در زمان حملۀ عراق ارتش ایران در وضعی نبود که بتواند یکتنه ایستادگی کند. حکومتِ نوبنیاد انقلابی بسیاری از فرماندهان ارتش را اعدام، برکنار یا بازنشسته کرده بود. با این حال، همچنان به ارتش بیاعتماد بود. مدتی طول کشید تا ارتش ازهم گسیختۀ ایران سر و سامان بگیرد و به جنگ با ارتش عراق برخیزد. رهبران جمهوری اسلامی از انقلاب تاکنون در جهت تبدیل کردن ارتش ایران به ارتشی اسلامی و مکتبی کوشیده اند، اما از تبدیل شدن آن به نیروی برتر نظامی کشور جلوگیری کرده اند.
هفتۀ گذشته انتشار سخنان حسن عباسی، نظریه پرداز و یکی از شخصیتهای جنجالیِ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، برضد ارتش جمهوری اسلامی ایران واکنش تند فرماندهان ارتش را برانگیخت چنان که کار به شکایت و دادخواهی کشید و عباسی به حکم بازپرس دادسرای نظامی چند روزی بازداشت و سپس آزاد شد. در پس خرده گیریهای این نظریه پرداز سپاه به عملکرد ارتش، حقیقتی مسلم اما ناگفته نهفته است و آن، جایگاه نامشخص ارتش در نظام دفاعی کشور است. با نگاهی به تاریخچۀ پیدایش و تحول سپاه نظری به کارکرد این دو نیروی مسلح در نظام جمهوری اسلامی میافکنیم.
سپاه پاسداران در نخستین روزهای پس از انقلاب به دستور آیتالله خمینی و، به روایتی، به ابتکار هاشمی رفسنجانی تشکیل شد. هدف از تشکیل آن، چنان که در قانون اساسی جمهوری اسلامی آمده است، پاسداری از انقلاب و دستاوردهای آن بود. هنگام تشکیل آن، تار و پود نیروهای انتظامی و نظامی کشور از هم گسیخته بود. در تهران و در بعضی شهرهای بزرگ، انقلابیان به منظور پاسداری از انقلاب و حفظ نظم، گروههای مسلح تشکیل داده بودند که گاه باهم رقابت میکردند. سپاه پاسداران، درواقع، از به هم پیوستن آن گروهها پدید آمد. شورای انقلاب به هاشمی رفسنجانی مأموریت داد تا آن گروههای جدا از هم را همآهنگ و یک پارچه کند. در فرمانی که آیتالله خمینی در آغاز برای تشکیل سپاه داد، قرار بود این نیروی مسلح زیر نظر دولت موقت فعالیت کند، اما در اواخر فروردین ماه ۱۳۵۸ تنی چند از فرماندهان سپاه به دیدار خمینی رفتند و خواهان استقلال سپاه شدند. در دوم اردیبهشت همان سال سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به فرمان خمینی اعلام موجودیت کرد.
مأموریت اصلی سپاه، پاسداری از انقلاب و دستاوردهای آن بود. از همین رو، واحدهای ریز و درشت نظامیاش را برای عملیات شهری و حفاظت از امنیت داخلی کشور سازمان داد. با آغاز جنگ ایران و عراق دامنۀ فعالیتهای آن گستردهتر شد. زیرا مفهوم پاسداری از انقلاب و دستاوردهای آن معنای گستردهتری یافت. انقلاب را قدرتی بیگانه با حملۀ نظامی نیز میتوانست تهدید کند. از سوی دیگر، در زمان حملۀ عراق ارتش ایران در وضعی نبود که بتواند یکتنه ایستادگی کند. حکومتِ نوبنیاد انقلابی بسیاری از فرماندهان ارتش را اعدام، برکنار یا بازنشسته کرده بود. با این حال، همچنان به ارتش بیاعتماد بود. نظام سربازگیری از کار افتاده بود و بخشی از نیروهای نظامی کشور درگیر ناآرامیهای داخلی بودند. مدتی طول کشید تا ارتش ازهم گسیختۀ ایران سر و سامان بگیرد و به جنگ با ارتش عراق برخیزد. شرح پایداری نیروهای ارتش به ویژه نیروی هوایی را در آن جنگ در تاریخ ها آورده اند.
