دسترسی به محتوای اصلی
تاریخ تازه‌ها

کارنامۀ طالبان دو سال پس از بازگشت آنان به قدرت

نتشر شده در:

سه شنبه ۱۵ اوت ۲۰۲۳ دومین سالگرد به قدرت رسیدن دوبارۀ طالبان در افغانستان است. دو سال پیش در چنین روزی نیروهای آمریکایی پس از بیست سال حضور پیوسته، پرهزینه و مرگبار در افغانستان، خاک آن کشور را با شتابی حیرت‌انگیز ترک کردند و زمام امور آن را به دست طالبان سپردند.

سه شنبه ۱۵ اوت ۲۰۲۳ دومین سالگرد به قدرت رسیدن دوبارۀ طالبان در افغانستان است.
سه شنبه ۱۵ اوت ۲۰۲۳ دومین سالگرد به قدرت رسیدن دوبارۀ طالبان در افغانستان است. AP - Zabi Karimi
تبلیغ بازرگانی

خروج نیروهای آمریکایی و ناتو از افغانستان برپایۀ «موافقت‌نامۀ ۲۰۲۰ دوحه» باعنوان رسمی «موافقت‌نامۀ آوردن صلح به افغانستان» انجام گرفت. آن موافقت‌نامه در ۲۹ فوریه ۲۰۲۰ میان ایالات متحد آمریکا و طالبان در دوحۀ قطر امضا شد. در آن موافقت‌نامۀ ۴ صفحه‌ای که در وبگاه وزارت امور خارجۀ آمریکا  منتشر شد، طالبان تعهد کردند از فعالیت القاعده در مناطق زیر کنترل خود جلوگیری کنند و با «جمهوری اسلامی افغانستان» که از ۲۰۰۴ نظام حاکم بر کشور بود، مذاکره کنند.

به گواهی کارشناسان و ناظران آگاه، در گفت و گوهای صلح دوحه طالبان به آمریکایی‌ها قول داده بودند که پس از خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان دولتی فراگیر تشکیل خواهند داد و آمریکایی‌ها باور کرده بودند. زیرا گمان می‌کردند طالبان از تجربۀ حمله به افغانستان در سال ۲۰۰۱، سقوط طالبان و رویدادهای پس از آن درس گرفته‌اند و این بار راهی دیگر در پیش خواهند گرفت. اما خیلی زود معلوم شد که آنان قول دروغین داده‌اند.

«جمهوری اسلامی افغانستان» هم‌زمان با خروج نیروهای آمریکایی در ۱۵ اوت ۲۰۲۱ برابر با ۲۴ ماه اسد ۱۴۰۰ سقوط کرد و اشرف غنی، رئیس جمهور، از افغانستان بیرون رفت. بلافاصله پس از خروج او از کشور، طالبان کاخ ریاست جمهوری را به تصرف خود درآوردند. در آن روز ده‌ها هزار افغان‌ برای فرار از کشور به سوی هواپیماهای نظامی نیروی هوایی ایالات متحد و متحدانش در فرودگاه کابل هجوم آوردند.

هواپیماها مأموریت داشتند شهروندان و دیپلومات‌های خارجی و نیز آن گروه از افغان‌هایی را که با نیروهای آمریکایی و هم‌پیمانانش در افغانستان همکاری کرده بودند، از کشور خارج کنند. قرار بود برنامۀ خارج کردن همکاران افغانِ این نیروها در دو هفته انجام گیرد. اما این برنامه از همان آغاز با دشواری و به گونه‌ای نامنظم پیش رفت، چنان که چند تن از افغان‌هایی که از بدنۀ هواپیمای غول‌پیکر نیروی هوایی آمریکا آویزان شده بودند، فروافتادند و جان باختند.

دربارۀ گذشتۀ جریان سیاسی، اعتقادی و نظامی طالبان، شکل‌گیری و به قدرت رسیدن آن در افغانستان پیش از این سخن گفته‌ایم. بنابراین، در دومین سالگرد بازگشت آنان به قدرت با استناد به منابع معتبر به ویژه منابع افغانستانی نگاهی به چند محور اصلی برنامۀ سیاسی آنان می‌‌افکنیم.

بعضی از کارشناسان و پژوهشگران افغان مانند محی‌الدین مهدی و علی امیری طالبان را در اصل یک جریان قومی می‌دانند و معتقدند که شریعت برای آنان وسیله‌ای است برای پیشبرد سیاست‌های قومی. به گفتۀ محی‌الدین مهدی، مردم افغانستان سخنان «عبدالمنّان نیازی»، معاون شبکۀ انشعابی طالبان، را فراموش نکرده‌اند که گفته بود:  تاجیک‌ها به تاجیکستان، ازبک‌ها به ازبکستان و هزاره‌ها به گورستان بروند.

طالبان در موافقت‌نامه‌ای که در دوحه با آمریکایی‌ها امضا کردند قول دادند امنیت همۀ شهروندان کشور را تأمین و از حقوق اقلیت‌های دینی و قومی پاسداری کنند. اما در دو سال گذشته هزاره‌های شیعه مذهبِ افغانستان چندین بار هدف حملات انفجاری و انتحاری قرار گرفته‌اند. به گفتۀ عباس بصیر، وزیر پیشین وزارت تحصیلات عالی افغانستان، چگونه است که طالبان مدعی‌اند داعش در افغانستان وجود ندارد، اما حمله به هزاره‌ها و شیعیان را به داعش نسبت می‌دهند. صدیقه مشتاق، کنشگر مدنی، نیز معتقد است که «در بیشتر حملات انتحاری و انفجاری خود طالبان دست دارند».

