گرهگشایی از یک معمای تاریخی: یلدا، میترا، عیسی مسیح و باقیِ قضایا
نتشر شده در:
گوش کنید - ۱۲:۳۷
بسیاری از ایرانیان تا مدتها از معنای «یلدا» که منظور از آن در زبان سُریانی «زایش» یا میلاد مسیح است، بیاطلاع بودند و به رغم آنکه این واژه وارد ادبیات فارسی شده بود، برای طولانیترین شب سال بیشتر از واژۀ «چِلّه» استفاده میکردند. در ادبیات خراسانی اثری از واژۀ یلدا نیست و به جای آن همیشه از واژۀ چلّه استفاده کردهاند. در کردستان به شب یلدا «شوُ چله» یا «شه وی چله» میگویند. پس از آشنایی ایرانیان با تحقیقات اروپاییان در حوزۀ دینشناسی به ویژه در زمینۀ پرستش میترا در امپراتوری روم و تأثیر مناسک آن آیین در مسیحیت، بعضی از نویسندگان ایرانی به این نتیجه رسیدند که همۀ فرضیهها را دربارۀ ریشههای تاریخی «شب چلّه» یا «شب یلدا» باید رها کنیم و بگوییم : این شب همان «جشن تولد میترا» است، جشنی که از هزاران سال پیش در ایران برگزار میشود.
بحران کرونا بسیاری از ایرانیان را امسال ناگزیر کرد در شب یلدا از گردهمآیی و همنشینی به شیوۀ مرسوم خودداری کنند و برای برگزاری این جشن کهن راهکارهای دیگری بیندیشند و برای مثال همنشینی را به صورت مجازی برگزار کنند. گویا بسیاری از خانوادهها از راه ارتباطِ تصویری با فرزندان و دیگر خویشان نزدیک خود همنشین شدند و شب یلدا یا شب چلّه را جشن گرفتند.
شب یلدا از غروب آفتابِ روز سیام آذر برابر با ۲۰ دسامبر، یعنی آخرین روز پاییز، آغاز میشود و تا برآمدنِ آفتاب در اول دی ماه برابر با ۲۱ دسامبر که نخستین روز زمستان است، ادامه مییابد. در این شب خانوادههای ایرانی معمولاً فرزندان و خویشانِ نزدیک را گرد هم میآورند و پس از خوردنِ شامِ ویژۀ آن شب به شاهنامهخوانی، حافظخوانی، فالگیری و قصهگویی میپردازند و با تنقُلات و میوههایی مانند انار و هندوانه از حاضران پذیرایی میکنند. در «برهان قاطع» آمده است که شب یلدا به غایت شوم و نامبارک است. برای همین، بیشتر مردم تا میتوانند سراسر آن شب را بیدار میمانند. شب یلدا در نیمکره شمالی مطابق است با انقلاب زمستانی. انقلاب زمستانی سرآغاز درازتر شدنِ طول روز و کوتاهتر شدنِ طول شب است.
واژۀ «یلدا» واژهای سُریانی است و معنای آن زایش است. این واژه با «میلاد» عربی همریشه است. سُریانی یا آرامیِ شرقی یکی از شاخههایِ زبان آرامی است. گفته میشود ۹۰ درصد میراثِ ادبیاتِ آرامی را ادبیات سُریانی تشکیل میدهد. از قرن چهارم تا قرن هشتم میلادی زبان سُریانی یکی از زبانهای مهم خاورِمیانه به ویژه سوریه و آناتولی بوده است. اما چرا و چگونه واژۀ «یلدا» از سُریانی وارد فارسی شده است؟
کهنترین شاهدی که در متنهای فارسی از واژۀ «یلدا» یافتهاند مربوط به اواخر قرن چهارم هجری (برابر با اوایل قرن دهم میلادی) است. ابوریحان بیرونی در «آثارالباقیة» که گویا آن را در ۳۹۰ یا ۳۹۱ هجری به پایان رسانده از یلدا زیر عنوان یکی از جشنهایِ مسیحیانِ خوارزم یاد کرده است. بنابراین، احتمال میدهند این جشن را مسیحیانِ شرق که سُریانی زبان بودند وارد ایران کرده باشند. میدانیم که سُریانی هنوز زبان مقدسِ مسیحیتِ سُریانی- آشوری است.
ناگفته نماند که پیش از اسلامی شدن ایران بسیاری از ایرانیان به مسیحیت گرویده بودند. به همین سبب، بعضی از پژوهشگران معتقدند که گروههای بزرگی از ایرانیانِ مسیحی هنگامی که مسلمان شدند رسم جشن میلاد مسیح را به دورۀ اسلامی آوردند. اما این یک فرضیه است و کمکی برای گشودن معمایِ ورود واژۀ «یلدا» به فارسی، که گفتیم معنای آن در سریانی «زایش» یا میلاد مسیح است، نمیکند. بسیاری از ایرانیان تا مدتها از معنای «یلدا» بیاطلاع بودند و به رغم آنکه این واژه وارد ادبیات فارسی شده بود، برای طولانیترین شب سال بیشتر از واژۀ «چِلّه» استفاده میکردند. چلّه در تداول عامه یعنی چهل روز از فصل زمستان یا چهل روز از فصل تابستان. ایرانیان مانند بسیاری دیگر از مردمان جهان برای «شب انقلاب زمستانی» مراسمی برگزار میکردند. در ادبیات خراسانی اثری از واژۀ یلدا نیست و به جای آن همیشه از واژۀ چلّه استفاده کردهاند. در کردستان به شب یلدا «شوُ چله» یا «شه وی چله» میگویند.
باری، در زبان مسیحیانِ سُریانی «یلدا» بیشک اشاره به زایش «عیسی مسیح» دارد. اما مسیحیانِ غرب تولد مسیح را نه در ۲۱ دسامبر بلکه در ۲۵ دسامبر جشن میگیرند. علت آن هم این است که برپایۀ گاهشماریِ ژولیَن در روم باستان، فردایِ شبِ «انقلاب زمستانی» با ۲۵ دسامبر مصادف میشد. کلیسای کاتولیک پس از اصلاح آن گاهشماری و معمول کردنِ گاهشماریِ گریگوری برای جلوگیری از سرگشتگیِ مسیحیان ترجیح داد ۲۵ دسامبر را به عنوان «روز تولد مسیح» همچنان حفظ کند. اما مسیحیان شرق برگزاری جشن تولد مسیح را در انقلاب زمستانی که این بار مصادف با ۲۱ دسامبر در گاهشماریِ جدید بود ادامه دادند.
البته در انجیلها اشارهای به روز تولد مسیح نشده است. در انجیل لوقا حتی آمده است که کمی پیش از زاده شدنِ مسیحْ شبانانی در صحرا در هوای آزاد میزیستند و شباهنگام از گلههای خود نگهبانی میکردند. روشن است که در آن روزگار گلهها را در پایان ماه دسامبر یعنی در زمستانِ فلسطین در سُتورخانه نگه میداشتند. بنابراین، به عقیدۀ بسیاری از مورخان، برپایۀ اسنادی که در دست داریم، مسیح در فصلی از سال زاده شده است که شبانان میتوانستند با گلههاشان شب را در هوای آزاد سپری کنند. اما با این توضیحات معمای یلدا گشوده که نشد پیچیدهتر هم شد. پس، به جست و جوی خود ادامه میدهیم.
در روم باستان جشنی زیر عنوانِ جشنِ «خورشیدِ شکستناپذیر» برپا میشد. این جشن را رومیان به افتخار زایش مجدد میترا، «خدای خورشید»، برگزار میکردند. پرستش «خدای خورشید» یا میترا در امپراتوری روم در قرن سوم میلادی معمول شد. البته خدایِ خورشیدِ رومیان، چنان که مورخان نشان دادهاند، آمیزهای بود از آپوُلوُنِ یونانی، خدای شعر، موسیقی، آواز، هنر و زیباییِ مردانه، و میترا، خدای پیمان، سوگند و خورشید.
