دسترسی به محتوای اصلی

المپیک مکزیک ۱٩۶٨: در میان سرکوب و دموکراسی‌خواهی

نوزدهمین دورۀ بازی‌های المپیک که از ۱۲ تا ۲۷ اکتبر سال ۱٩۶٨ (مهر- آبان ۱۳۴۷) در مکزیک برگزار شد، نخستین المپیادی است که میزبانش یک کشور «درحال توسعه» بود. مکزیک میزبانی بازی‌ها را بعد از رقابت‌های سخت به دست آورده بود. سرانجام در روز ۱۲ اکتبر، مراسم گشایش بازی‌ها با حضور بیش از ۵۵٠٠ ورزشکار از ۱۱۲ کشور برگزار شد. اما در آن روزها، گذشته از شور و شوق مسابقات، جوّ طغیان و سرکوب در کشور احساس می‌شد: درست ده روز قبل از مراسم گشایش، ارتش مکزیک تظاهرات دانشجویان را به سختی سرکوب کرده بود.

تامی اسمیت در مقام اول و جان کارلوس در مقام سوم، دو دوندۀ آمریکایی که با بلند کردن مشت اعتراض خود، صحنه‌ای تاریخی از المپیک مکزیک را رقم زدند.
تامی اسمیت در مقام اول و جان کارلوس در مقام سوم، دو دوندۀ آمریکایی که با بلند کردن مشت اعتراض خود، صحنه‌ای تاریخی از المپیک مکزیک را رقم زدند. AP - Topham Picturepoint
تبلیغ بازرگانی

نوشتۀ بخش اسپانیایی ار.اف.ای

پنج سال قبل از شروع بازی‌ها، رسانه‌های جهان در سال ۱٩۶۳ خبر داده بودند که مکزیکوسیتی در رقابت با سه شهر دیگر (دیترویت آمریکا، لیون فرانسه و بوئنوس آیرس آرژانتین) برنده شده و در نتیجه برگزارکنندۀ بازی‌های تابستانی ۱٩۶٨ خواهد بود. آدولفو لوپز ماتئوس، رئیس‌جمهوری وقت مکزیک به این مناسبت اعلام کرد که «اینک تمامی جهان جایگاه ملت مکزیک را به خوبی درک کرده است.»

طی دو دهۀ قبل، ارتفاع زیاد پایتخت مکزیک از سطح دریا (۲۲۵٠ متر) و تأثیر منفی آن بر عملکرد ورزشکاران به عنوان یکی از علل اصلی محروم ماندن مکزیک از برگزاری بازی‌ها مطرح شده بود. همچنین تأخیر در عملیات ساختمانی و نحوۀ سازماندهی بازی‌ها انتقادهای زیادی را علیه مکزیک دامن زده بود. با اینهمه، مراسم گشایش به موقع برگزار شد.

انریکتا باسیلیو، دوندۀ مکزیکی، نخستین زنی است که در تاریخ المپیک نوین، مشعل بازی‌ها را در مراسم افتتاح روشن کرده است.
انریکتا باسیلیو، دوندۀ مکزیکی، نخستین زنی است که در تاریخ المپیک نوین، مشعل بازی‌ها را در مراسم افتتاح روشن کرده است. AP - Anonymous

آرتورو آنگیانو، جامعه‌شناس مکزیکی که در سال ۱٩۶٨ بیست ساله بود به یاد می‌آورد که «دولت برای تدارک بازی‌ها سرمایه‌گذاری‌های کلان کرده بود و بسیار سعی داشت که بر برخی ویژگی‌های ملی و بومی تأکید کند. به همین دلیل در کنار ورزش، برنامه‌های فرهنگی را تحت عنوان "المپیاد فرهنگی" طرح‌ریزی کرده بود.» وی می‌افزاید: «در آن زمان، مکزیک به قول ماریا بارگاس یوسا - نویسندۀ اهل پرو – یک دیکتاتوری کامل بود، اما برخی روشنفکران مکزیکی آن را دیکتاتوری پوشیده، یا غیرعلنی می‌دانستند.»