در دو سال گذشته هزاره‌ها گروه گروه افغانستان را به مقصد ایران، پاکستان و کشورهای اروپایی ترک کرده‌اند. از شمار هندو‌ها و سیک‌های افغانستان نیز پس از آنکه عبادتگاه‌هاشان در کابل و ننگرهار هدف حملات تروریستی قرار گرفت، بسیار کاسته شده است. طالبان سیاست یکدست سازی قومی را به ویژه با فارسی ستیزی همیشگی خود پیش می‌برند. به گفتۀ محی‌الدین مهدی، شصت درصد ساکنان افغانستان را تاجیک‌ها و هزاره‌ها تشکیل می‌دهند که زبان مادری‌شان فارسی است. بنابراین، شکی نیست که فارسی ستیزی طالبان سرانجام راه به جایی نخواهد برد.

یکی دیگر از محورهای اصلی برنامۀ طالبان برای زیر و رو کردن جامعۀ افغانستان زن‌ستیزی و دشمنی آنان با حضور زنان در حیات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی کشور است. باید بپذیریم که زنان افغان در بیست سال گذشته حضور فعال در عرصه‌های گوناگون داشتند و در بعضی از آن‌ها برندۀ جایزه‌های بین‌المللی شدند. برای مثال، در سال ۲۰۱۸ گروه موسیقی زنان افغان در انستیتوی ملی موسیقی افغانستان برندۀ جایزۀ موسیقی «پولار» شد. این جایزه را معادل جایزۀ نوبل در حوزۀ موسیقی می‌دانند.

در سپتامبر ۲۰۲۱ فرشتۀ کریمی، وکیل مدافع و فعال حقوق زن افغان، برندۀ جایزۀ بین‌المللی حقوق بشر شد. این جایزه را که به جایزۀ  «لودویک تراریو» معروف است به نشانۀ قدردانی از کوشش‌های خستگی‌ناپذیر این بانوی افغان در دفاع از حقوق زنان هم‌میهنش به او دادند.

با سقوط حکومت پیشین و بازگشت پیروزمندانۀ طالبان به قدرت، زنان افغان بیش از گروه‌های دیگر جامعه آسیب دیدند. طالبان دوباره و این بار با اعتماد به نفس بیشتر خیز برداشتند تا نه تنها صدای زنان را فرونشانند بلکه خودشان را نیز در خانه‌ها زندانی کنند. در این دو سال دیدیم که هیچ تغییری در رفتار این گروه با زنان ایجاد نشده است. آنان دختران را از رفتن به مدرسه بازداشتند. حق کار و تحصیل را از آنان دریغ داشتند. چندین بار تظاهرات اعتراضی زنان را در کابل و شهرهای دیگر با خشونت تمام سرکوب کردند.

با این حال، بعید به نظر می‌رسد که طالبان، مانند رهبران جمهوری اسلامی ایران، بتوانند زنان را به زانو درآورند. همین شنبۀ گذشته ۱۲ اوت در آستانۀ دوسالگی بازگشت طالبان به قدرت، زنان افغان در کابل و تخار تظاهرات اعتراضی به راه انداختند که با واکنش خشونت آمیز طالبان رو به رو شد.

باری، یکی دیگر از محورهای اصلیِ برنامۀ سیاسی طالبان برای افغانستان که بجاست اشارۀ کوتاهی به آن بکنیم، ستیز آنان با کشورهای همسایه است. در این دوسال طالبان همواره از تقویت روابط حسنه با کشورهای همسایه و منطقه سخن گفته‌اند، اما رفتار و سیاست‌های آنان خلاف این ادعا را نشان می‌دهد. برای مثال، در روابط آنان با جمهوری اسلامی ایران مسائل گوناگون و پیچیده‌ای وجود دارد که اگر طالبان برای حل آن‌ها پا پیش نگذارند، ممکن است به درگیری نظامی میان دو کشور بینجامد.

برای مثال، موضوع حق‌آبۀ ایران از رود هیرمند که مدتی پیش به جدال لفظی مسئولان جمهوری اسلامی با طالبان و سپس به موضوعی پُرستیز میان دوکشور ایران و افغانستان تبدیل شد، دعوای کوچکی نیست. این دعوا به درگیری نیروهای طالبان با مرزبانان ایران انجامید. بعضی از کارشناسان معتقدند که ادامۀ این دعوا ممکن است به جنگ تمام عیار میان دو کشور بینجامد.

به گفتۀ کارشناسان آگاه، نخستین پیامد درگیری و جنگ طالبان با همسایگان، فروریختن اقتدار حکومت آنان در باورعمومی شهروندان افغان خواهد بود. از همین رو، بسیاری از کارشناسان معتقدند که روشن شدن آتش جنگ میان طالبان و همسایگانشان ممکن است خیلی زود مخالفان سیاسی و نظامی طالبان را در مقام آلترناتیو جدی در برابر حکومت آنان قرار دهد.

کارشناسان همۀ این‌ها را نشانۀ بی‌ثباتی حکومت طالبان می‌دانند. پیداست که آنان در این دو سال نتوانسته‌اند پایه‌های قدرت خود را استوار کنند.

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

بخش‌های دیگر را ببینید
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.