داستان راه یافتنِ میترا به سرزمینهای امپراتوری روم داستان دور و درازی است. پژوهشگران غربی که در بارۀ چند و چون پرستش میترا در سرزمینهایِ امپراتوری روم تحقیق کردهاند، معتقدند که میترا را نخست مُغانِ یونانیمآبِ ایرانی به آناتولی بردند و از آنجا این خدا به جهان یونانی- رومی راه یافت. مُغان یکی از قبایلِ کنفدراسیون مادها بودند که در شمال غربی ایران کنونی میزیستند و میترا دراصل خدای آنان بود. بعدها بود که این خدا وارد اوستا شد. به گفتۀ گزنفون، کورش بسیاری از مُغان را در سرزمین پارس جایگیر کرد.
باری، با رواج مسیحیت در امپراتوری روم و رسمی شدنِ آن در۳۸۰ میلادی، پرستش میترا ممنوع شد. و چون در انجیلها اشارهای به روز تولد مسیح نشده است، کلیسا مدعی شد که مسیح در همان روز ۲۵ دسامبر زاده شده است. درواقع، کلیسا با استفاده از سکوتِ کتاب مقدس در بارۀ روز تولد مسیح و پنهانی بودن مناسکِ آیینِ میترا، روز اصلیِ پرستش میترا را روز تولد مسیح اعلام کرد تا هم جلوِ پیشرویِ آیین میترا را بگیرد و هم زادروزی برای مسیح دست و پا کند.
نخستین بار که رومیان ۲۵ دسامبر را به عنوانِ «زادروز مسیح» جشن گرفتند در سال ۳۳۶ میلادی در رُم بود. کنستانتین اول، امپراتور روم، در سال ۳۱۳ میلادی با صدور فرمانی شکنجه و آزار مسیحیان را در قلمرو خود ممنوع کرد. در آن سال جمعیت مسیحیان در سراسر امپراتوری روم به ۵ درصد هم نمیرسید. در شهر رُم که مسیحیترین شهر امپراتوری بود، مسیحیان ۱۰ درصد جمعیتِ شهر را تشکیل میدادند.
با گرویدنِ کنستانتین اول به مسیحیت در ۳۲۶ میلادی، گسترش مسیحیت در امپراتوری روم آغاز شد و در ۳۸۰ میلادی در زمان تئودِئوس اول، امپراتور روم، به دین دولتی تبدیل شد. او سپس در ۳۹۲ میلادی مسیحیت را به دین رسمی امپراتوری تبدیل کرد. بدینسان، آزار و شکنجۀ پیروانِ دینهای دیگر شروع شد و مسیحیان پرستشگاههای آنان را ویران یا تبدیل به کلیسا کردند. البته، مسیحیت بسیاری از مناسک و باورهای آیین میترا را که رومیان برگزار میکردند، گرفت و از آن خود کرد. دین شناسانی معتقدند که باورهایی مانند شام آخر مسیح، عُروج او به آسمان و رستاخیز او را مسیحیان از آیین میترا گرفته اند.
پس از آشنایی ایرانیان با تحقیقات اروپاییان در حوزۀ دینشناسی به ویژه در زمینۀ پرستش میترا در امپراتوری روم و تأثیر مناسک آن آیین در مسیحیت، ایرانیانی به این نتیجه رسیدند که همۀ فرضیهها را دربارۀ ریشههای تاریخی «شب چلّه» یا «شب یلدا» باید رها کرد و راست و بیپروا گفت که این شب همان «جشن تولد میترا» است، جشنی که گویا از هزاران سال پیش در ایران برگزار میشود. در یک صد سال گذشته دربارۀ این باور ادبیات شگرفی پدید آوردهاند، اما این ادبیات هنوز به میان مردم عادی راه نیافته است. مردم مراسم شب یلدا یا شب چلّه را بنا به عادت برگزار میکنند و کاری به مسیح و میترا و باقی قضایا ندارند.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید