حضور تاریخی نظامیان در حیات سیاسی میانمار و راه پُرسنگلاخ دموکراسی در آن کشور
نتشر شده در:
گوش کنید - ۰۰:۴۴
ارتش میانمار در پی فرصتی مناسب بود تا راه را بر دموکراسی بربندد و از «دموکراتیزاسیون» کشور جلوگیری کند. این فرصت را اول فوریۀ امسال به دست آورد. از مارس ۲۰۱۶ دو سیاستمدار غیرنظامی و مخالف دخالت نظامیان در سیاست در رأس دولت آن کشور بودند، اما با حضور فعال ارتش در حیات سیاسی کشور و نمایندگانِ انتصابیاش در دو مجلس، به ویژه با داشتن وزیرانی مانند وزیر دفاع و وزیر کشور و امور مرزی، راه گذار به دموکراسی دشوار و پُر سنگلاخ بود.
بیش از دو هفته از کودتای ارتش در میانمار میگذرد. نام پیشین این کشور برمه بود. در فرانسه آن را بیرمانی تلفظ میکنند. کودتا صبح روز دوشنبه اول فوریه چند ساعت پیش از تشکیل نخستین جلسۀ مجلس نمایندگانِ آن کشور پس از انتخاباتِ نوامبر گذشته روی داد. البته از چند روز پیش خبرهایی از آماده شدن ارتش برای کودتا شنیده میشد. تظاهرات اعتراضی مردم از همان روز کودتا به دعوت خانم «آنگ سان سوچی»، «مشاور ویژۀ دولت» (معادل نخست وزیر) آغاز شد. اما ارتش بیدرنگ واکنش نشان داد و تاکنون از هیچ کوششی در جهت فرونشاندن جنبش اعتراضی فروگذار نکرده است. بهانۀ نظامیان برای کودتا چه بود؟
در ۸ نوامبر ۲۰۲۰ انتخابات مجلس نمایندگانِ میانمار (یا مجلس سُفلا) و مجلس سنای آن کشور (یا مجلس عُلیا) که به «مجلس ملیتها» نیز معروف است، برگزار شد و حزب «اتحادیۀ ملی برای دموکراسی» به رهبری خانم «آنگ سان سوچی» از حزب ناسیونالیست و محافظه کارِ «اتحاد برای همبستگی و توسعه» پیشی گرفت و به اکثریت قاطع در هر دو مجلس دست یافت. حزب اتحادیۀ ملی برای دموکراسی ۲۵۸ کُرسی از ۴۴۰ کُرسیِ مجلس نمایندگان و ۱۳۸ کُرسی از ۲۲۴ کُرسیِ مجلس سنا را از آن خود کرد. در حالی که حزب اتحاد برای همبستگی و توسعه که از حمایت ارتش برخوردار است نتوانست بیش از ۲۶ کُرسی در مجلس نمایندگان و ۷ کرسی در مجلس سنا از آن خود کند. البته یک چهارم کرسیهای دو مجلس از آنِ نمایندگان انتصابیِ ارتش است. ۱۱۰ کرسی از ۴۴۰ کرسیِ مجلس سُفلا و ۵۶ کرسی از ۲۲۴ کرسیِ مجلس عُلیا را ارتشیان در اختیار دارند.
انتخابات ۸ نوامبر در شرایطی برگزار شد که محافل بینالمللی و سازمانهای حقوق بشری از خانم سوچی خواسته بودند که در صورت پیروزی به تاخت و تاز بوداییانِ افراطی بر مسلمانان آن کشور پایان دهد. از زمان استقلال میانمار در ۱۹۴۸ بوداییان افراطی با حمایت ارتش آن کشور عرصه را بر این گروه قومی و دینی که در ایالت راخین یا «اَرّکان» در غرب کشور سکونت دارند و به روُهینگیا معروفاند تنگ کردهاند. از ۲۰۱۲ که درگیریها شدت یافته نزدیک به صد هزار تن از مسلمانان روُهینگیا به بنگلادش گریختهاند و چند هزار تن از آنان جان باختهاند. کمیساریایِ عالی سازمان ملل از سرکوبیِ سازمانیافتۀ آنان زیر عنوانِ «پاکسازی قومی» یاد کرده است. مسلمانانِ روُهینگیا کمتر از ۴ درصد جمعیت ۵۶ میلیونی میانمار را تشکیل میهند.
