلج


ماه مارس، به دلیل فرار سیدن نوروز و سال نو، ماه پرباری است و از گوشه و کنار خبر کنسرت های بسیار می آید.
یکی از آنها برنامه ای است که مجید خلج، نوازنده سازهای کوبه ای ایرانی، در روز 24 مارس درساعت 19 بعد از ظهر، همراه با "ارمان سیگارچی"، عود؛ "کارین گونسالس"، رقص فلامنکو و "سروپ اوهانسیان"، رقص ارمنی، برنامه ای در محل "سالن راسپای" اجرا می کنند.
در این برنامه تماشاگر به تماشای امتزاج موفقیت آمیز موسیقی ایرانی با هنر رقص فرهنگ های دیگر می نشیند و همراه با ریتم های کوبنده به سفری خارج از زمان و مکان دست می زند.
گفتنی است که مجید خلج، افزون بر نواختن سازهای کوبه ای گوناگون ایرانی، به کار آموزش این سازها در "انستیتوی موسیقی شناسی" دانشگاه سوربن پاریس، آکادمی موسیقی شهر "بال" در سویس و شهرک موسیقی پاریس هم سرگرم است.
او با بیشتر نوازندگان بنام موسیقی و آواز ایرانی همکاری داشته است.
SALLE RASPAIL, 216 BD RASPAIL, 75014 PARIS 14

 
"گاتسبی بزرگ" در مراسم گشایش فستیوال کن

گاتسبی بزرگ، برگرفته از کتاب "اسکات فیتز جرالد" و ساخته "باز لورمان"، کارگردان استرالیائی، در مراسم گشایش 66 امین فستیوال کن به نمایش در خواهد آمد.
در این فیلم سه بعدی که در بخش خارج از مسابقه گنجانده شده، "لئوناردو دی کاپریو" نقش "گاتسبی" را ایفا می کند .
کارگردان فیلم می گوید از این که به فستیوال کن می آید، فستیوالی که همواره با او سخاوتمند بوده، بسیار خشنود است به ویژه این که "کن" از "سن رافائل"، شهر ساحلی دیگردریای مدیترانه دور نیست که در آن "فیتزجرالد" چند فصل مهم و سرشار از احساسات این کتاب فوق العاده خود را نوشته است.
گفتنی است که در سال 2001 نیز "باز لورمان" فیلم خود "مولن روژ" را باز هم در مراسم گشایش فستیوال به نمایش در آورده بود.
باز هم شایسته یاد آوری است که آخرین اقتباس از این داستان "فیتزجرالد" در سال 1974 توسط "جک کلیتون" کارگردانی شد و در آن فیلم "رابرت رد فورد" و "میا فاروگ" نقش آفرینی کردند.
نام فیلم های دیگر فستیوال کن در اواخر ماه آوریل اعلام خواهد شد.

"نه" گفتن به دیکتاتور

در سال 1988 ، "اگوستو پینوشه"، دیکتاتور شیلی، برای به دست آوردن دل افکار عمومی درجهان تصمیم می گیرد ریاست جمهوری خود را به همه پرسی بگذارد. رهبران اپوزیسیون، با امکانات ناچیز، یک جوان با استعداد در زمینه تبلیغات بازرگانی را متقاعد می کنند که به آنها کمک کند تا آنها بتوانند با گرفتن پاسخ "نه" از اکثر شهروندان، "پینوشه" را شکست دهند.
این کار که در آغاز نا ممکن به نظر می رسید، با ترفند های این جوان که نقش او را هنرپیشه بسیار خوب مکزیکی "گابریل گارسیا برنال" ایفا می کند، ممکن می شود. "گابریل گارسیا برنال" که توانسته با بازی در فیلم هائی چون "خاطرات سفر"، ساخته "والتر سالس" در نقش "چه گه وارا "ی جوان ؛ "آموزش نادرست" ساخته "پدرو آلمو دو وار"؛ "بابل"، ساخته "الخاندرو گونسالس اینیاریتو " و یا "حتا باران"، ساخته "ایسیار بولن"، تصویری از یک هنرپیشه متعهد را از خود بدهد.
فیلم "نه"، ساخته "پابلو لارن" را نمی توان از نظر ساختار و فیلمبرداری، یک شاهکار نامید، اما شیوه مستند وار، آمیختن فیلم های آرشیو به بخش داستانی و پیام سیاسی آن است که نظر را جلب می کند.
فیلم "نه" نشان می دهد که با استفاده به جا از طنز برای رساندن پیام های سیاسی می توان دیکتاتورهای مخوفی چون "پینوشه" و ارتش سرکوب گر او را به زانو در آورد.
گفتنی است که از "پابلو لارن"، کارگردان شیلیائی، در گذشته فیلم بسیار خوب "تونی مانه رو" را دیده بودیم که پس از شرکت دربخش هفته منتقدین فستیوال کن در سال 2008، جوایز شماری فستیوال را از آن خود کرد. در آن فیلم نیز "لارن" به شکل غیر مستقیم به اختناق سیاسی و امکان پایمالی قانون توسط انسانهای روان پریش را نشان می داد که به دلیل سوء استفاده دستگاه حکومت و پلیس مخفی از قدرت ، می توانستند بدون ترس از مجازات به قتل هم دست بزنند.

"ترنس مالیک" از سکوت به پر چانگی کشیده شده است

پس از کناره گیری از سینما از سال 1978 یعنی سال ساختن دومین فیلم مهم خود "روزهای بهشت" تا بازگشت پر سرو صدا در سال 1998 با "خط قرمز" "ترنس مالیک"، کارگردان خاص آمریکائی، باز هم با فاصله ی زمانی دراز، فیلم های "دنیای تازه" و "درخت زندگی" را ساخت که "درخت زندگی" درسال 2011 برایش نخل طلای فستیوال کن را به ارمغان آورد. فیلمی که نیم ساعت آغازینش برجسته بود و بازی دوریین و تصاویر طبیعت بیننده را مجذوب می نمود. اما پس از آن فیلم دچار مذهب زدگی و به گونه ای روشن تبلیغ مذهبی می شد.
حال با آمدن آخرین فیلمش "در تقدیس شگفتی" یا "در مروی"، مکانی در "مون سن میشل" در ساحل دریای شمال در فرانسه، به روی پرده سینما ها و خبرهائی که به گوش می رسد و بر مبنای آنها او فیلم تازه ای را به فستیوال کن ارائه نموده، به نظر می رسد که این کارگردان گوشه گیر به پر چانگی تمایل پیدا کرده است. که این جای بسی تأسف دارد چرا که "ترنس مالیک" که فیلم های آغازین برجسته اش نوید جلوه یک کارگردان ناب و اساسی را می داد، دارد خود را تکرار می کند. به عبارت دیگر "در تقدیس شگفتی" به گونه ای دنباله فیلم "درخت زندگی" به نظر می اید بدون این که چون در "درخت زندگی" داستان اهمیت و یا نقشی داشته باشد.
در این فیلم یک داستان پایه ای بسیار معمولی، یعنی لحظات عاشقی و جدائی یک زن و مرد و چند مخلفات دیگر بهانه ای می شود برای کنار هم گذاشتن پلان های بسیار زیبا، بازی با دوربین، نشان دادن آسمان آبی، موهای پراکنده در باد شخصیت زن، حرکات موزون و رقص وار و در هم امیختن بدن دو شخصیت اصلی که صحنه های باله را به یاد می آورد. صحنه هائی که با صدای درون همراهی می شود و دیالوگ ها بسیار کم هستند.
شاید بتوان گفت که "مالیک" که از سال 1974 به این سو با هیچ کس مصاحبه نکرده، از میهمانی و جشن و جمعیت گریزان است، می خواهد از ورای فیلم هایش با دیگران راز و نیاز و نجوا کند و با این دسترسی ناپذیری از خود یک اسطوره بسازد !!
علیرغم این ویژگی ها و این که "مالیک" قادر است همه صحنه های مربوط به یک هنرمند را ببرد و بیرون اندازد، باز هم بسیاری از ستارگان سینما آماده اند از خود گذشتگی های بسیاری برای بازی در فیلم های او بکنند.
گفتنی است که "مالیک" زمان درازی را برای مونتاژ فیلم هایش می گذاردو به عنوان مثال مونتاژ "روزهای بهشت" دو سال و "درخت زندگی" سه سال به درازا انجامیده است.
او همچنین عادت دارد که بی سر وصدا ناپدید شود و دست همه را در حنا بگذارد. از جمله دو تهیه کننده وی "رابرت گیسلر" و "جان روبردو" هستند که پول و سلامتی خود را به دلیل امروز و فردا کردن این کارگردان از دست دادند تا سرانجام پس از پانزده سال "مالیک" فیلم "خط قرمز"، فیلمی که توسط آنها تهیه می شد، را ساخت!!
تا چندی پیش، این بلند پروازیها و یا سختگیریهای "مالیک" می توانست بازخوردی داشته باشد اما اگر او در این دنیای تازه اش بیشتر فرو رود، شاید دیگر کسی در خانه او را به صدا در نیاورد. چرا که کمتر کسی به مدت دو ساعت و نیم به تماشای فیلمی خواهد نشست که جز چند ترفند زیبای تکراری، جذبه خاصی ندارد.  