پس از پایان جنگ، به سبب ازهم پاشی اقتصاد کشور سپاه پاسدارانِ انقلاب اسلامی پاسداری از انقلاب را در حوزۀ اقتصاد نیز عهده دار شد. توضیحاتی که چند سال پیش محمدعلی جعفری، فرمانده سپاه، در این باره داد، بسیار گویاست. او تهدیدهایی را که متوجه جمهوری اسلامی است به سه نوع تقسیم کرد: تهدیدهای نرم، نیمه سخت و سخت. مبارزه با تهدیدهای نرم مانند تهدیدهای فرهنگی نیازمند بسیج غیرنظامی است. با تهدیدهای سخت مانند شورشهای مسلحانه، جنگ داخلی و جنگ خارجی باید با بسیج نظامی و نیروی زمینی سپاه در افتاد و با تهدیدهای نیمهسخت مانند شورشهای مردمیِ بدون سلاح گرم و تهدیدهای اقتصادی- سیاسیِ داخلی و خارجی تنها با بسیج نظامی میتوان مقابله کرد. درواقع، سپاه پاسداران رفته رفته به تنها نیروی پاسدارندۀ جمهوری اسلامی تبدیل شده است.
چند و چون فعالیتهای اقتصادی سپاه را منتشر نمیکنند. بودجۀ آن نیز محرمانه است. با این حال، چند سال پیش تحلیلگران اقتصادی ایران درآمد آن را از فعالیتهای اقتصادیاش در عرصههای قانونی اقتصاد کشور ۱۲ میلیارد دلار در سال برآورد میکردند. این نهاد عظیم نظامی سالهاست در کشاورزی، نفت، گاز، سد سازی، راه سازی، تونل سازی، ساختمان سازی و حتی جراحیهای سرپایی فعالیت میکند و بر بسیاری از نهادهای اقتصادی، دستگاههای اطلاعاتی و رسانههای نوشتاری و دیداری کشور حکم میراند. بعضی از تحلیلگران، فعالیتهای اقتصادی سپاه را به سبب آنکه از رقابت آزاد جلوگیری میکند عامل رُکود اقتصادی و در عین حال سرچشمۀ فساد میدانند، زیرا قدرت نظامی، مالی و اطلاعاتی کشور را به انحصار خود درآورده است.
در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران سپاه از فعالیت سیاسی منع شده است. با این حال، با قدرتی که در عرصههای گوناگون دارد سیاستگذاریهای کلان را سمت و سو میدهد. سپاه دارای پنج نیرو با مأموریتهای گوناگون است: نیروی زمینی، نیروی دریایی، نیروی هوایی، بسیج و نیروی قدس. فعالیتهای نظامی برونمرزی را نیروی قدس عهده دار است. فرمانده کنونی آن قاسم سلیمانی، یکی از محبوبترین شخصیتهای نظامی جمهوری اسلامی است.
وظیفۀ ارتش جمهوری اسلامی ایران را حفظ تمامیت ارضی و دفاع از کشور در برابر تهاجم بیگانگان تعریف کردهاند. بنابه اصل یکصدو چهل و چهارم قانون اساسی جمهوری اسلامی، ارتش ایران باید ارتشی اسلامی، مکتبی و مردمی باشد و باید افرادی را به خدمت بپذیرد که به اهداف انقلاب اسلامی مؤمن و در راه تحقق آن فداکار باشند. رهبران جمهوری اسلامی از انقلاب تاکنون همواره در جهت تبدیل کردن ارتش ایران به ارتشی اسلامی و مکتبی کوشیده اند، اما از تبدیل شدن آن به نیروی برتر نظامی کشور جلوگیری کرده اند و به جای آن، تا جایی که توانسته اند به سپاه پاسداران که نهاد عظیم چندوجهی است، نیرو بخشیده اند.
از چندی پیش، پادگانهای ارتش را از شهرها بیرون میبرند و ارتشیان را هرچه بیشتر از شهرها دور میکنند. امروز تنها نیروی نظامی حاضردر شهرها سپاه پاسداران است. ارتش کارکرد همیشگیاش را کم و بیش از دست داده و جایگاه آن در نظام جمهوری اسلامی ناروشن است. از این نظر، سخنان حسن عباسی برضد ارتش معنیدار است.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید