دسترسی به محتوای اصلی
تاریخ تازه‌ها

اسرائیل و فلسطین: «راه حل دو دولت» و دشمنان آن

نتشر شده در:

سخنان مولوی عبدالحمید، امام جمعۀ اهل سنت زاهدان، در نماز جمعۀ ۲۱ مهرماه برابر با ۱۳ اکتبر ۲۰۲۳ موجی از اعتراض، دشنام و تهمت در رسانه‌های وابسته به جمهوری اسلامی برضد این رهبر سُنی مذهب ایران برانگیخت. او گفت: شاید بسیاری با شنیدن این سخنان بر من بتازند. اما من واقعیت را بیان می‌کنم. چارۀ بحران خاور میانه تشکیل دو دولت مستقل است نه نابودی اسرائیل. این، بهترین راهی است که اکثر جهانیان بر آن اتفاق نظر دارند.

مولوی عبدالحمید، امام جمعه سنی زاهدان
مولوی عبدالحمید، امام جمعه سنی زاهدان © dr
تبلیغ بازرگانی

حقیقت این است که راه حل «دو دولت» را بسیاری از کشورهای جهان حتی کشورهای پشتیبان اسرائیل از جمله دولت کنونی آمریکا بهترین راه حل برای حل مشکل اسرائیل و فلسطین می‌دانند. آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجۀ آمریکا، بارها این راه حل را تنها راه صلح در خاور میانه اعلام کرده است.

این راه حل را نخستین بار در سال ۱۹۳۷ که فلسطین هنوز زیر قیمومت بریتانیا بود، کمیسیونی تحقیقاتی به نام «کمیسیون سلطنتی برای فلسطین» پیشنهاد کرد. این کمیسیون در سال ۱۹۳۶ به دنبال شورش بزرگ عرب‌های فلسطین برضد بریتانیا و در مخالفت با مهاجرت روزافزون یهودیان به آن سرزمین تشکیل شد. وظیفۀ کمیسیون، تحقیق دربارۀ علت‌های شورش بود و مدیریت آن را دولت بریتانیا به عهدۀ «لُرد ویلیام پیل»، یکی از سیاستمداران باسابقه، گذاشته بود. از همین رو، آن کمیسیون به «کمیسیون پیل» نیز معروف است.

کمیسیون پیل پس از چند ماه تحقیق میدانی در ژوئیۀ ۱۹۳۷ به دولت بریتانیا پیشنهاد کرد که بهتر است به قیمومتش بر سراسر فلسطین به استثنای کریدور پیرامون اورشلیم پایان دهد و آن سرزمین را میان دو دولت عرب و یهود تقسیم کند. آن پیشنهاد را مقام‌های میانه رو عرب و یهودی فلسطین به رغم میل باطنی‌شان پذیرفتند.

در ۱۹۳۸ «کمیسیون وود هِد» وظیفۀ بررسی جزئیات طرح پیشنهادی «کمیسیون پیل» را به عهده گرفت تا راهکارهایی برای اجرایی شدن آن به دولت بریتانیا پیشنهاد کند. اما به سبب دودلی و بی‌‌میلی مقام‌های عرب و یهودی در نوامبر همان سال از کار بازایستاد. با این حال، دولت بریتانیا به یافتن راه حل ادامه داد و در ماه مه ۱۹۳۹ سومین «کتاب سفید» دوران «قیمومت بر فلسطین» را منتشر کرد.

با انتشار آن کتاب دولت بریتانیا می‌خواست از عرب‌های فلسطین دلجویی کند و به شورش آنان که از سال ۱۹۳۶ آغاز شده بود پایان دهد. به همین سبب، طرحی که در کتاب ارائه ‌کرد بیشتر به سود عرب‌ها بود. در آن طرح بریتانیا از سویی فروش زمین‌های فلسطین را به یهودیان وابسته به سازمان‌های صهیونیستی در مناطق گسترده‌ای از آن سرزمین ممنوع می‌کرد و از سوی دیگر، جلو مهاجرت یهودیان را به فلسطین می‌گرفت.