معجزه "شوگر من"

در دوران کریسمس، فیلم مستند "شوگر من"، ساخته "ملک بن جلول" از سوئد و برنده اسکار بهترین فیلم مستند و بهترین مونتاژ صدا، در سه سالن سینما به نمایش در آمد. جالب اینجاست که امروز این فیلم بار دیگر در 46 سالن سینما به نمایش گذاشته شده و 67.000 نفر هم به دیدن آن رفته اند.
حال چرا معجزه ؟ به این دلیل که فیلم "شوگر من" نشان می دهد که چگونه "سیکستو دیاز رودریگز"، ششمین فرزند یک خانواده ای پر بچه و مکزیکی ساکن شهر "دیترویت"، در ایالت میشیگان آمریکا که در سال 1942 به دنیا آمد و در آغاز تحت تآثیر پدرش که موسیقی "بلوز" سیاهپوستان را اجرا می کرد به موسیقی علاقمند شد، نتوانست جائی برای خود کسب کند و هیچکدام از صفحه هایش خریداری پیدا ننمود..
اما بعد ها، بدون این که خود بداند، صفحه ای را که در سال 1969 به نام "کلد فکت" پر کرده بود، در سال 1974 در آفریقای جنوبی، استرالیا و زلاند نو معروف شد و از خواننده اش"سیکستو رودریگز" خواننده ای در حد الویس پریسلی در آنجا ساخت. این صفحه بدون این که از رادیو پخش شود، تبدیل به یک آلبوم طلائی شد.
"سیکستو رودریگز" صدقه سر اینترنت در سال 2008 مطرح گردید و پس از آن آلبوم "کلد فکت"و سال پس از آن "بازگشت از واقعیت" وی دوباره منتشر شد.
حال می بینیم که پس از بازگشت دوباره به دنیای موسیقی در 70 سالگی، فیلمی که ماجرای زندگی   "سیکستو رودریگز" را به تصویر می کشد هم، سه ماه پس از یک نمایش محدود، بار دیگر با هیاهوی بسیار به روی پرده سینما ها می آید. او باید از سرنوشت سپاسگذار باشد که دست کم در 70 سالگی بخت به او رو کرد و خواننده ای که در سال 1969 شاید تنها شش نسخه از نخستین صفحه اش را به فروش رسانده بود، امروز توانسته به چنین موفقیتی دست یابد.

بیگانه بودن در شهر خود


در چارچوب برنامه هائی که "شهر ازدیدگاه شاعرانه" نام گرفته و زاده گفت وگو ها، مقایسه ها، خاطرات، شباهت ها وبی شباهتی ها ی دو شهر تهران و آتن میان سرور کسمائی، نویسنده ایرانی تبارو "آن دیمیتریادیس"، یونانی تبارهستند ، در چهارمین دیدار خود در روز 23 مارس ، در هتل "لوته سیا"، مبتکران این برنامه، موضوع "بیگانه با شهر خود"، را برگزیده اند. از این رو، با یاری "پدرو کدیور" کارگردان تآتر و نویسنده ایرانی و "پتروس سواستیکو گلو"، کارگردان تآتر وسینمای یونانی از مسکو به آتن و سپس به شیراز و برلن سری میزنند.
در این برنامه، این دو کارگردان که در کشورهای مختلف تحصیل و کار کرده اند و به زبانهای مختلف سخن می گویند، از تجربیات خود می گویند.
"پدرو کدیور" بخش هائی از کتاب خود "انتهای واقعیت" را می خواند که ره آورد دو سفرش به ایران است.
"پتروس سواستیکو گلو" نیز بخشی از فیلمی را نشان می دهد که هم اکنون در حال ساختن آن در آتن و پاریس است.
پیش از آخرین دیدارها که در روز 29 ژوئن، در هتل "لوته سیا" در پاریس، برگزار خواهد شد، در روز 13 آوریل یک کنسرت پیش بینی شده که جزئیاتش در آینده داده خواهد شد.
Hôtel Lutetia / 45, bd Raspail / 75006 Paris 
 

 

 

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

بخش‌های دیگر را ببینید
  • 08:45
  • 08:53
  • 09:56
  • 15:40
  • 09:08
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.