در عین حال، مکزیک در آن سال‌ها از وضعیت اقتصادی خوبی بهره می‌برد که به «معجزۀ مکزیکی» تعبیر شده بود. رشد اقتصادی سالانه بیشتر از ۶درصد، تورم۫ اندک و پول ملی باثبات بود. در این وضعیت، حزب «انقلاب نهادینه» که مطلقاً کنترل همه چیز را در دست داشت، هر نوع اعتراض اجتماعی را به نحوی ساکت یا سرکوب می‌کرد.

سرجیو رودریگز یکی از فعالان قدیمی جنبش دانشجویی می‌گوید: «اعتراضات دانشجویان در سال ۱٩۶٨ یک شکاف سیاسی در کشور ایجاد کرد. در واقع اوضاع کشور بد نبود، حتی می‌توان از دوران طلایی اقتصاد مکزیک سخن گفت. بنابراین علت جنبش دانشجویی نومیدی یا سرخوردگی نبود. دانشگاه در آن زمان، ابزار مؤثر ترقی اجتماعی به حساب می‌آمد و کل جامعه نسبت به اعتراض دانشجویان توجه نشان می‌داد. تنها خواستۀ این جنبش، دموکراسی بود. دانشجویان فقط می‌خواستند حرف‌هایشان شنیده شود.»

چتربازان ارتش مکزیک در حین سرکوب معترضان - ۲٩ ژوئیه ۱٩۶٨
چتربازان ارتش مکزیک در حین سرکوب معترضان - ۲٩ ژوئیه ۱٩۶٨ ASSOCIATED PRESS - Anonymous

سه ماه قبل از شروع بازی‌های المپیک، دانشجویان دو دانشکده با هم درگیر شدند و نیروهای ضدشورش آنها را به سختی سرکوب کردند. در واکنش، دانشجویان دانشگاه‌های مهم کشور، از جمله «دانشگاه مستقل ملی مکزیک» (UNAM) و «انستیتوی ملی پلی‌تکنیک» (IPN) به خیابان آمدند و تظاهرات بزرگی را در روز ۳٠ ژوئیه برگزار کردند. این بار ارتش یکی از دانشکده‌های دانشگاه مستقل ملی را که در مرکز مکزیکوسیتی قرار داشت اشغال کرد. در این هجوم، نیروهای ارتش برای شکستن درهای دانشکده از بازوکا استفاده کردند.

بدین ترتیب شعلۀ اعتراضات ناگهان به تمامی دانشکده‌ها سرایت کرد. راه‌پیمایی روز ۳٠ ژوئیه که در رأس آن رئیس دانشگاه مستقل ملی قرار داشت، نشانه‌ای از گسترش و فراگیر شدن جنبش بود.

۱٩۶٨: سال بحران‌های جهانی

اعتراضات دانشجویی مکزیک انعکاسی دیگر از جنبش‌هایی بود که قبلاً در همان سال در فرانسه، آلمان، ژاپن، برزیل، ایالات متحد آمریکا یا ایتالیا در گرفته بود. سال ۱٩۶٨ همچنین شاهد رویدادهای پراهمیت دیگری چون حملۀ معروف نیروهای ویتنام شمالی (حملۀ عید تِت) علیه آمریکایی‌ها، ترور مارتین لوترکینگ و رابرت کندی و اوج گرفتن جنبش «پلنگ‌های سیاه» بود که برای حقوق سیاهان آمریکا مبارزه می‌کرد. «بهار پراگ» و سپس اشغال چکسلواکی توسط شوروی را نیز باید یکی دیگر از وقایع بسیار مهم آن سال به شمار آورد.

کلود کیژمن، خبرنگار روزنامۀ لوموند که حدود یک ماه قبل از آغاز اعتراضات به مکزیک رفته بود، می‌گوید: «من در ماه ژوئن به این کشور وارد شدم و شاهد بودم که چگونه اعتراضات پراکنده به دلیل سرکوب، گسترده‌تر و قوی‌تر شد. این جنبش خیلی سریع شکل گرفت و بسیار قدرتمند شد. به یاد می‌آورم که همه طبقات اجتماعی در تظاهرات شرکت داشتند، بخصوص طبقۀ متوسط و البته دانشجویان.»

