دسترسی به محتوای اصلی
تاریخ تازه‌ها

افکار عمومی ایرانیان در واکنش به حملۀ ۱۳ آوریل جمهوری اسلامی به اسرائیل

نتشر شده در:

داوری‌ها و نظرپردازی‌ها دربارۀ حملۀ بی‌سابقۀ موشکی و پهپادیِ جمهوری اسلامی ایران به اسرائیل هم‌چنان ادامه دارد. کارشناسان و ناظران بین‌المللی هنوز ابعاد و جنبه‌های گوناگون این حمله را تجزیه  و تحلیل می‌کنند و دربارۀ پیامدهای آن نظر می‌دهند. این حمله، چنان که انتظار می‌رفت، واکنش بیشتر کشورهای جهان از جمله کشورهای منطقه را برانگیخت. نه تنها هیچ کشور معتبری در جهان مُهر تأیید بر آن نزد بلکه بسیاری از کشورها آن را رسماً محکوم کردند.

Motorists drive their vehicles past a billboard depicting named Iranian ballistic missiles in service, with text in Arabic reading "the honest [person's] promise" and in Persian "Israel is weaker than
داوری‌ها و نظرپردازی‌ها دربارۀ حملۀ بی‌سابقۀ موشکی و پهپادیِ جمهوری اسلامی ایران به اسرائیل هم‌چنان ادامه دارد. AFP - ATTA KENARE
تبلیغ بازرگانی

به عقیدۀ بسیاری از ناظران و تحلیل‌گران بین‌المللی، حملۀ جنگنده‌های اسرائیلی به ساختمان کنسولگریِ جمهوری اسلامی ایران در دَمِشق در اول آوریل نمی‌توانست بی‌پاسخ بماند؛ از سوی دیگر، کم و بیش همۀ ناظران و تحلیل‌گران بر این عقیده‌اند که پاسخ جمهوری اسلامی پس از دو هفته تأخیر، حساب شده و سنجیده بود. چنان که سرلشکر محمد باقری، رئیس ستاد کل نیرو‌های مسلح جمهوری اسلامی،  بلافاصله پس از حمله اعلام کرد: ما پاسخ لازم را دادیم و عملیات از نظر ما خاتمه یافته است.

اکنون باید دید دولت نتانیاهو چه واکنشی به این پاسخ حساب شده و سنجیده خواهد داد. همۀ کشورهای پشتیبان اسرائیل به ویژه آمریکا از دولت آن کشور خواسته‌اند خویشتنداری پیشه کند. اما دولت اسرائیل گفته است که این حمله را بی‌پاسخ نخواهد گذاشت. بنابراین، به رغم پیش‌بینی‌هایی که بعضی از ناظران و تحلیل‌گران می‌کنند، آیندۀ این درگیری ناروشن است.

اما حملۀ موشکی و پهپادیِ جمهوری اسلامی ایران به اسرائیل حقیقتی را نیز دربارۀ افکار عمومی ایرانیان چه در داخل و چه در خارج آشکار کرد که شناخت آن برای آینده و به طور کلی سرنوشت ایران بسیار سودمند و حتی ضروری است. این حمله نشان داد که ایرانیان دربارۀ اکنون و آیندۀ کشورشان دیدگاه‌های متضاد و حتی متخاصم دارند. این تضاد و تخاصم از چهل و پنج سال پیش به وجود آمده و روز به روز عمیق‌تر شده است.

گروه‌هایی از ایرانیان در داخل و خارج از افق‌های فکری و سیاسی گوناگون و با انگیزه‌های ناهمگون از حملۀ موشکی و پهپادیِ جمهوری اسلامی ایران به اسرائیل اظهار شادمانی کردند. این‌ها کیستند؟ شکی نیست که بیشتر آنان هواداران جمهوری اسلامی‌اند. جمهوری اسلامی دشمن آشتی‌ناپذیر اسرائیل است. این دشمنی به یکی از عناصر سازندۀ هویت این نظام تبدیل شده است. بنابراین، شادمانی هوادران جمهوری اسلامی از حملۀ ایران به اسرائیل فهمیدنی است.