برپایۀ آن طرح، در آستانۀ جنگ جهانی دوم تنها ۷۵ هزار یهودی می‌توانستند در مدت ۵ سال به فلسطین مهاجرت کنند و جمعیت یهودی نمی‌بایست از یک سوم کل جمعیت فلسطین تجاوز کند. در آن طرح، دولت بریتانیا به گونه‌ای سربسته تشکیل دولت مستقلی را نیز با اکثریت عرب در ده سال آینده وعده می‌داد.

سومین کتاب سفید بریتانیا موج گسترده‌ای از اعتراض‌های خشونت آمیز را در میان یهودیان فلسطین و سازمان‌های صهیونیستی جهان برانگیخت. با انتشار آن کتاب، «سازمان نظامی ملی در سرزمین اسرائیل» به نام «ایرگون» موجی از حملات تروریستی را برضد دولت بریتانیا در فلسطین به راه انداخت که با آغاز جنگ جهانی دوم در ۱۹۳۹ فروکش کرد. اما شاخه‌ای از ایرگون به نام «لِحی» (رزمندگان برای اسرائیل) در ۱۹۴۱ و ۱۹۴۲ آن حملات را از سر گرفت.

در فوریۀ ۱۹۴۴ «ایرگون» نیز حملات خود را با شدت بیشتری از سر گرفت. از ۱۹۴۴ تا ۱۹۴۸ ایرگون و لِحی و تاحدودی «هاگانا»، سازمان شبه نظامی دیگر یهودی، بیش از ۳۰۰ بریتانیایی و چندین هزار عرب را کشتند. سرانجام، «ارنست بِوین»، وزیر امور خارجۀ بریتانیا، در فوریۀ ۱۹۴۷ تصمیم به واگذاری مسألۀ فلسطین به سازمان ملل متحد گرفت.

مجمع عمومی سازمان ملل کمسیونی را مأمور بررسی و تنظیم «طرح تقسیم فلسطین» کرد. آن طرح در ۲۹ نوامبر ۱۹۴۷ با صدور قطعنامۀ ۱۸۱ به تصویب رسید. به آن قطعنامۀ مجمع عمومی سازمان ملل ۳۳ کشور رأی موافق، ۱۳ کشور از جمله ایران، ترکیه، افغانستان و پاکستان رأی مخالف و ۱۰ کشور رأی ممتنع دادند. برپایۀ آن طرح، قرار شد یک دولت عرب فلسطینی و یک دولت یهودی در فلسطین تشکیل شود. تنها بیت المقدس و حومه‌های نزدیک آن زیر کنترل بین المللی باقی ماند.

قَیمومت بریتانیا بر فلسطین در چهاردهم ماه مه ۱۹۴۸ شباهنگام پایان یافت و دولت اسرائیل بی‌درنگ اعلام موجودیت کرد. جنگ اعراب و اسرائیل در فردای آن روز یعنی در پانزدهم ماه مه آغاز شد. در آن جنگ مصری‌ها، سوری‌ها، عراقی‌ها، فرا- اردنی‌ها و لبنانی‌ها شرکت داشتند. کشورهای عربی از سال ۱۹۴۶ دخالت نظامی در فلسطین را در اجلاس‌های «اتحادیۀ کشورهای عرب» مطرح می‌کردند، اما جز امارت فرا- اردن دیگران نمی‌خواستند نیروی نظامی چشمگیر به فلسطین بفرستند. هدف اصلی آن‌ها جلوگیری از افتادن همۀ فلسطین به دست یهودی‌ها و هجوم پناهندگان فلسطینی به خاک آن کشورها بود.

نیروهای نظامی عرب که در روز ۱۵ مه ۱۹۴۸ وارد خاک فلسطین شدند، برتری خاصی نسبت به نیروهای اسرائیلی نداشتند، به ویژه آنکه از رهبری یکپارچه بی‌بهره بودند و از نظر تدارکات در تنگنا قرار داشتند. آن جنگ پس از چندین قرارداد آتش بس در فاصلۀ میان فوریه و ژوئیۀ سال ۱۹۴۹ سرانجام با پیروزی اسرائیل پایان یافت.