راه پیمایی روز اول اوت ۱٩۶٨: خاویر باریوس سیرا، رئیس دانشگاه مستقل ملی مکزیک، در رأس راه‌پیمایان قراردارد.
راه پیمایی روز اول اوت ۱٩۶٨: خاویر باریوس سیرا، رئیس دانشگاه مستقل ملی مکزیک، در رأس راه‌پیمایان قراردارد. © AP Photo

روز اول اوت، خاویر باریوس سیرا، رئیس دانشگاه مستقل ملی، رهبری تظاهراتی را به عهده گرفت که با شرکت بیش از ٨٠هزار دانشجو، در دفاع از استقلال دانشگاه و در اعتراض به سرکوب برگزار شد. او به این مناسبت گفت: «هدف ما فقط دفاع از استقلال دانشگاه نیست. ما خواستار آزادی دانشجویان زندانی نیز هستیم. بدون اغراق باید بگویم مسئله فقط سرنوشت دانشگاه نیست، بلکه دفاع از اصولی مطرح است که برای ملت مکزیک عزیزترین ارزش‌ها به شمار می‌آیند.»

اما روز اول سپتامبر – یک ماه قبل از شروع مسابقات المپیک – گوستاوو دیاز اورداز، رئیس جمهوری مکزیک هشدار داد که «ما تاکنون با تساهل عمل کرده‌ایم، اما هرچیز حدی دارد و دیگر نمی‌توانیم اجازه دهیم که قانون و نظم جلو چشم همه زیر پا گذاشته شود.»

تیری تِره، مورخ ورزشی و کارشناس المپیک تأکید می‌کند که «اوج گرفتن اعتراضات دانشجویی از نظر دولت مکزیک مطلقاً قابل قبول نبود.»

تیری تره، کارشناس المپیک و مورخ ورزش
تیری تره، کارشناس المپیک و مورخ ورزش © RFI

روز دوم سپتامبر، «شورای ملی اعتصاب» که یکی از نهادهای اصلی رهبری‌کنندۀ اعتراضات دانشجویی بود، با برگزاری یک کنفرانس مطبوعاتی به اظهارات رئیس جمهوری واکنش نشان داد و ادعاهای وی را مبنی بر این که "تنها هدف اعتراضات، خرابکاری در بازی‌های المپیک است" کاملاً مردود دانست و اعلام کرد که «جنبش دانشجویان حرکتی مردمی است که خواسته‌ها و اهداف مشخصی دارد و مطلقاً به المپیک مربوط نیست.»

این پاسخ از نظر حکومت گستاخانه و غیرقابل قبول بود. آرتورو آنگیانو، جامعه‌شناس، یه یاد می‌آورد که «در آن روزها، همه انتظار سرکوب را داشتند، زیرا روشن بود که حکومت به هیچ‌وجه برگزاری تظاهرات در روز افتتاح بازی‌ها را تحمل نخواهد کرد؛ با اینحال تصور نمی‌کردیم که سرکوب با چنان شدت و خشونتی انجام گیرد.»

۲ اکتبر ۱٩۶٨: «تنها خشونت را به یاد می‌آورم»

در نیمۀ ماه سپتامبر، ارتش دانشگاه‌های اصلی پایتخت را به اشغال درآورد و تا اواخر ماه آنجا را ترک نکرد. حدود یک هفته پس از آن، روز چهارشنبه دوم اکتبر، یک جمعیت هشت‌هزار نفره در محلۀ «تلاتِلولکو» (Tlatelolco) دست به تظاهرات زد. اما شدت خشونت ارتش در برخورد با تظاهرکنندگان غافلگیرکننده بود.

