مرگ کریستوف: یک دنیا "عشق و سودا" از موسیقی فرانسه پَرکشید
کریستوف، خواننده و آهنگساز فرانسوی در پی یک دوره طولانی نارسایی تنفسی، در ٧۴ سالگی درگذشت. روزنامۀ پرتیراژ "پاریزین" نوشته است که او به دلیل ابتلا به ویروس کرونا بستری شده بود اما خانواده و نزدیکان فقط بر بیماری تنفسی او تأکید کردهاند. به گفتۀ ژان میشل ژار، همکار قدیمی او، "کریستف یکی از بزرگترین خوانندگان فرانسوی بود که جای خالیاش هیچگاه پر نخواهد شد".
نتشر شده در:
روز جمعه ١٧ آوریل/٢٩ فروردین، خانوادۀ کریستوف اعلام کرد که وی شب گذشته در بیمارستان در گذشته است. در اعلامیۀ رسمی آمده است که پایداری کریستوف "به رغم ازخودگذشتگی پزشکان و پرستاران" پایان یافت.
کریستوف نزدیک به سه هفتۀ قبل به دلیل ابتلا به "آمفیزِم" (نفاخ ریه) بستری شده بود. وی که زیاد سیگار میکشید از سالها قبل به این نارسایی درمانناپذیر ریهها دچار بود. آثار ضبطشدۀ وی در چند سال اخیر به روشنی افت کشش صدا و کمنفسی او را نشان میدهد. با اینحال روزنامۀ "پاریزین" که تیترهای جنجالی را میپسندد تأکید کرده که "تست کرونای کریستوف از همان آغاز بستری شدن مثبت بوده است".
وزیر فرهنگ فرانسه درگذشت او را رسماً تسلیت گفت. برونو لومر وزیر اقتصاد نیز در توئیتر شخصی خود نوشت: "با شنیدن خبر خیلی گریه کردم". او میافزاید که با رفتن کریستوف، "یک دنیا عشق و سودا (ملانکولی)" از فضای موسیقی فرانسه پَر کشید.
"آلین"، ترانهای برای جوانان جهان
کریستوف از چهرههای "علیحده"ی موسیقی فرانسه بود که به آسانی در طبقهبندیهای معمول جای نمیگیرد. از دهۀ ١٩۶٠ که او مثل اکثر همنسلان خود با تقلید از خوانندگان آمریکایی شروع کرد، تا سالهای اخیر، کار کریستوف به تدریج پختهتر و فردیتر و عمیقتر شد.
سال ١٩۶۵، نه تنها در فرانسه و دنیای غرب که حتی در ایران و کشورهای خاورمیانه، ترانۀ "آلین" جوانها را سخت شیفته کرده بود. این ترانۀ عاشقانه و رمانتیک باعث شهرت ناگهانی و جهانی کریستوف شد. او مدتی به لطف این ثروت بادآورده به خوشگذرانی و خرید اتوموبیلهای پرسرعت سرگرم شد. شباهت اندک قیافه و عشق وی به سرعت باعث شده بود که او را با جیمز دین مقایسه کنند. در آن سالها، دردسرهای کریستوف با پلیس به خاطر رانندگی با سرعت زیاد (با لامبورگینی)، از جمله موضوعاتی بود که نشریات جوانپسند به تکرار و با اشتهای سیریناپذیر منتشر میکردند.
سلوک طولانی کریستوف
شهرت استثنایی کریستوف در عرض سه چهار سال فروکش کرد. اما او با عبور از این سالهای پرسر و صدا به خوبی فهمید که نمیتواند باقی عمر را با یکی دو ترانۀ پرفروش، عکس گرفتن در کنار اتومبیلهای گرانقیمت ایتالیایی و نقل مطبوعات جنجالی شدن بگذراند. چند سال انزوا و اندیشیدن و افسردگی و یک دورۀ کوتاه اعتیاد، به شخصیت و موسیقی کریستوف ابعاد تازهای داد.
از سال ١٩٧۴، ترانۀ دیگری که دوباره بسیار پرفروش شد (واژههای آبی – Les mots bleus)، آغاز دور تازهای از فعالیت هنری کریستوف را رقم زد. او در این دوره، همکاری با آهنگساز جوان و گمنامی را شروع کرد که تا اواخر عمر ادامه یافت. شهرت این آهنگساز "گمنام" که ژان میشل ژار نام داشت، بعدها از شهرت کریستوف بسیار فراتر رفت.
اما پس از موفقیت دوباره، کریستوف بار دیگر به محاق رفت و نزدیک به ٢٧ سال از چشم رسانهها دور ماند... تا سال ٢٠٠٢ که اجرای نمایشی تحت عنوان "انگار که زمین کج میشد" او را به نسلی تازه شناساند. این نمایش که ترکیبی از موسیقی و رقص و شعبدهبازی بود، اگرچه بازگشت به فعالیت هنری علنی و عامپسند کریستوف به حساب میآمد اما او سالهای قبل را بیکار ننشسته بود. چند آلبوم راک که بیشتر مورد توجه خواص و منتقدان قرار گرفت و چند موسیقی فیلم، محصول این سالهای خلوتگزینی اوست.
بازگشت به ریشهها
در همین دوران، کریستوف به ریشههای ایتالیایی خود نیز بیشتر توجه کرد. جدّ وی از مهاجران ایتالیایی بود که در اواخر قرن نوزدهم به پاریس آمده و به کار دودکشسازی مشغول شده بود. شاید عنوان آلبومی که کریستوف درسال ١٩٩۶ منتشر کرد (بِویلاکوآ – Bevilacqua) حاکی از پشیمانی وی از تغییر نام در ایام جوانی بود. کریستوف در اصل، دانیل بِویلاکوآ نام داشت.
طی پانزده شانزده سال اخیر، کریستوف در نظر فرانسویان جایگاهی ممتاز و فراتر از "خوانندگان روز" یافته بود. حضور گهگاه او در برنامههای تلویزیونی رویدادی مهم محسوب میشد و مطبوعات از او با احترام و تحسین نام میبردند. وی در سالهای اخیر بسیار فعال بود و آثار زیبایی آفرید. آخرین آلبومی که کریستوف در استودیو ضبط کرد، "بقایای آشوب" (Les vestiges du chaos) نام دارد که در سال ٢٠١۶ با همکاری ژان میشل ژار تولید شد.
یکی از قطعات این آلبوم به نام اقیانوس عشق را گوش کنید.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید