دسترسی به محتوای اصلی
از زبان یک عکس

سال ۱٩۷۷: گروگان‌گیری در مرکز یهودیان واشنگتن و میانجی‌گری اردشیر زاهدی

نتشر شده در:

واشنگتن، ۱٠ مارس ۱٩۷۷ / ۱۹ اسفند ۱۳۵۵: اردشیر زاهدی، سفیر دولت شاهنشاهی ایران همراه با سفیران مصر و پاکستان برای میانجی‌گری در بحران گروگان‌گیری در مرکز یهودیان «بی‌نای بی‌ریث» (B'nai B'rith) تلاش می‌کنند. گروگان‌گیران که از اعضای جنبش حنفی آمریکا هستند، بیش از ۱۴٠ نفر را در سه ساختمان به گروگان گرفته‌اند...

گروگان‌گیری در مرکز یهودیان واشنگتن در سال ۱٩۷۷ - اردشیر زاهدی از پشت با کت و شلوار تیره دیده می‌شود
گروگان‌گیری در مرکز یهودیان واشنگتن در سال ۱٩۷۷ - اردشیر زاهدی از پشت با کت و شلوار تیره دیده می‌شود ASSOCIATED PRESS - Anonymous
تبلیغ بازرگانی

دهۀ ۱٩۷٠، سال‌های رواج گروگان‌گیری است. از دهکدۀ المپیک مونیخ گرفته (۱٩۷۲) تا سفارت آمریکا در تهران (۱٩۷٩). در این دوره گروه‌های سیاسی و دولت‌ها به خوبی دریافتند که با گسترش جهانی ارتباطات، گروگان‌گیری ابزاری بسیار مؤثر برای تبلیغ، جلب توجه بین‌المللی و البته باج‌خواهی است.

اما یکی از گروگان‌گیری‌های آن سال‌ها که غوغایی بزرگ در آمریکا به راه انداخت امروزه  کم و بیش فراموش‌شده است.

در دهم مارس ۱٩۷۷، یک گروه از مسلمانان سیاه آمریکایی موسوم به «جنبش حنفی» که خود از  جنبش «امت اسلام» منشعب شده بود، سه ساختمان را در واشنگتن تصرف کرد: مرکز اسلامی واشنگتن، شهرداری و مقر «بی‌نای بی‌ریث»، سازمان فعال و پرنفوذ یهودیان آمریکا.

اکثر گروگان‌ها – بیش از صد نفر – در مرکز یهودیان گرفتار شده بودند. «بی‌نای بی‌ریث» که به معنای أبناء عهد، یا فرزندان میثاق است، یکی از مهم‌ترین و قدیمی‌ترین سازمان‌های یهودیان آمریکاست که علاوه بر دفاع از اسرائیل و مقابله با یهودستیزی، خدمات اجتماعی و فرهنگی بسیار گسترده‌ای را بر عهده دارد.

انگیزۀ گروگان‌گیران

سردستۀ گروگان‌گیران حماس عبدالخالص (یا به روایتی "حماص")  نام داشت که سالها قبل، از فرقۀ «امت اسلامی» تحت رهبری الیجا محمد جدا شده و در مقام رقابت، «جنبش حنفی» را ایجاد کرده بود. (نام سازمان فلسطینی حماس که فشردۀ "حركة المقاومة الإسلامية" است هیچ ارتباطی با اسم این فرد ندارد.)

عبدالخالص در سال ۱۹۷۲ نامه‌نگاری‌های تند علیه «امت اسلامی» و انتقاد از الیجا محمد را شروع کرد. اما سال بعد، گروهی مسلح به خانۀ وی حمله کردند و سه فرزند و یک نوۀ ده روزۀ او را کشتند. دختر بزرگ و همسر وی به رغم اصابت گلوله زنده اما علیل باقی ماندند. بعدها معلوم شد که قاتلان، دو فرزند و نوۀ کوچک را در مقابل چشم مادران‌شان در آب وان حمام خفه کرده بودند.

عبدالخالص که به دلیل غیبت از خانه جان به‌در برده بود، به گفتۀ برخی شاهدان بعد از این واقعه تعادل روحی خود را از دست داد.

چند سال بعد، هنگامی که او در مقر «بی‌نای بی‌ریث» گروگان‌ها را اسیر خود داشت، گفته بود «چرا هیچیک از مقامات آمریکایی از قتل خانوادۀ من ابراز تأسف نکرد؟»

خواستۀ اصلی عبدالخالص این بود که قاتلان خانواده‌اش به وی تحویل داده شوند تا او خود آنها را گردن بزند. وی  و پیروانش همچنین خواهان ممنوعیت نمایش فیلم «محمد رسول‌الله» (اثر مصطفی عقاد – ۱٩۷۶) شده بودند زیرا از نظر آنها کفرآمیز بود.

بعد از تماس ده‌ها رسانه برای گفتگو با وی، عبد الخالص سرانجام مذاکره با سفرای ایران، مصر، پاکستان و دو مأمور پلیس را پذیرفت.

سفیر پاکستان صاحب‌زاده یعقوب خان و سفیر مصر اشرف غربال نام داشتند. اما در این میان اردشیر زاهدی توانست رو در رو با عبدالخالص مذاکره کند و او را به آزاد کردن همۀ گروگان‌ها متقاعد سازد. بدین ترتیب به غیر از دو نفر – یک خبرنگار و یک پلیس – که در همان آغاز گروگان‌گیری، بر اثر تیراندازی مهاجمان کشته شدند، نزدیک به ۱۵۰ نفر که در سه ساختمان به گروگان گرفته شده بودند جان سالم به‌در بردند.

گروگانگیری واشنگتن دو روز طول کشید.

حماس عبدالخالص بقیۀ عمر را در زندان گذراند و در سال ۲٠٠۳ درگذشت. پیش از آن اما یکبار دیگر مرکز توجه رسانه‌های آمریکایی گرفت: هنگامی که در پیامی از زندان، از آیت‌الله خمینی خواست که گروگان‌های سفارت آمریکا را آزاد کند.

اردشیر زاهدی بعدها به خبرنگاران گفت که عبدالخالص را مردی «حساس» دیده بود. زاهدی توانسته بود با خواندن آیاتی از قرآن دل او را نرم کند.

بعد از پایان ماجرا جیمی کارتر رئیس‌جمهوری وقت آمریکا از تلاش سفرای سه کشور قدردانی کرد و به ویژه «روح سلیم وخونسردی شایان تحسین» اردشیر زاهدی را ستود.

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.