مرزهایی که در قراردادهای آتش بس ۱۹۴۹ تعیین شدند، «خط سبز فلسطین» نامیده می‌شوند. از آن پس، سازمان ملل آن مرزها را به طور ضمنی به رسمیت شناخت و مرزهای «طرح تقسیم فلسطین» را به فراموشی سپرد. اما اسرائیل به آن مرزها بسنده نکرد. جنگ شش روزۀ اسرائیل با کشورهای عربی مصر و سوریه و اردن که از پنجم تا دهم ژوئن ۱۹۶۷ به طول انجامید، با حملۀ هواییِ ناگهانیِ اسرائیل به پایگاه‌های هواییِ مصر آغاز شد.

نیروهای اسرائیلی در شش روز توانستند نوار غزه و صحرای سینا را از دست مصر، بیت المقدس شرقی و کرانۀ باختری رود اردن را از دست اردن و بلندی‌های جولان را از دست سوریه بیرون بیاورند. کشتی‌رانی اسرائیلی‌ها در تنگۀ تیران نیز به رسمیت شناخته شد. اسرائیل شبه جزیرۀ سینا را در ۱۹۷۹ با امضای پیمان کمپ دیوید به مصر واگذار کرد.

در پی جنگ شش روزه، شورای امنیت سازمان ملل قطعنامۀ معروف ۲۴۲ سال ۱۹۶۷ را تصویب کرد که به موجب آن اسرائیل می‌بایست به اشغال نظامی پایان دهد. در آن قطعنامه منظور از «سرزمین‌های اشغالی» نوار غزه، شبه جزیرۀ سینا، کرانۀ باختری رود اردن، بیت المقدس شرقی و بلندی‌های جولان است.

اما آن قطعنامه که در مذاکرات صلح همواره به آن استناد کرده‌اند، روشن نمی‌کند اسرائیل آن سرزمین‌ها را به چه کسی باید بازگرداند. سرزمین‌هایی که امروز به آن‌ها «سرزمین‌های اشغالی فلسطین» می‌گویند پیش از سال ۱۹۶۷ زیر کنترل مصر یا اردن بودند. نوار غزه پس از امضای پیمان اسلو در ۱۹۹۳ در اختیار «حکومت خودگردان فلسطین» قرار گرفت، اما از ژوئن ۲۰۰۷ مرزهای آن را اسرائیل و مصر برای زیر فشار قرار دادن حماس بسته اند.

تا همین چندی پیش بسیاری از اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها و همچنین اتحادیه عرب راه‌ حل تشکیل دو دولت را با «مرزهای ۱۹۶۷» می‌پذیرفتند. بیست سال پیش بر اساس یک نظرسنجی معتبر، ۷۲ درصد فلسطینی ها و اسرائیلی ها از راه حل دو دولت بر اساس مرزهای ۱۹۶۷ حمایت می کردند. بر اساس نظرسنجی مؤسسۀ گالوپ نیز، ۷۰ درصد فلسطینی‌ها در کرانه باختری، ۴۸ درصد فلسطینی‌ها در نوار غزه و ۵۲ درصد اسرائیلی‌ها از «یک کشور مستقل فلسطینی در کنار دولت اسرائیل» حمایت می کردند. بی‌گمان، با وضعی که اکنون ایجاد شده، از شمار حامیان این راه حل چه در میان اسرائیلی‌ها و چه در میان فلسطینی‌ها کاسته شده است.

دشمنان شناخته شدۀ «راه حل دو دولت» در میان فلسطینی‌ها، سازمان‌های حماس و جهاد اسلامی اند. این دو گروه از حمایت مالی و تسلیحاتی ایران و حزب‌الله لبنان برخوردارند. در میان اسرائیلی‌ها نیز گروه‌هایی از یهودیان سخت‌کیش و بعضی جریان‌های معروف به راست افراطی با این راه حل مخالف اند. کارشناسان معتقدند که آن‌ها زمینه ساز قدرت گیری حماس و به حاشیه رانده شدن نمایندگان میانه رو فلسطینی بوده‌اند.

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

بخش‌های دیگر را ببینید
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.