در جمهوری اسلامی دشمنی با اسرائیل را تنها جریان‌های تندرو و کسانی مانند خامنه‌ای و احمدی‌نژاد نمایندگی نمی‌کنند. این دشمنی را در میان بعضی از اصلاح‌طلبان و میانه روهای رژیم نیز می‌توان دید. در چند دهۀ اخیر، تبلیغات ضد اسرائیلی آنان گروه‌هایی از ایرانیان ساده دل را نیز به دشمنی با اسرائیل و یهودیان برانگیخته است. چنان که بعضی از ناسیونالیست‌های دوآتشه نیز اسرائیل و یهودیان را دشمن ایران می‌دانند. با نگاهی به شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ها، می‌بینیم که این گروه‌ها نیز از حملۀ اخیر جمهوری اسلامی به اسرائیل شادمان بودند و آن را مایۀ سربلندی ایرانیان می‌دانستند.

این ناسیونالیست‌ها ظاهراً سکولار و خواهان نظامی غیردینی‌اند. اما شور ناسیونالیستی‌ در آنان چنان است که از جاه ‌طلبی‌های جمهوری اسلامی در منطقه پشتیبانی می‌کنند. کافی است مطالعۀ مختصری در این باره در شبکه‌های اجتماعی و بعضی سایت‌ها و رسانه‌های ایرانیان در خارج بکنیم تا به همدلی آنان با سیاست‌های منطقه‌ای جمهوری اسلامی پی ببریم. برای مثال، آنان از نیروهای «محور مقاومت» در منطقه پشتیبانی می‌کنند.

در نقطۀ مقابل این بخش از جامعۀ ایرانی، ایرانیان دیگری نیز به ویژه در خارج از کشور نه تنها از حملۀ اسرائیل به کنسول‌‌گری ایران در سوریه خوشحال‌ شدند بلکه از هر گونه شکست و سرافکندگی جمهوری اسلامی استقبال می‌کنند. در میان این گروه از ایرانیان بسیارند کسانی که حتی امید به اسرائیل و آمریکا بسته‌اند تا از شر جمهوری اسلامی خلاص شوند.

این گروه از ایرانیان دشمن آشتی‌ناپذیر جمهوری اسلامی و هم‌پیمانان آن در منطقه از جمله حزب‌الله و گروه‌های فلسطینی‌اند. آنان آشکار و پنهان از سیاست‌های دولت نتانیاهو پشتیبانی می‌کنند و در انتظار بازگشت ترامپ به قدرت‌اند تا بلکه این بار به عمر جمهوری اسلامی پایان دهد.

در میان این دو دیدگاه افراطی، متضاد و متخاصم، دیدگاه میانه روانه‌ای نیز وجود دارد که گروه‌هایی از ایرانیان آن را نمایندگی‌ می‌کنند و در حملۀ اخیر جمهوری اسلامی به اسرائیل در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی به نحو شایسته‌ای بیان شد. خطوط کلی این دیدگاه را می‌توان چنین خلاصه کرد:

۱.         کم و بیش همۀ سیاست‌های داخلی و منطقه‌ای جمهوری اسلامی به شکست انجامیده، بنابراین، ادامۀ حیات این رژیم به سود ایران و ایرانی نیست. اما برای برچیدن آن نمی‌توان به قدرت‌های خارجی امید بست. آن قدرت‌ها جز به منافع ملی خود نمی‌اندیشند.

۲.         دولت آیندۀ ایران نیز در درجۀ نخست باید به منافع ملی ایرانیان بیندیشد و سیاست‌های داخلی و منطقه‌ای‌اش را بر این پایه استوار کند.

۳.         ایران چاره‌ای جز این ندارد که دولت اسرائیل را مانند دیگر کشورهای منطقه به رسمیت بشناسد. در آن صورت، می‌تواند از «راه حل دو دولت» پشتیبانی کند و دست از حمایت سازمان‌های فلسطینی حماس و جهاد اسلامی بردارد. این دو گروه بدون حمایت مالی و تسلیحاتی ایران و حزب‌الله لبنان نمی‌توانستند حملۀ ۷ اکتبر را سازماندهی کنند.

۴.         ایران باید از جاه‌طلبی‌های منطقه‌ای چه از نوع دینی و چه از نوع ناسیونالیستی دست بردارد و با همسایگان دور و نزدیک خود در آشتی و آرامش زندگی کند.

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

بخش‌های دیگر را ببینید
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.