شامگاه دوم اکتبر ۱٩۶٨: ارتش مکزیک در مرکز پایتخت مستقر شد.
شامگاه دوم اکتبر ۱٩۶٨: ارتش مکزیک در مرکز پایتخت مستقر شد. ASSOCIATED PRESS

کلود کیژمن، خبرنگار روزنامۀ لوموند می‌گوید: «بیش از هرچیز خشونت در خاطرم مانده است. فکر کنم در همان روزها، در گزارش‌هایم از کشتار و از "فضای جنگ" نوشتم. در میدان موسوم به "سه فرهنگ"، مردان، زنان و حتی کودکان دیده می‌شدند. انگار که در تله افتاده باشند. بعد، یکی از اعضای شورای ملی اعتصاب شروع کرد به حرف زدن اما همان موقع یک هلی‌کوپتر بالای سرمان دیدیم و بعد تانک‌ها را که به خیابان آمده بودند و هجوم نیروهایی را که دستکش سفید داشتند...»

به گفتۀ مطبوعات مکزیکی در تیراندازی میدان «سه فرهنگ» ۲٩ نفر کشته شدند. اما سفارت آمریکا و سازمان سیا قربانیان کشتار را بیش از صد نفر ارزیابی کردند.

جنبش دانشجویی مکزیک در سطح جهانی مورد حمایت قرار گرفت و بیانیه‌های بی‌شمار که خواستار آزادی زندانیان سیاسی بود خطاب به حکومت مکزیک صادر شد. سازمان‌های دانشجویی از سراسر جهان و همچنین متفکران و روشنفکران بزرگی مثل برتراند راسل، ژان‌پل سارتر، ماریا بارگاس یوسا و جان دزموند برنال این بیانیه‌ها را امضاء کردند.

یک روز بعد از کشتار دوم اکتبر ۱٩۶٨: بازداشت دانشجویان مکزیکی ادامه دارد. سرباز نیروی ضدشورش در برابر عکاس لبخند زده است.
یک روز بعد از کشتار دوم اکتبر ۱٩۶٨: بازداشت دانشجویان مکزیکی ادامه دارد. سرباز نیروی ضدشورش در برابر عکاس لبخند زده است. ASSOCIATED PRESS - Anonymous

در چنین شرایطی، مراسم گشایش بازی‌های المپیک در روز ۱۲ اکتبر و در میان تدابیر امنیتی شدید برگزار شد. چهار روز بعد، در مسابقۀ نهایی دو ۲٠٠ متر، تام اسمیت و جان کارلوس، دوندگان آمریکایی به مقام اول و سوم رسیدند. در حالی که سرود ملی آمریکا پخش می‌شد، دو قهرمان برای دریافت مدال روی سکو ایستادند و ناگهان مشت‌های خود را با دستکش‌های سیاه به نشانۀ حمایت از جنبش سیاهان و حقوق بشر بالا بردند. عکس‌های این صحنۀ نادر از جمله به‌یادماندنی‌ترین تصاویر المپیک مکزیکوسیتی هستند.

با اینحال دو دوندۀ آمریکایی بعد از بازگشت به کشورشان با استقبال خوبی مواجه نشدند. آنان کار خود را از دست دادند و مدال‌هایشان از سوی مقامات ضبط شد. بیش از چهل سال بعد، وقتی از تام اسمیت پرسیدند که آیا حرکت او انگیزۀ سیاسی داشته، او پاسخ داد: «بله یک حرکت سیاسی بود. بالاخره باید کاری می‌کردیم. انگیزۀ اصلی، عدالت اجتماعی و حقوق بشر بود. فکر می‌کنم که سکوی قهرمانی تریبون خیلی مهمی بود، یعنی در واقع بیشترین کاری بود که من می‌توانستم انجام دهم.»

آرتورو آنگیانو، جامعه‌شناس مکزیکی که تجربۀ سالهای دانشجویی خود را به خاطر می‌آورد می‌گوید: «نماد اصلی کمیتۀ المپیک یک کبوتر صلح بود که از آثار پیکاسو وام گرفته شده بود. اما بعد از موج سرکوب، تمام تصویرهای کبوتر سفید در سطح شهر توسط دانشجویان رنگین شد. آنها سینه‌های تمام‌ کبوترها را به عنوان نمادی از خون کشته‌شدگان به رنگ سرخ درآوردند...»

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

همرسانی :
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.