میانمار یا برمه در ۴ ژانویۀ ۱۹۴۸ از استعمار بریتانیا آزاد شد و به استقلال دست یافت. از آن تاریخ تا ۱۹۶۲ یکی از آزادیخواهانِ سرشناس آن کشور به نام «یو نو» عضو «اتحادیۀ ضد فاشیست برای آزادی خلق» سه بار نخست وزیر شد. او بود که پس از استقلالِ برمه نظام دموکراسی پارلمانی در آن کشور برقرار کرد. در مدتی که زمام امور کشور در دست او بود چندین شورش با پشتیبانی حزب کمونیست چین روی داد تا اینکه در ۱۹۶۲ ژنرال «نی وین» با کودتای نظامی به قدرت رسید و به مدت ۲۸ سال با مشت آهنین بر میانمار حکومت کرد. آن کشور در آن ۲۸ سال عضو کشورهای غیرمتعهد باقی ماند. یک رشته اصلاحاتِ سوسیالیستی نیز در زمان زمامداری ژنرال «نی وین» در برمه انجام گرفت.
در ۱۹۸۸ جنبش اعتراضی نیرومندی به گروهی از ژنرالهای ارتش امکان داد قدرت را از ژنرال «نی وِین» بستانند و در سپتامبر آن سال دیکتاتوری نظامی تازهای زیر عنوانِ «شورای دولتی برای بازگرداندنِ قانون و نظم» بر کشور حاکم کنند. آنان در ۱۹۹۰ انتخاباتی را سازمان دادند که در آن حزب « اتحادیۀ ملی برای دموکراسی» به رهبری آنگ سان سوچی با بیش از ۸۰ درصد آرا پیروز شد. اما نظامیان نه تنها انتخابات را لغو کردند بلکه خانم آنگ سان سوچی را به حصر خانگی واداشتند. یک سال بعد، در ۱۹۹۱ خانم سوچی، در حالی که همچنان در حصر خانگی به سر میبرد، برندۀ جایزۀ نوبل صلح اعلام شد.
در ۱۹۹۵ میانمار عضو «سازمان تجارت جهانی» و در ۱۹۹۷ عضو «انجمن ملل آسیای جنوب شرقی» با نام اختصاری «آسه آن» شد. در ۷ نوامبر ۲۰۰۵ نظامیان پایتخت کشور را از شهر «رانگون» که سپس «یانگون» نامیده شد، به شهر «نایپیداو» منتقل کردند. این شهر که در مرکز کشور قرار دارد، شهر مطمئنتری برای آنان بود. رویدادهای سال ۲۰۰۷ که به «انقلاب زعفران» معروف شد، میانمار را برای چندمین بار دچار بحران کرد.
در پی افزایش بهای چندین منبع انرژی تظاهرات آرام و صلحآمیزی در ۱۹ اوت در شهر رانگون به راه افتاد و خیلی زود به شهرهای دیگر کشور سرایت کرد و از حمایت صدها راهب بودایی برخوردار شد. دهها هزار نفر از مردم میانمار راهبان بودایی را که به آنان «بْهیکشو» میگویند، در تظاهرات خیابانی همراهی میکردند. سرکوب خونین تظاهرات از ۲۶ سپتامبر آغاز شد. احتمال میدهند صدها نفر از تظاهر کنندگان کشته شدند. دیکتاتوری نظامی توانست نه تنها «انقلاب زعفران» بلکه «گردباد نرگس» را نیز پشت سر بگذارد. آن گردباد بیش از ۱۳۰ هزار کشته و یک میلیون آواره و آسیب دیده به جا گذاشت.
در ۱۳ نوامبر ۲۰۱۰ آنگ سان سوچی از حصر خانگی آزاد شد. در ۴ فوریۀ ۲۰۱۱ ژنرال «تِین سِین» رسماً به ریاست جمهوری انتخاب شد. اپوزیسیون میانمار و جامعۀ بینالمللی انتخابات را تقلبی خواندند. با این حال، رئیس جمهور «تِین سِین» دست به گشایش فضای سیاسی زد.
در اوایل ژوئن ۲۰۱۲ در درگیریهای خونین میان روهینگیاییها و بوداییها در ایالت راخین یا اَرّکان نزدیک به ۸۰ نفر کشته و صدها روستای روهینگیایی با خاک یکسان شدند. بیش از ۲۶۰۰ خانه به آتش سوخت. آن درگیریها به آواره شدن نزدیک به صد هزار روهینگیایی انجامید. بیشتر آنان میخواستند از راه دریا به بنگلادش پناهنده شوند اما بنگلادش مرزهای دریایی خود را به روی آنان بست. در آن زمان بنگلادش از چند سال پیش ۳۰۰ هزار روُهینگیایی را در خاک خود پذیرفته بود.
در ۱۶ ژوئن آن سال خانم «آنگ سان سوچی» در سخنرانیاش به مناسبتِ دریافت جایزۀ نوبل صلح که در سال ۱۹۹۱ به او اعطا شده بود، از درگیریهای قومی در ایالت راخین و دیگر ایالتهای کشور سخن گفت و از اقلیت مسلمانِ میانمار با عنوان «روهینگیا» یاد کرد. خانم آنگ سان سوچی با سخنانش بذر امید در دلِ روُهینگیاییها کاشت، چنان که آنان انتظار داشتند برندۀ صلح نوبل در آینده گامی در جهت شناساییِ روُهینگیاییها به عنوان «اقلیت قومی» بردارد. اما سپس معلوم شد که انتظار بیهودهای از او دارند. بسیاری از مدافعان حقوق بشر در چهار گوشۀ جهان سکوت خام «آنگ سان سوچی» را محکوم کردند و آن را نشانۀ دور شدن او از آرمانهای والای انسانی دانستند.
روُهینگیاییها تا سال ۱۹۶۲ یعنی پیش از آغاز دیکتاتوری تک حزبیِ ژنرال «نی وِین» و کاربست سیاستِ یکسانسازی قومی و برمهای کردن همۀ باشندگانِ آن کشور، اقلیت قومی شناخته میشدند. اما سپس جایگاه خود را به عنوان اقلیت قومی از دست دادند و در سال ۱۹۸۲ از ملیت برمهای نیز محروم شدند و به صورت مردمی بیوطن درآمدند.
باری، در انتخابات مجلس قانونگذاری در نوامبر ۲۰۱۵ حزب خانم سوچی به پیروزی قاطع دست یافت. در مارس ۲۰۱۶ نیز «تین چیاو»، یکی از سیاستمداران غیرنظامی نزدیک به خانم سوچی به ریاست جمهوری انتخاب شد. در ۶ آوریل آن سال خانم سوچی نخست وزیر شد. نخستین بار بود که دو غیرنظامی و مدافع دموکراسی در کنار هم در رأس دولت میانمار قرار میگرفتند. اما با حضور فعال ارتش در حیات سیاسی کشور و نمایندگانِ انتصابیاش در دو مجلس، به ویژه با داشتن وزیرانی مانند وزیر دفاع و وزیر کشور و امور مرزی، راه گذار به دموکراسی دشوار و پُر سنگلاخ بود.
در ۲۸ مارس ۲۰۱۸ «تین چیاو» به سبب مشکلات سلامتی استعفا کرد و «وین میینت»، یکی از سیاستمداران کارکشته و مخالف دخالت نظامیان در سیاست، جانشین او شد. اما نظامیان در پی فرصتی مناسب بودند تا راه را بر دموکراسی ببندند و از «دموکراتیزاسیون» کشور جلوگیری کنند. چنین فرصتی را اول فوریۀ امسال به دست آوردند.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید